نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کیچی خاکی، مایه‌بازی با علی گازی

هفت‌برکه: آن تیله‌های رنگی که پسرها در شیشه جمع می‌کردند و زیباترین‌هایش حتی خرید و فروش می‌شد، بخشی از بازی‌های کودکیِ بسیاری از پسرهای گراش در کوچه‌های خاکی بود. تیله‌ها هر کدام به سمتی قل خورده و گم شده است، اما خاطره‌ی آنها مانده است.

مایه‌بازی یا تیله‌بازی از بازی‌های قدیمی است که پسرانه بود و شاید امروزه کمتر پسری باشد که آن را بازی کند. اما وقتی فکرش را نمی‌کنید و دارید از کوچه‌ای خاکی رد می‌شوید، دیدن جمعی از پسرها که دارند تیله‌بازی می‌کنند شما را میخکوب می‌کند و باور می‌کنید هنوز بازی‌های قدیمی طرفدارهای خودش را دارد. بازی‌های قدیمی پسرانه‌ اغلب در کوچه و بازی‌های دخترانه در خانه بود.

یک بازی ساده برای تمرکز و هدف‌گیری

تیله‌‌بازی در ایران و افغانستان بازی می‌شود و لوازم آن چند تا تیله‌ی رنگی و یک جای خاکی برای کندن گودالی کوچک است. این بازی شبیه به بیلیارد است، فقط توپ‌های آن تیله و زدن آن با نشانه‌گیری دو انگشت اشاره و وسط به سمت گودالی کوچک است. محدودیت سنی و بازیکن ندارد و ارزان است. محمد حسن روستاییان در کتاب بازی‌های محلی گراش (۱۳۸۴) [۱] نوشته است: «اهداف کلی بازی تفنن و سرگرمی است (۲۰۱).»

روش بازی

بازیکنان تعدادی تیله را در فاصله‌ی پنج تا ده سانتیمتری از هم در یک ردیف عمودی قرار می‌دهند. بازیکن اول در فاصله‌ای دورتر، بین یک تا سه متر، آماده‌ی شلیک اولین تیله به سمت تیله‌ی جلوی آن می‌شود. اگر مایه یا تیله را بزند، همان تیله مال خودش می‌شود و نوبت بازیکن بعدی است. مهم نیست تیله به تیله‌ی بعدی می‌خورد یا نه. بازی چرخشی است و بعد از هر نفر، نوبت نفر بعدی است و جایزه همان تیله است. تیله‌ی شلیک‌شده به هر طرف برود، معمولا حق ندارید آن را جابه‌جا کنید و باید از همانجا تیله‌ی بعدی را هدف بگیرید.

روستاییان می‌نویسد: «این بازی قدرت هدف‌گیری و باریک‌سنجی کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد. (همان، ۲۰۲)» بازی قوانین خیلی سخت و سفتی ندارد و اگر کوچه خاکی پیدا کردید، تیله‌ها را قطار کنید.

مایه‌بازی با علی گازی مَکه

این بازی ما را یاد شعری با گویش گراشی از صادق رحمانی در کتاب انار و بادگیر [۲] می‌اندازد. صف کشیدن تصاویری از کودکی‌های قدیم و زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و قصه‌های شیرین و ترسناکی که نقل می‌کردند. در صفحه‌ی ۸۶ این کتاب می‌خوانیم: «یاد بی‌بی‌کیچِک و یاد نَخال / کائت شو اُمشُنفتِن از بَخال / کائت شو گُته بی‌بی‌گَپِ / کُنجت و بافه مُواخه لَپ لَپِ / کائت غِئل و گلازنگی شَگت / کائت خَش کائت رنگی شَگُت / صئب اوابی مایهِ بازی مَکه / مایه‌بازی با علی گازی مَکه».

 

پانویس‌ها:

[۱] روستاییان، م. ح. (۱۳۸۴). بازی‌های محلی گراش. تهران: همسایه. صص. ۲۰۱-۲۰۲.

[۲] رحمانی، ص. (۱۳۸۴) انار و بادگیر. تهران: همسایه. ص. ۸۶

 

عکس‌های محمد جهاندیده را از این بازی در یکی از کوچه‌های گراش ببینید.

خروج از نسخه موبایل