هفتبرکه – گریشنا: جادهی حادثهساز فداغ-خلیلی باز هم صحنهی یک حادثهی دلخراش بود: واژگونی یک خودرو پراید که باعث مصدوم شدن یک پدر و دو پسرش شد. اما این تلخی دو مرحلهی دیگر شدیدتر شد: مصدومین خودشان اقدام به بلند کردن یکی از پسرها که از ناحیه کمر مصدوم شده بود کردند، و باعث شدند آسیب این جوان نوزدهساله شدیدتر شود. و در یک اقدام عجولانه، هر سه مصدوم سوار یک پراید گذری شدند تا زودتر به بیمارستان برسند.
این گزارشی است که ناصر دلخوش، مسئول آموزش اورژانس ۱۱۵ گراش، به خبرنگار گریشنا میدهد، و نتیجهی این حادثه را دلخراش توصیف میکند: «این جوان نوزدهساله آسیب جدی از ناحیهی نخاع دیده است.»
یک داستان تراژیک-پلیسی
از زبان دلخوش داستان را بخوانید: «یک پراید با سه سرنشین از سمت خلیلی به فداغ در حرکت بوده، که در نزدیکی حسینآباد، نقطهای که در این سالها بسیار حادثهخیز بوده، از جاده خارج میشود. بهمن جوکار و دو پسرش سرنشینان این خودرو بودهاند. آنها خودشان به همدیگر کمک میکنند تا سوار یک پراید گذری شوند و خود را سریعتر به بیمارستان برسانند. بدون این که حتی با اورژانس ۱۱۵ تماس بگیرند. این حادثه را یک چوپان که از فاصله دور شاهد ماجرا بود به ما گزارش کرد.»
از اینجاست که دلخوش تلاش پلیسیاش را برای کمکرسانی به مصدومان شروع میکند: «چون حدس میزدیم مصدومیت شدید باشد و نحوهی انتقال هم اصلا مناسب نبود، وظیفه داشتیم به کمک آنها بشتابیم. به چوپان گفتم در اتوموبیل چپکرده جستجو کند و مدارکی پیدا کند. او اسم بهمن جوکار را پیدا کرد. سپس در برنامهی نامبربوک این اسم را جستجو کردم، و حدود ۵۰ نفر به این اسم پیدا شد. شروع کردم به زنگ زدن، و خوشبختانه نفر چهارم خود ایشان بود. وضعیت را پرسیدم، و آموزشهای لازم را به او دادم. و سپس سریعا با اورژانس ارد تماس گرفتم تا اعزام شوند.»
با یافتن موقعیت مکانی مصدومان، دلخوش به اورژانس ارد اطلاع میدهد که به کمک آنها بشتابند: «وقتی نیروهای اورژانس ارد در نزدیکی گردنه فداغ به پراید حامل مصدومان میرسند، متوجه میشوند که مصدومیت جوان به خاطر حمل نامناسب شدیدتر شده است و او دیگر قادر به تکان دادن پایش نیست. پس او را با رعایت اصول به بیمارستان گراش منتقل کردند، اما متاسفانه مصدومیت جدی شده بود و جوان آسیب نخاعی شدیدی دیده بود.»
و چهار نتیجهی مهم
نکتهی اول در این حادثه، لزوم رسیدگی به این جادهی خطرآفرین است. دلخوش میگوید: «این محور باعث حوادث زیادی میشودو در سال گذشته در این جاده سه فوتی داشتهایم.» شورای روستای حسینآباد نیز بارها درباره خطرساز بودن این حادثه هشدار داده است و پیگیری کرده است.
نکته دوم، نیاز شدید به راهاندازی پایگاه اورژانس در فداغ است. وقتی حادثهای در دهستان خلیلی رخ میدهد، ابتدا به اورژانس ۱۱۵ گراش گزارش میشود، و این پایگاه به اورژانس ارد خبر میدهد تا اعزام شود. فاصلهی زیاد این پایگاه باعث میشود زمان زیادی از دست برود. دلخوش میگوید: «با این که در این حادثه، این مورد تاثیرگذار نبود، اما در موارد دیگر این فاصله میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.»
نکتهی سوم که در این داستان بسیار برجسته است، لزوم آموزش نکات اورژانسی به شهروندان است. دلخوش هشدار میدهد: «علت آسیب شدید در این حادثه این است که خودشان تصمیم به جابجایی مصدوم گرفتهاند. ما جدا هشدار میدهیم که مگر در مواردی که مصدوم خونریزی فعال و شدید دارد یا مشکل حاد تنفسی دارد، از دست زدن و یا جابجا کردن مصدوم خودداری کنند. جابجا کردن غیر اصولی مصدوم باعث وارد شدن صدمات جبرانناپذیری خواهد شد.»
و نکته مهم چهارم هم این است که انتقال مصدوم به بیمارستان را حتما به نیروهای اورژانس بسپارید. دلخوش میگوید: «در این مورد بخصوص، حتی با اورژانس تماس هم نگرفتند و ما باید دنبال مصدومان میگشتیم. شهروندان باید اولین کاری که در این موارد انجام میدهند، تماس با اورژانس ۱۱۵ باشد.»