هفتبرکه – گریشنا: امروز ۲۲ مرداد، ۱۳ آگوست، روز جهانی چپدستهاست. از یکی از طرفداران حقوق چپدستها خواستیم دربارهی این روز بنویسد. این شما و این یادداشت فاطمه حاجیزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک دانشگاه تهران.
فاطمه حاجیزاده: هنوز کودکستان نمیرفتم که مادرم سعی میکرد با کتابهای آموزشی، خواندن و نوشتن به من بیاموزد. البته بیشتر وقتها هم میخواست سرگرمم کند تا به کارهایش برسد. به هر حال، هر چه که بود، آن زمانها بود که مرا در اتاق سرگرم نوشتن کرده بود و وقتی برای سرکشی آمد، با صدای کمی بلندتر از همیشه گفت: «عه! چپدستی!» گویا قبل از من، مادربزرگم چپدست بوده و قبح این مساله را شکسته بود.
هنوز هم هرجا دست به قلم میشوم، اگر آدم دقیقی آنجا باشد با ذوق وافری میگوید: «عه! چپدستی؟» و خوب، این ابراز احساسات باعث میشود نسبت به این اتفاق حس بهتری پیدا کنم. و البته همزمان بودهاند کسانی که وقتی قاشق را در دست چپم میدیدند، سعی در هدایت کردن من به راه راست داشتند.
مذمت چپدست بودن در فرهنگ غرب و شرق در سالهای دور رواج داشته است. این وجه منفی در غرب، بیشتر ریشه در معنی کلمهی «راست» (right) دارد که در معنی صحیح و درست (correct) است و طبیعتا مخالف آن (left) معنی اشتباه و بدشانس و بعضا بدذات را میدهد. در سالهای دور، انسانهای چپدست را ساحرههای بدذات میپنداشتند. در کشورهای آسیایی و سنتیتر، تا سالهای اخیر هم عموم مردم با دیدن فرد چپدست سعی در ترغیب او به تعویض دست میکردند هر چند در جوامع امروزی این کار برابر است با سلب فردیت، اختیار و منحصربهفرد بودن زندگی هر شخص.
ما ده پانزده درصد از آدمهایی که چپدست هستیم، در اقیانوسی از راستدستها تنها رها شدهایم. این موضوع همزمان که باعث خاص شدن ما (در سالهای اخیر) میشود، باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی در انجام کارهایمان هم شده است. بچه که بودم، همیشه ناراحت بودم که چرا بلد نیستم مثل سایر افراد خانه به راحتی از قیچی استفاده کنم. در ورودی مترو، همیشه برای فرد سمت چپ کارت میزنم، میدانید چرا؟ چون خیلی برایم مهم است رد شود! ما برای پوست گرفتن یک سیب، باید کارد را به هزاران مدل در دست بچرخانیم. برای قرار دادن کارت در دستگاه ATM یا کشیدن کارت در دستگاه کارتخوان، باید ۹۰ درجه ساعتگرد در راستای عمود بر خودمان بچرخیم. سیمِ سازها به طور عادی برای ما تنظیم نشده است. کار با دندهی ماشین و موس کامپیوتر تنها اموری است که به دست راست خودمان سپردهایم. طرحها و تصاویر خوشگلتر روی لیوانها و ماگها برای ما به سمت داخل میافتد. حتی جای نوارچسبی هم با ما سازگار نیست. اعتراض همیشگی به نبودن صندلی چپدست بهخصوص قبل از امتحانات هم جزو دیگر ظلمهای بیپایانی است که به ما میشود که به یک عادت تبدیل شده است. البته ما همانهایی هستیم که از سختیها پله میسازیم و با گذاشتن دو صندلی برای خودمان تنوع محیطی و آزادی عمل بیشتر ایجاد میکنیم.
همهی این سختیها باعث شده که ما روزی را در تقویم به نام خودمان داشته باشیم و تمام جفاهای صورتگرفته و سختیهای تحملشده و اینکه «خاص بودن هم موجب دردسر است» را به دیگران یادآور شویم. به همین دلیل، آقای دین کمپبل، بنیانگذار کلوپ چپدستها در سال ۱۹۷۶ میلادی، ۱۳ آگوست را به عنوان روز جهانی چپدستها تعیین کرده است. و خوب، روزمان مبارک!
و اما بپردازیم به یک سوال همیشگی: «آیا چپدستها واقعا باهوشتر هستند؟» قطعا جواب من به عنوان یک فرد چپدست، مثبت است! و از قضا، دکتر کریس مکمنوس از دانشگاه کالج لندن هم با من همعقیده است. او در نتیجه مطالعاتش در ایالات متحده، انگلیس و استرالیا بیان کرده است که چپدستها دارای ساختار مغزی متفاوتی هستند که باعث افزایش آیکیو (IQ) آنها شده و آنها را در پردازش زبانهای مختلف، موسیقی، ریاضی، احساسات و کارهای خلاقانه توانمند کرده است. البته محققانی هم هستند که معتقدند در این زمینه مبالغه شده، و چون در چپدستها نیمکرهی راست مغز که مربوط به خلاقیت، خیالپردازی، تفکر جامع و بینش درونی است، فعالیت بیشتری دارد، احتمال ابتلا به بیماریهای روحی نیز افزایش مییابد.
و سرآخر، ضمن اینکه باید تاکید کنم «چپدست» صحیح است، نه «دستچپ» (که اینطوری مفهوم هم عوض میشود) جا دارد یادآوری کنم که هر فرد مجسمهساز خودش است. همانطور که خیلی از چپدستها به خاطر جو جامعه مجبور شدند با دست راستشان کار کنند، راستدستها هم میتوانند چپدست شوند. همهی اینها ویژگیهایی هستند که آدمها میتوانند داشته باشند یا تلاش کنند کسب کنند، یا ترجیح دهند نداشته باشند؛ مثل آرام بودن، منطقی بودن، بامحبت بودن یا حتی سرد بودن. آدمها آزادند آن کسی باشند که میخواهند باشند، تا وقتی این آزادی، حقوق دیگری را ضایع نمیکند. پس انسانهای راستدست عزیز هم لطف کنند در طراحی و تولید وسایل، کمتر در حق ما جفا کنند. با سپاس.