نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

تزگ دل: عاشقانه‌ای از حسن حسینی

هفت‌برکه: ترانه تازه حسن حسینی با شعری از علی‌اکبر شامحمدی منتشر شد.

حسن‌ حسینی در دوره جدید فعالیت هنری خود بر روی تولید آثار موسیقی به گویش گراشی تمرکز کرده است. چهار قطعه غداری، و بندر مچه، طیفون تلواسه، له‌له امنشا و  آلبوم چهار قطعه‌ای غئک  آثار این دوره‌ی کاریِ رییس پیشین انجمن موسیقی گراش است. 

حسینی بعد از مدتی وقفه ۳۱ خرداد در آخرین روز بهار ۱۴۰۲ ترانه «تزگ دل» را منتشر کرده است. حسن حسینی خواننده، آهنگساز و تنظیم‌کننده کار است و پوستر کار را فرزانه نادرپور، همسر او طراحی کرده است. امین پیشه‌ور مانند چند کار گذشته میکس و مسترینگ را انجام داده و آرشام غفوری نوازنده گیتار این کار است.

کار جدید این هنرمند گراشی فضایی آرام و عاشقانه دارد، البته ویژگی شوخ‌طبعانه‌ی سروده‌های علی‌اکبر شامحمدی در لایه‌های زیرین ترانه محسوس است. 

ترانه تزگ دل سروده علی‌اکبر شامحمدی است. متن ترانه و برگردان فارسی کار را در هفت‌برکه بخوانید:

 

یَک چیم فَنان وقتِ نِداش دل بیقرارِن
هُول و ولائن تِک دلوم چَش انتظارِن
بلبل خَدای، بَرو زَتای فصل بهارِن
فصل بهار فکر و خیالوم پِشِ یارِن

آخ که سَمَرگَم اِز چَشِ مَسِّ سیاهوت
بی تِ و تئنامُ دل اَلازَتارِن
آخ که سَمَرگَم اِز چَشِ مَسِّ سیاهوت
بی تِ و تئنامُ دل اَلازَتارِن

یَک رِز تَیادِن تِ بَرا کِرمزِ شیلَه
یَواشاء اِمگوت پِشِ تِ بی شیلَه پیلَه
سِئر اِز تِ ما ناوابَم، مَچه که تِک عذابَم
کربون کَد و بَراتَم، خونه خَرابَم
سِئر اِز تِ ما ناوابَم، مَچه که تِک عذابَم
کربون کَد و بَراتَم، خونَه خَرابَم

تَزگِ دلُم تَزَت کِه، وقتِ کِه بُچ خَنَه‌ت کِه
اُمگوت بَله مَ ناگاش، درسُت بَهونه اُت که
تَزگِ دلُم تَزَت کِه، وقتِ کِه بُچ خَنَه‌ت کِه
اُمگوت بَله مَ ناگاش، درسُت بَهونه اُت که

سِئر اِز تِ ما ناوابَم، مَچه که تِک عذابَم
کربون کَد و بَراتَم، خونه خَرابَم
سِئر اِز تِ ما ناوابَم، مَچه که تِک عذابَم
کربون کَد و بَراتَم، خونَه خَرابَم

برگردان فارسی

وقتی نمی‌آیی انگار چیزی را گم کرده‌ام و دلم بی‌قرار است
دلشوره دارد دلم و چشم انتظارت هستم
بلبل آواز می‌خواند و باران می‌بارد و فصل بهار است
فصل بهار است و فکر و خیالم پیش یار است
آه که خوار و ذلیل‌ام از دست آن چشمهای مست و سیاهت
بی تو و تنهام و دلم عجیب و غریب است

یادت هست یک روز که پیراهن قرمز تندی پوشیده بودی
یواشکی و بدون شیله و پیله بهت گفتم:
از تو من سیر نمی‌شم، نرو که در عذابم
قربان قد و بالاتم، خونه خرابتم

شور و حرارت دلم را تازه کردی، وقتی که لبخندی به من زدی
گفتم مگر «بله» را نمی‌گویی، درس‌ات را بهانه کردی!

از تو من سیر نمی‌شم، نرو که در عذابم
قربان قد و بالاتم، خونه خرابتم

خروج از نسخه موبایل