نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

استاد کاووس همچنان برکه می‌سازد

هفت‌برکه: آب‌انبار یا همان برکه‌ی ما جنوبی‌ها، قلب تپنده و خنک جنوب در دشت‌ها و بیابان‌های داغ آن و حافظ اندک آبی است که بارانِ تابستانه به دل آن ریخته است تا آن را از تابش خورشید در امان نگه دارد. برکه نماد خستگی‌ناپذیری مردمان جنوب برای حفظ حیات در سخت‌ترین شرایط است و آفرینندگان آن زندگی‌بخش هستند. در این شماره از هشتگ گپتریا، به سراغ خالق برکه‌ها رفته‌ایم. کاووس آراسته هم مراحل ساخت برکه را توضیح می‌دهد و هم از خودش برایمان می‌گوید. اًسا کاووس خالق برکه‌ها‌ و شاید از آخرین افرادی است که در این حرفه در گراش مشغول به کار است.

ساخت برکه، مخروطیهای صبورِ دوست‌داشتنی

اُسا کاووس آراسته متولد ۱۳۳۱ است و تقریبا هفتاد و سه سال سن دارد و برای ساخت برکه‌ها مو سفید کرده است. می‌گوید از سن هفده یا هجده سالگی کار بنایی را شروع کرده و استادش پدر زنش، حاج حسینعلی حاجی‌زادگان، بوده است. بخشی از کار او ساخت برکه است و بخشی هم ساخت ساختمان، استخر و بادگیر. او حدود ۳۰ سال در منطقه‌ی صحرای باغ بوده است. می‌گوید اوایل کار، ساخت‌وساز بیشتر با دست بود اما الان حدود ۵۰ سالی هست که لودر و بیل کار را آسان‌تر کرده است.

داستان ساخت برکه‌ها را برای اولین بار است که می‌شنویم و اسا کاووس مراحلی از آن را با دقت و علاقه برای ما توضیح می‌دهد. صدای او و عکاس هفت‌برکه، مجید افشار، در برکه می‌پیچد و اکو می‌شود. اسا کاووس می‌گوید: «از قدیم ۱۰ تا ۱۵ متر عرض آب‌انبار بوده و عمق آن هم حدود ۱۰ تا ۱۲ متر. لودر گودبرداری می‌کرد و بعد کارگر می‌رفت داخل آن برای پاکسازی. بعد سنگ سرخ که سنگ مخصوص برکه است استفاده می‌شد به صورت یک لایه فرش سنگ، یک لایه بتون. برکه‌های بزرگ مثلا سه لایه سنگ است و چهار لایه بتون. بعد پلگار می‌زنیم و دوباره سنگ‌چینی می‌شود، دوباره پلگار و بعد حدود ۵۰ تا ۶۰ سانت آبدوغ سیمان می‌دهیم تا بالا بیاید و مقاوم باشد. تا ۷۵ سانت که رسید، سنگی به نام «بَردِ کَد» است، یعنی به اندازه‌ی یک قد ۱۷۵ سانتی‌متری است، آن را کار می‌گذاریم. بالاتر و برکه به نصف که رسید، یک سنگ دیگر که به آن «بَرد نصف» می‌گویند و مشخص می‌کند برکه چقدر عمق و چقدر آب و گل و لای دارد قرار می‌دهیم. تا حدود ۵۰ سانت که بالا آمد و پاقرص را گذاشتیم، آبگیرش تمام است و بعد نوبت گرفتن سقف آن است.»

اسا کاووس زمان و نیروی لازم را هم اینطور شرح می‌دهد: «برکه‌های کوچک حدود یک ماه طول می‌کشد. برای برکه‌های کوچک، ده نفر و برای برکه‌های بزرگ تا هفده نفر برای ساختش لازم است.»

برکه‌ها هم بسته به اندازه‌شان، مراحل و زمان ساخت خودش را دارد. اسا کاووس می‌گوید:  «پاقرص که بالا آمد، حالا می‌خواهیم سقف آن گرفته شود. سنگی است به نام کاپو که برای اینکه گنبد برکه راست و صاف بالا برود استفاده می‌شود. پلگار می‌زنیم که این سنگ وسط قرار بگیرد. برکه در هفت یا هشت رج که با سنگ‌چین بالا آمد یک پله بسته می‌شود و یک کارگر روی آن می‌ایستد. برکه‌های بزرگ‌تر تا پانزده نفر می‌توانند روی پله بایستند. کاپو باید با ریسمان و میلک میزان باشد و مساوی در بیاید غیر از این برکه کج و معوج می‌شود. کاپو باید وسط برکه قرار بگیرد. بالاتر که آمد یک پله‌ی دیگر قرار می‌گیرد تا وقتی که سقف تمام ‌شود.»

برکه‌هایی به سپیدی موی اُسا کاووس

او بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین برکه را در روستای گلار اوز ساخته و جای‌جای منطقه‌ی جنوب، برکه‌های او بر دامنه‌ی دشت و صحرایی آرمیده است. استاد آراسته می‌گوید: «یکی از بزرگ‌ترین برکه‌ها را در شهرستان جناح ساخته‌ام که ۲۵ متر عرض و ۱۲ متر عمق دارد. چون آنجا دریا است خیلی نمی‌شود عمق داشته باشد. یک برکه‌ی کوچک در قلعه‌ی گلار در روستای گلار هم ساختم که سه متر عمق دارد و یک متر و سی سانت عرض آن است. بزرگ‌ترین برکه‌ای که ساخته‌ام هم در روستای گلار قرار دارد با ۱۴ متر عمق و ۲۴ متر قطر. در صحرای باغ، فاریاب، کوره، خنج، خلور، ارد، آشنا، لب‌اشکن، کرمستج، درز و سایه‌بان، تنگ‌آب و جاهای دیگر برکه‌های زیادی ساخته‌ام که اسمم هم روی آن نوشته‌ام. فقط در لار برکه نساخته‌ام. حدود ۳۷۰ یا ۳۸۰ برکه بیرون از گراش درست کرده‌ام، در گراش و اطراف اینجا ۶۰ یا ۷۰ برکه بیشتر نیست.»

برکه‌ها هم مثل آدم‌ها، شناسنامه‌ی کوچکی دارند که نام سازنده‌ی آن و زمان ساخت و اطلاعات دیگرش معمولا بالای سر در اصلی بر لوحی سنگی یا گچی نوشته و نصب شده است. برکه‌ها همین قدر زنده‌اند!

 برکه و بادگیر، عاشقانه‌های زندگی اسا کاووس

استاد کاووس بادگیرساز هم است و بادگیر مجموعه‌ی حاتم را او ساخته است. او نمی‌تواند از ساختن بادگیر و برکه‌ها دل بکند و می‌گوید: «با اینکه سنم بالا است به این کارها علاقه دارم. برکه و بادگیر هر دو را علاقه دارم. اما در گراش علاقه به ساختن برکه‌ی بزرگ دارد پایان می‌یابد.»

او از اساتید قدیم هم نام می‌برد و می‌گوید شاگردان زیادی داشته اما برکه‌سازی صبر و علاقه‌ی قلبی می‌خواهد چون آسان نیست: «از اساتید قدیم یکی حاج علینقی که سمت بلئلز بود. بعد حاجی ابول محمدحاجی، دیگری حاجی محمد حسینعلی حاجی‌زادگان، قبل از آن حاجی تقی مهرابی و یا امید خدایار هستند. اوز و طرف گرمسیر هنوز استاد خوب هست اما گراش دیگر استاد برای ساخت برکه‌های بزرگ نیست. شاگرد خیلی داشته‌ام اما یاد نگرفتند. برای ما که بلدیم آسان است اما کسی که ندیده و بلد نیست سخت است. برکه‌ها داربست و چوب‌بست نیاز ندارد و همان جا کارها را انجام می‌دهیم.»

عمر برکه‌ها جاودانه باد

او توضیح می‌دهد که برکه‌سازی یک حرفه‌ی کاملا تخصصی است و زمین و مصالح و استاد بنا تعیین می‌کند یک برکه خوب از آب دربیاید یا بد: «هر یک متر یک پله (پاکُنه) دارد و بالا می‌آید. زمین سُل برای برکه خوب نیست. برکه باید در زمین سفت و سنگ آن سرخ باشد. برکه با استاد بنا، مصالح بد و آبدوغ بد که نرم نیست خرد می‌شود. آبگیر آن خیلی مهم است و باید خیلی دقیق باشد. گچ الان باکیفیت نیست اما در قدیم گچ را می‌کوبیدند و خوب بود. گچ برکه نباید نرم باشد، باید زبر باشد. گچی که زیاد آتش ببیند هم خوب نیست. دهانه برکه سه متری است و چند تا راه ورودی آب دارد. برکه‌های بزرگ سه لنگه‌ای است و بعضی مثل برکه‌های کوچک دو لنگه‌ای است.»

او عمر برکه‌ها را دراز می‌داند و می‌گوید همچنان برکه برای منطقه‌ی ما ضروری است. اما برکه‌ها دیگر به رسم زمان قدیم خیریه نیست و در ردیف ساخت و سازهای گرانقیمت قرار گرفته است. استاد کاووس می‌گوید: «برکه قدیمی است و باید باشد و لازم است و آب را نگه می‌دارد. یک برکه‌ی کوچک الان ۴۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. کنار هر برکه یک سکو هم برای نمازخوانی درست می‌کردند و هنوز هم کنار برکه‌هایی که بخواهند درست می‌کنیم.»

قصه‌ی دو پیربرکه‌ی گراش: برکه‌ی کل و حاج اسدالله

او درباره‌ی برکه‌ی حاج اسدالله و برکه‌ی کل، دو برکه‌ی پرآوازه‌ی گراش، هم توضیحاتی می‌دهد: «برکه‌ی بزرگ مال زمان شاه‌عباسی، ساروجی و ۲۲ متر است که خیلی مقاوم بوده. استاد مهدی شیرازی سقف برکه کل را گرفته، شاید احتمالا ۲۰۰ سالی بیشتر نباشد. بلندی سنگ آن حدود شصت سانت است. وقتی سقف را می‌گیرد سفارش می‌کند که نباید آب یکباره پر شود. اما در تابستان باران سنگین می‌بارد. آب فراوانِ باران به آن سرازیر می‌شود. سرازیری آب زیاد باعث لرزش بدنه‌ی آب انبار می‌شود و گنبد هم می‌لرزد. برایش شیراز خبر می‌برند که برکه پر شده و او می‌گوید سقفش تا شش ماه بیشتر دوام نمی‌آورد و همین هم شد.»

اُسا کاووس برکه‌ی حاج اسدالله را به دقت بررسی کرده و می‌گوید تنها راه علاج آن کوبیدن و از نو ساختن است چون زخمش کاری است. او می‌گوید: «برکه را می‌شود تعمیر کرد اما هزینه‌اش را چه کسی می‌دهد؟ ته‌تخ آن محکم است اما گنبدش باید از نو ساخته شود. مهندس آرمانمهر پارسال آمد و گفت برکه‌ی حاج اسدالله را تعمیر کن اما گفتم الان دیگر از تعمیر گذشته است. سقفش باید خراب و از نو ساخته شود چون همه جای آن خراب شده.»

استاد کاووس ده فرزند دارد. هفت پسر و سه دختر. فقط پسرش عسکر کارش را ادامه داده است. پسر استاد کاووس، شاید آخرین بازمانده‌ی نسل برکه‌سازهای گراش باشد، در حرفه‌ای سخت که دیگر نیاز به آن کمتر احساس می‌شود و فاصله‌ای با آرشیو خاطرات جنوب ندارد.

 

خروج از نسخه موبایل