نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

چراغ مهر در دستان حاج امان‌الله وقارفرد

گریشنا: آیین چراغ مهر ماه، این بار با حضور امان الله وقارفرد معتمد و خیر پیشکسوت شهر روز سه‎شنبه، سی‌ام مهر ماه روشن خواهد شد.

در این برنامه برای تقدیر و بزرگداشت از فعالان فرهنگی و اجتماعی شهر به بهانه‌ی ماه تولدشان مراسم جشنی از طرف تحریریه‌ی هفتسانه و موسسه‌ی هفت برکه برگزار می‌شود. دکتر مرتضی فتحی مهمان آیین چراغ ماه قبل بود. (خبر در گریشنا)

امان الله وقارفرد متولد یکم مهر ماه ۱۳۱۲ شبیه ماه تولدش مرد مهر است و خوش برخورد و خوش خلق که سال‌های زیادی است مردم شهر با دست‌ها و نیت خیر او آشنا هستند و همین خصلت‌ها است که از او فردی معتمد برای اهالی شهر ساخته است.

او از سال تاسیس شورای حل اختلاف به مدت هشت سال در این شورا به مردم خدمت کرد و بعد از استعفایش باز هم از فعالیت‌هایش کم نشد و مورد رجوع مردم بود تا به صورت داوطلبانه میانجی‌گر اختلاف‌ و درگیری‌ها باشد و با ریش سفیدی‌اش مسائل را ختم به خیر کند.

حاج امان‌الله عضو هیئت‌های امنا‌ بیمارستان، دانشگاه علوم پزشکی، مدرسه‌ی علمیه‌ی برادران و خواهران،حسینیه‌ی ولی عصر(عج) و بیت‌الزهرا و صندوق‌قرض‌الحسنه است و بانی خیر مسجد سیدالشهدا که سال ۱۳۵۵ ساخت آن شروع شد و قبل از انقلاب به پایان رسید.

امان الله وقارفرد شش فرزند به نام‌های قاسم علی، احمد، حمید،حسین، مجید، معصومه، فاطمه از همسر اولش دارد و بعد از فوت او، طلعت علی‌پور همسر دوم او شد. علی‌پور نیز به عنوان یک فعال فرهنگی، مذهبی و اجتماعی در حسینیه ابوالفضل(ع) مشغول است و ثمره‌ی ازدواج آن‌ها دختری ۵ساله به اسم فاطمه.

کسانی که می‌خواهند در این جشن تولد و مراسم تقدیر که سه‌شنبه شب ساعت ۷‌ونیم در موسسه‌ی هفت برکه برگزار می‌شود با ما همراه باشند برای هماهنگی می‌توانند با ۲۲۲۹۹۷۰ شماره‌ تلفن موسسه‌ی فرهنگی و هنری هفت برکه تماس بگیرند.

 

مهرماه ۱۳۹۱ در برنامه‌ آیین چراغ از خدمات حاج امان‌الله وقارفرد به مردم گراش تقدیر شد. حاج امان‌الله معروف به حاج امون در بهمن ۹۷ نیز از سوی شورای شهر گراش به عنوان شهروند نمونه و چهره ماندگار معرفی شد. به همین مناسبت زندگی‌نامه این گراشی کوشا را مرور می‌کنیم.

 

یک مهر سال ۱۳۱۲حاج غلامحسین وقارفرد خوشحال بود، همسرش در یکی از خانه‌های قدیمی پسرشان را به دنیا آورد اسمش را گذاشتند امان‌الله.

امان الله در سال ۱۳۱۸ هفت سالگی‌اش را می‌گذراند زمانی که باغ کل سیف الله هنوز آباد بود و برو بیایی داشت برای خودش، مدرسه‌ی علمیه جایی بود که پنج سال در آن‌جا درس خواند مدرسه‌ای که برای رسیدن به آن باید از کنار قبرستان و باغ باصفای کل سیف ا… رد می‌شدی، شیطنت و بازی در آن کوچه‌های خاکی و شمردن و دیدن شتر‌هایی که با بار هیمه و زغال به شهر می‌آمدند هم صفایی داشت. آماده کردن و بردن قلیان و آب برای عزاداران در ماه محرم با خاطرات امان ا… از محرم آن‌ سال‌ها عجین شده است.

امان‌ا… در نوزده سالگی ازدواج کرد. پنج پسر به اسم‌های غلامعباس، قاسم، احمد، حمید، حسین، مجید، و یک دختر به اسم معصومه ثمره‌ی این ازدواج بود.

تاثیرات مسائل و مشکلات قبل از انقلاب در زندگی امان‌ا… و خانواده‌اش نیز جریان داشت و حالا پسران او نیز درگیر ماجرا‌های قبل از انقلاب شده بودند، سید محمود علوی که در حال حاضر وزیر اطلاعات کشور است

در آن سال‌ها فعالیت زیادی در گراش داشت و اطلاعیه‌های امام خمینی را توزیع می‌کرد وکار تبلیغات را انجام می‌داد، او معمولا هر شب در خانه‌ای دعوت می‌شد.

بیست‌وششم ماه مبارک رمضان بود که دستور دستگیری سید محمود علوی صادر شد او آن شب در منزل حاج ابراهیم فقیر دعوت بود تا جلسه‌ای را آن‌جا برگزار کنند وقتی خبر صدور دستگیری را به او دادند او مجبور بود که به فرار فکر کند آن‌جا بود که پسران حاج امان‌ا… قاسم و غلامعباس سوار بر ماشین سفید رنگی که از قطر خریداری شده بود می‌شوند و در آن سحر ماه مبارک رمضان به صورت مخفیانه و در حالی که سید محمود علوی لباس شخصی پوشیده بود به سمت شیراز حرکت می‌کنند حتی خانواده‌ی سید محمود نیز از این فرار بی‌خبر بودند، فردای آن شب قاسم و غلامعباس به منزل عمویشان ذبیح‌الله تماس می‌گیرند و خبر سلامتی خود را می‌رسانند.

امان ا… در آن‌ سال‌ها فعالیت‌های دیگری هم داشت مثلا کمک برای جمع‌آوری هزینه‌ی تجدید بنای حسینیه‌ی ولی عصر(عج) زمانی که حاج آقا سید حبیب زنده بود و این کار به سرپرستی حاج سید امرا… ابطحی انجام می‌شد آن‌ها چند خانه که در اطراف حسینیه‌ی ولی عصر(عج) بود را خریداری کردند،در حال حاضر آن زمین کنار حسینیه جای پارکینگ ماشین‌ها است.

در سال ۱۳۵۵ امان‌‌الله نیت می‌کند تا مسجدی را کنار حسینیه‌ی ولی عصر(عج) با هزینه‌ی خودش بسازد پسرش غلامعباس نیز او را به این کار تشویق می‌کند و مسجد سیدالشهدا(ع) ساخته می‌شود.

سال ۵۹ جنگ شروع شد، امان‌ا… در آن دوران جز ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ شد و برای جبهه‌ها بودجه‌های نقدی جمع‌آوری می‌کرد، مرحوم حاج کریم کریمیان، حاج رضا سنمار، حاج زینل خواجه‌زاده، حاج تقی و حاج کریم جعفری و حاج حسین محسنی در این کار همراه او بودند. پسرش قاسم می‌گوید:«پدرم هوش بالایی دارد و کافی است فقط یک بار حدیث یا داستان و آیه‌ای از قرآن را در مجلسی بشنود، سریع آن را در ذهنش ثبت می‌کند و به خاطر می‌سپارد در جنگ این هوش بالا خیلی کمکش کرد او با هوش اقتصادی که داشت می‌توانست هزینه‌ی یک گردان را تامین کند.»

سال ۶۰ پسرانش قاسم، غلامعباس و احمد وارد جبهه‌ها می‌شوند قاسم در آن سال از ناحیه‌ی کمر مجروح می‌شود و به تهران منتقل می‌شود احمد نیز در جنگ زخمی می‌شود اما غلامعباس که تشنه‌ی شربت شهادت بود سال ۶۱ و در سن ۱۹ سالگی به کام خود می‌رسد و شهید می‌شود. غلامعباس چهارده سال مفقود‌الاثر بود و در سال ۷۵ جسدش به گراش بازگردانده و در گلزار شهدای گراش به خاک سپرده می‌شود.

امرا… می‌گوید: «وقتی به روستا‌هایی از کشور سفر می‌کنم و می‌بینم پدری در فلان روستا سه فرزند خود را در جنگ از دست داده داغ غلامعباس برایم قابل‌تحمل می‌شود و با خودم می‌گویم داغ من در مقابل آن‌ها هیچ است.»

امرا… وقارفرد از بدو کلنگ‌زنی بیمارستان، حسینیه اعظم و دانشکده علوم پزشکی جز هیئت امنا این مکان‌ها بوده است او می‌گوید:« بار‌ها خواستم انصراف بدهم ولی با مخالفت بانی خیر این مکان‌ها شیخ احمد انصاری مواجه می‌شدم.»

او همچنین جز هیئت امنا و هیئت مدیره قرض الحسنه خاتم الانبیا، موسسه‌ی خیریه باب الحوائج قمر بنی هاشم(ع) که تازه تاسیس شده است، مدرسه‌ی علمیه‌ی برادران و خواهران،حسینیه‌ی ولی عصر(عج) و بیت‌الزهرا و همین‌طور به صورت غیر‌رسمی جز هیئت امنا موسسه علی ابن ابیطالب(ع) است.

سال ۱۳۸۳ شورای حل اختلاف در شهرستان گراش تاسیس شد و امان ا… وقارفرد از سال تاسیس شورای حل اختلاف به مدت هشت سال در این شورا به مردم خدمت کرد و بعد از استعفایش باز هم از فعالیت‌هایش کم نشد و مورد رجوع مردم بود تا به صورت داوطلبانه میانجی‌گر اختلاف‌ و درگیری‌ها باشد و با ریش سفیدی‌اش مسائل را ختم به خیر کند.

حسینعلی و اصغر دانشور احمد غفاری حاج علی اکبر فانی و حاج زینل خواجه زاده دوستان شفیق و یاران صمیمی امان‌ا… در طول زندگی‌اش هستند.

محرم سال ۱۳۸۸ امان‌ا… همسر اول خود را در اثر بیماری از دست می‌دهد و هشت ماه بعد طلعت ‌علی‌پور همسر دوم او می‌شود، علی‌پور نیز به عنوان یک فعال فرهنگی، مذهبی و اجتماعی در حسینیه ابوالفضل(ع) مشغول است و از جمله فعالیت‌هایش آموزش روخوانی، تجوید و مفاهیم قرآن است.

فاطمه بعد از بیست‌وهشت سال در خرداد سال ۱۳۸۸ حس شیرین پدر شدن را  در دوباره به  به امان‌ا… می‌دهد.

در حال حاضر فرزندان او قاسم مدیر  دبیرستان محبی است و احمد به شیراز رفته و در آزمایشگاه بیمارستان شهید فقیهی مشغول به کار است، حمید و حسین برای تجارت ساکن دبی هستند و مجید کارمند بانک سینا است معصومه هم خانه‌دار شده است و خانه‌داری می‌کند و فاطمه دوران خردسالی‌اش را می‌گذراند.

امان ا… شبیه ماه تولدش مرد مهر است و خوش برخورد و خوش خلق که سال‌های زیادی است مردم شهر با دست‌ها و نیت خیر او آشنا هستند و همین خصلت‌ها است که از او فردی معتمد برای اهالی شهر ساخته است او در حال حاضر نیز با کمک‌های داوطلبانه به مردم زندگی‌اش را می‌گذراند.

خروج از نسخه موبایل