هفتبرکه (گریشنا): «برات کتاب» اسم شیرینی است که عزیز نوبهار برای اقدام فرهنگی زیبایش در نظر گرفته است: توزیع دوازده هزار جلد کتاب به نیت دوازده امام، از ۱۵ شعبان امسال تا ۱۵ شعبان سال آینده.
نوبهار این کتابها را برای یادبود پدر مرحومش، عبدالحسین نوبهار، در بین کودکان و نوجوانان پخش میکند. او میگوید: «پدرم تنها چیزی که بعد از مرگش برای ما به جا گذاشت، چهار جلد کتاب بود: حافظ، مولانا، خیام و سعدی. او ما را با خواندن کتاب آشنا کرد، و میدانم اگر زنده هم بود، از خیرات کردن کتاب بیشتر از هر چیزی راضی بود.»
نوبهار میگوید قصد دارد هر ماه تعدادی کتاب تهیه کند و «در جاهای درست» توزیع کند. اولین دستهی کتابها شامل حدود پانصد جلد کتاب کودک و نوجوان هم آماده است که از فردا با کمک موسسه فرهنگی و هنری هفتبرکه در مراسم پانزده شعبان توزیع شود. نوبهار میگوید برای سهم این ماه، هفتصد جلد دیگر نیز در راه است. «قصد داریم کتابهای این ماه را به مناسبت ایام شعبانیه، در بین کودکانی که به مراسم میآیند به جای کوزه و شیرینی پخش کنیم. اما در ماههای آینده، برنامههای دیگری هم داریم، از جمله تقدیم کتاب به کتابخانه مدارس، ارسال کتاب به روستاها، و حتی ارسال آن به کشورهای همسایه. برای مثال، وقتی آیت الله سید جواد معصومی که خودش در کار نشر کتاب است، از طرح باخبر شد، خوشحال شد و گفت هر چقدر کتاب میتوانی جمع کنی، چه نو و چه دست دوم، به من بده تا بفرستم برای شیعیان محروم افغانستان.»
هدف کسی که کتاب پخش میکند چیست به جز آگاهیبخشی؟ عزیز نوبهار میگوید: «ریشهی مشکلات ما، کتاب نخواندن است. جامعهای که کتاب نمیخواند، یک جامعه مرده است. نباید بگذاریم این مردگی به کودکان و نوجوانان هم سرایت کند. باید دست کم آنها را به خواندن کتاب ترغیب کنیم.» او از تجربهی خودش با کتابها میگوید: «من از سال چهارم ابتدایی یعنی از سال ۱۳۵۶ عضو کتابخانه عمومی بودم و کتاب تاثیر زیادی بر زندگیام داشته است. مثلا خواندن کتابی به نام «کودک، سرباز و دریا» که داستان چند نوجوان در دوران جنگ جهانی دوم در فرانسه را روایت میکرد، باعث شد من در نوجوانی به رفتن به جبهه تشویق شوم.»
این فعال فرهنگی میگوید به همین خاطر است که در «برات کتاب»، گروههای سنی کودک، نوجوان و جوان را هدف گرفته است: «بچههای امروزی هر روز حداقل هفت ساعت سرشان را کردهاند در موبایلها و تبلتهایشان و لذت کتاب خواندن را درک نکردهاند. اگر من بتوانم چند تا از آنها را ترغیب کنم که روزی نیم ساعت سرشان را داخل کتاب ببرند، به هدفم رسیدهام.»
«میگویند کار خیر را باید در خفا انجام داد. اما من در مورد کتاب و کتابخوانی این را قبول ندارم. با روحانیون و فرهنگیان هم که صحبت کردهام، گفتهاند چون هدف ترویج کتابخوانی است، باید این کار به اطلاع همه برسد.» نوبهار میگوید دست کمک همشهریان را هم هیچوقت پس نخواهد زد: «اگر همشهریان بخواهند در این حرکت فرهنگی سهیم باشند، به هر شکلی که دوست دارند میتوانند با ما همراه شوند. امیدوارم بتوانیم کاری کنیم که گراش از این نظر در منطقه و کشور پیشرو باشد.»
این اولین حرکت فرهنگی نوبهار در زمینه کتاب نیست. او که مدیر رستوران صالح گراش است، سال پیش طرح «یک کباب یک کتاب» را در رستورانش اجرا کرد: شما میتوانستید یک جلد کتاب تحویل بدهید و به جایش یک پُرس چلوکباب بگیرید. او حامی بسیاری از برنامههای فرهنگی و هنری شهر هم هست، و آنها را «تغذیه میکند»!
خودش میگوید اینها کارهای کوچکی است که برای روشن ماندن دل خودش انجام میدهد. «من اولین کتابی که هدیه گرفتم، چهل سال پیش از مهندس محمود نوروزی بود، اما هنوز هم یادم هست چقدر شوق کردم. میخواهم این لذت را با دیگران هم تقسیم کنم.»