به نظر میرسید، تماشاگران از بین شش فیلم مستند پخش شده دیشب «عمارت ملک» را بیشتر دوست داشتند. عمارت ملک، مستندی اجتماعی بود درباره زندگی چندین خانوار در خرابهای در بوشهر. فیلمی که در حین داشتن مضمونی تلخ، تماشاگر را با تلخی و فقر مردمان فیلم اذیت نمیکرد. «آب، خاک» هم در مورد خشک شدن دریاچههای فارس بود. اگر سازنده از نماهایی از گذشته یا حتا گریزی به دریاچه ارومیه میزد با اطلاعات غنی فیلم تماشاگر را بهتر با خود همراه میساخت. «شاعر بوریاها» و «نمد مالی» زندگی بوریا بافی شاعر و مراحل ساخت یک نمد را بازگو میکردند. «زیر زرد» را درصورتی دوست خواهید داشت که فیلم پارسال سجاد ایمانی را ندیده باشید. فیلم یک روز زندگی جوانی روستایی را نشان میداد که با وجود خوشساخت بودنش، راستش نمیشود گفت جزو بهترینهای ایمانی است.
۱۲:۱۲ را سعید روانبخش از گراش ساخته بود. طرحی ساده و جذاب داشت که انصافا یکی دو جا تماشاگران را ترساند. «آشنایی غریب» فیلمی خانوادگی درباره دعواهای زنوشوهری بود. سه فیلم کوتاهی که در بخشهای پایانی به نمایش درآمدند به شدت به فرمهای فیلم کوتاه نزدیک بودند. «فرار» حکایت انسان را با انیمیشنی دوست داشتنی و طنز میگفت. «یک روز کودکی» هم بعد از ظهری از توپ بازی یک کودک را نمایش میداد و «آن سوی نگاه» هم داستان خجالت دختری بود از کار رفتگری پدر با روایتی بسیار کوتاه.
علارغم انتظار مسئولین برگزار کننده سالن پر نشد. یا میشود گفت ۵۰ درصد صندلیهای سالن را مهمانان و بچههای دستاندر کار جشنواره پر کرده بودند. البته طبق روال همیشه شاید امروز عصر و شب استقبال بهتری شود.