گریشنا:«این قضیهی تنگ آب و دیدن جن رو شنیدی؟ عکسه رو دیدی؟ برات بفرستم؟ راسته یا دروغ؟» با وجود گذشتن یک هفته از پخش خبر و عکسی مبنی بر ظاهر شدن جن در تنگ آب هنوز این موضوع ذهن عدهای از همشهریان را مشغول کرده است و با پرسیدن سوالهایی از این دست سعی میکنند نظر دیگران را هم در این رابطه بدانند.
خبرنگار گریشنا به سراغ جعفر محمدزاده و عباس جعفرزاده، دو نفری که گفته میشود جن در مقابل آنها ظاهر شده است رفته تا روایت واقعی را از زبان آنها بشنود اما قبل از آن بد نیست از بازخوردهای این خبر در سطح شهر حرف بزنیم.
این را باید قبول کنیم که حرف زدن در مورد جنها جذابیت خاص خودش را دارد و کنجکاوی، دلیلی است تا صحبت کردن در مورد آنها طرفداران زیادی داشته باشد.
دوستم فاطمه میگفت:«خبر و عکس که از طریق واتسآپ به دستم رسید آن را به مادرم نشان دادم، آن شب مادرم تا صبح کابوس میدید و نتوانست درست بخوابد.»
همکارم تعریف میکرد:« با همهی خانواده، خانهی پدربزرگم جمع بودیم که عکس را برایم فرستادن، خبر را با صدای بلند برایشان خواندم آنجا بود که پدربزرگ شروع کرد به تعریف کردن قصههای جن و پری آن شب سوژهی تکراری کسادی بازار و اقتصاد و غیبت کردن از این و آن، جایش را به شنیدن قصههای طولانی، ترسناک و قدیمی پدربزرگ داد.»
یکی از اقوام که به قول خودش، خوش و بش زیادی با جنها دارد! و آنها را از نزدیک میشناسد این خبر را که شنیده بود از دوستان جن! خودش تعریف میکرد که کارهای خانهاش را برایش انجام میدهند و از خوباناند! و بعد کارشناسانه در مورد شکل ظاهری و بدی و خوبی و چگونگی ارتباط برقرار کردن با آنها نظر میداد. او در ادامه بحث تخصصیاش البته میگفت به این عکس میخورد که روح سرگردان باشد نه جن! کسی چه میداند؟ شاید هم …
« بابا ساده نباشید، اینها شایعه است. فتوشاپه.» بعضیها هم با گفتن این جملات نظرشان را بیان میکردند.
به هر حال عباس از آن عکس گرفت اما زیاد کنجکاوی نکردیم و به راهمان برای رسیدن به منزل ادامه دادیم، قبل از ما شش نفر از دوستانمان زودتر رفته بودند و وقتی ما رسیدیم داشتند بساط کباب را آماده میکردند عکس را به آنها نشان دادیم و بعدش شام خوردیم و آن شب را آنجا گذراندیم.»
اما ادامه ماجرا:«به گراش که برگشتیم تماسهای زیادی داشتیم، همه زنگ میزدیم که بپرسند در تنگ آب چه اتفاقی افتاده، آنقدر به قضیه شاخ و برگ داده بودند که خودمان هم تعجب کردیم مثلا شایعه شده بود که از ترس سکته کردیم و در بیمارستان بستری هستیم. نمیدانم چه کسی عکس و خبر را پخش کرده اما به هر حال به مردم خبر بدهید واقعیت را خیلی اغراقآمیز برایشان تعریف کردهاند و همهی حرفها را باور نکنند.»
ما سعی کردیم با جن متواری شده هم تماسی داشته باشیم تا انگیزهاش را از ظاهر شدنش بپرسیم اما این روح سرگردان لطفش را از ما دریغ کرد و مایل به همکاری نشد!