هفت‌برکه (گریشنا): از هر چه بگذریم، سخن زباله باز پیش می‌آید. یکی از خوانندگان سایت زیر یکی از خبرها نظر داده بود: چند ماه دیگر اینقدر هوا گرم می‌شود که این گرما، تجزیه را سریع می‌کند و پلاستیک و همه چیز بخار می‌شوند. پس گیر ندهید و خوش باشید (نقل به مضمون. خود نظر را اینجا ببینید). یکی از دوستان محیط زیستی وقتی این را شنید، دوبامبی زد توی سر خودش و ناامید رفت یک گوشه نشست!
اما بعضی‌ها امیدوارند با شوخی و عتاب و سکوت و فریاد بر سر خلق‌الله، راضی‌شان کنند که زباله ریختن بد است، و زباله نریختن آسان است. آنها گاهی امیدوارانه و گاهی ناامید به کارشان ادامه می‌دهند. این دو نمونه را ببینید.
علیرضا فتحی چند عکس از زباله‌های به‌جامانده در تنگ آب را در گروهی واتساپی ارسال کرد و نوشت: «آیا وقت یک اقدام جدی و بازدارنده فرا نرسیده؟»
حسین عباسپور هم چند عکس از جمع‌آوری زباله‌ها در حاشیه جاده گراش-اوز منتشر کرد. فکر می‌کنید چقدر زباله در حاشیه جاده گراش اوز از ماشین پرتاب می‌شود؟ عباسپور نوشت: «در حدود ۵۰۰ متر، شش کیسه طی دو ساعت جمع‌آوری شد که دو کیسه آن فقط شیشه‌های ویتامین سی و قوطی نوشیدنی‌های انرژی‌زا بود.»
