هفتبرکه – فرشته صدیقی: در میان اشیاء و ادواتی که در گذشته بسیار کاربردی و متداول بودند و به مروز زمان چیزهای دیگری جایگزینشان شده یا تغییر کاربری دادهاند، «راغن داکو» از نوجوانی در ذهنم مانده است.
روزی از روزهای نوجوانی، در منزل یکی از بستگان مهمان بودیم. صاحبخانه که در حال پخت نان بود، کسی را دمِ دستتر از من نیافت. گفت: «برو از مطبخ برایم «راغن داکو» بیاور!»
اولین بار بود چنین کلمهای را میشنیدم. با علامت سؤالی بزرگ بالای سرم به آشپزخانهشان رفتم. تمام کنج و بُرُنج و پشت و پَسَلهها را گشتم. حتم داشتم «راغن داکو» وسیلهای است که به عمرم ندیدهام، وگرنه تا این حد به نظرم ناشناس نمیرسید. پس در پی چیزی نادر و عجیب کل آشپزخانه را گشتم. آخرالامر، صفحهای حفره حفره و آلومینیومی را یافتم و سرخوش از این پیروزی، آن را به دست صاحبخانه رساندم. ناگفته نماند که بعدها فهمیدم آن صفحه را برای پخت بالاتَوَه استفاده میکنند.
بزرگوار انگار که توقع نداشته باشد من چنین خبطی بکنم، چپچپ نگاهم کرد و پرسید: «ای راغن داکو اِن؟!» و برای من قطعاً آخرین سنگر سکوت بود! بعد خودش رفت و وسیلهبهدست برگشت: ظرفی کوچک و گود با دستهای نسبتاً بلند، که ما به آن «شیرجوش» میگفتیم و امروزیها «قهوهجوش» هم صدایش میکنند!
خلاصه «راغن داکو» یا «روغن داغکن» وسیلهای الزامی در منازل قدیم بوده برای آب کردن انواع روغنهای جامد کنار نان تازه.
ستون یخدو را از این صفحه دنبال کنید.