هفتبرکه: «تارِ کَلی» تازهترین اثر حسن حسینی، آهنگساز و خواننده گراشی، با شعرهای صادق رحمانی منتشر شد.
به گزارش هفتبرکه، تازهترین آهنگ حسن حسینی همانند بسیاری از شعرها و واسونکها تلفیقی از شادی، اندوه و کنایه است. حسینی در این اثر، پنج دوبیتی از کتاب «انار و بادگیر» را با یک نوای آشنای ایرانی – افغانی خوانده است. شعرهای این اثر را صادق رحمانی بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۳ سروده و در کتاب «انار و بادگیر» منتشر شده است.
حسینی در مورد تولید این کار میگوید: «بیشتر از ۱۵ سال پیش نسخه اولیه این اثر را با افکت زیاد و وضع نامرتبی برای آرشیو خودمان ضبط کردیم و برای تعدادی از دوستان ارسال کردم، اما موزیک در گراش پخش شد و چون با فرهنگ مردم پیوند داشت آنها هم خوب دوستش داشتند. کار چند بار در کنسرتهای پارسینا اجرا شد ولی فرصت نشد که ضبط استودیویی و با کیفیت داشته باشیم.»
دوره کرونا این فرصت را در اختیار حسینی قرار داد: «در همهگیری کرونا فرصتی شد تا بتوانیم در یک بازه زمانی دو تا سه ماه، بیشتر کارهای عقب افتاده را تمام کنم که بعضی از آنها در دو سه سال اخیر منتشر شده است. از جمله کارهایی که شخصا هم خیلی دوستش دارم، همین کار است.»
حسینی میگوید: «شعر صادق رحمانی را خیلی دوست دارم و همیشه زمزمه میکنم. ملودی هم که در اصل یک ملودی افغانی است ولی در خاطره جمعی ما ایرانیها با اثر استاد کوروش یغمایی ماندگار شده است. از هر دو این بزرگواران برای انتشار اجازه گرفتم و کار منتشر شد. البته یک نسخه کاملتر هم که روایت خود من از این اثر است هم آماده کردهام که در فرصت مناسب منتشر میشود.»
«تار کلی» دهمین آهنگ در دورهی جدید فعالیت حسینی است و مانند کارهای پیشین او با اشعار گراشی و در فضایی بومی ساخته شده است. فرزانه نادرپور در این کار با حسینی همخوانی میکند و امین پیشهور کار میکس و مسترینگ را انجام داده است.
ابوالفضل درویشی با ساز تار، رامتین شعبانیان با پیانو و غلامرضا پورقائد با دف، نوازندگان حاضر در این اثر هستند. این اثر آذرماه ۱۳۹۹ در استودیو پارسینا ضبط و بعد از سه سال منتشر شده است.
در ساوند کلود دیگر آثار حسن حسینی را بشنوید:
۵ دوبیتی منتخب از کتاب انار و بادگیر
سروده صادق رحمانی – چاپ اول ۱۳۷۳
تِک تارِ کَلی دَه ما کبابِن
شو شَمبد شو عَغد رُبابن
اَلَه زیتَر تَش و مَنکل بیاری
گُتائِن حال خال کُربو خرابِن
توی تشت سفالین ده مَن کبابه
شب شنبه شب عقد ربابه
یاالله زودتر آتش و منقل بیارید
میگن حال دایی قربان خرابه
رِزِ اوّل خدا سنگ اُشزَتِسُّو
خدا سنگی پَهِ لَنگ اُشزَتِسُّو
دُتِ آمِم، نصیبُم بی چه بِکنَم
الهی اَسرَتِشْ، مَنگ اُشزَتِسُّو
کاش خدا روز اول به او سنگ زده بود
خدا سنگی به پای لنگش زده بود
دختر عمویم نصیبم شد، چه کار کنم؟
ای کاش النگویش زنگ زده بود
شوِ مَهْتُو که خامش بی چراخُم
چُن تَش تازه وابی «کونَه داغُم»
تِکِ غُربَت دَخَسّ اُشواسِ جُونُم
کِسی اُشْناگِرِت جُز غم سُراخُم
شب مهتابی که چراغم خاموش شد
مثل آتش، داغ کهنهام تازه شد
در دیار غربت جانم صدمه دید
کسی جز غم سراغم را نمیگرفت
دو تا زُلفُت بُذِن رنگِ پیازی
ته یادن دُتْ ذُنِش خیلی تَنازی
بِدِه لَئدُ چُنِ بِچ کِنگِلْ آبُم
تِکِ دولُوتُو بِکنُم رِئخِ بازی
دو زلفانت به رنگ پیاز در آمدهاند
یادت است که دختری بود که به خود مینازیدی؟
بیا دوباره مثل بچه کوچولو شویم
توی دالان خانهتان یکقل دوقل بازی کنیم
تِکِ مَدْبَخْ لِئه کَئلون تَش اُشْکِه
یواشِ اِزِ تِکِ مَدبخ چَشْ اشکه
اَگه بَر خَرمنِ عمرم تَش اُشزَت
چَشُشْ محضِ دِلُم کار خَشْ اشکه
توی مطبخ بر قلیان آتش گذاشت
دزدکی از آنجا نگاهی کرد
اگر بر خرمن عمرم آتش زد
نگاهش به خاطر دلم خوب کاری کرد
این اثر را در یوتیوب هفتبرکه بببنید: