هفتبرکه – مریم مالدار: این گزارش در مورد خرجهایی است که تبدیل شده به قانون. قانونهای خودساختهای که در هیچ جایی مکتوب نشده و تخطی از آن برای مردم به قیمتِ شنیدنِ طعنه تمام میشود. قانونهایی که باب شدنش به لحاظ ظاهری جذاب و چشمنواز است اما اگر کمی با جزییات بیشتری ببینیم، میرسیم به خرجهای اضافی و چشموهمچشمی که گاهی حتی طرفین هم در این وانفسای اقتصاد چندان راضی به انجامش نیستند. از تزیین شیرینی و انرژیزا و اهدای شیرینی و طلا به همراهان در روز آزمایش گرفته، تا تعداد بالای «طَبق بُرده»، «جا خالینی» (هدیه برای کسی که عزیزی از پیشش به جای دیگری رفته است)، «زِر بَری» (هدیه به داماد، یک روز بعد از عروسی) و… که خریدش یک مسئله است و تزییناتش هزار مسئلهی دیگر. هر چند مدتی است در بعضی مواقع، با توافق دو خانواده، خیلی از این امور اتفاق نمیافتد یا به تعداد کم انجام میشود.
طرفداران تزیینات به تعداد مخالفان آن
در یک نظرسنجی اینستاگرامی، نسبتِ نزدیکی میان افرادی که طرفدار تزیینات بودند و افرادی که آن را چشموهمچشمی میشماردند مشاهده شد. هر چند تعداد افرادی که موافق نبودند ده درصد بالاتر بود، اما نظریات افراد موافق هم جالب بود.
خانم نظامی میگوید: «اگه مردم حالشون به این چیزا خوبه بذار انجام بدن. حتی اگر موافق نیستیم چیزی نگیم و بیاحترامی نکنیم به سلیقههای مردم،» و بعد خاطره خودش را تعریف میکند: «یه بار یکی از دوستام یه سبد با پنجاه گل رز تزئین کردہ بود و به عنوان هدیه برام آورد «آن موقعها هر شاخه گل بیست هزار تومن بود» یک میلیون تومان فقط گل رز!! حرصم گرفته بود که هر چند من خیلی گل دوست دارم اما کاش حداقل کیتکات بود.» از سرگذشت گلها میپرسم؛ هنوز نگهشان داشتی؟ «نه! کاش تکشاخه بود یا اصلا با ساقه بود که چند روز میگذاشتم تو آب یا اصلا گل و گلدان بود… بعد از مدتی گرد و خاکی شد و همه را ریختم بیرون. البته این را هم بگویم حس خوبش فراموشناشدنیست.»
مدیر صفحهی دردانه میگوید: «قطعا هدیه با تزیین زیباتره. من خودم طرفدار سادگیام یا دیزاین خیلی کم.» او به این سوال که چه سالی کارش را شروع کرده و استقبال مردم چطور بوده، پاسخ میدهد: «موسسه ما قبل از اینکه من مدیرش باشم هم کار تزئینات و دیزاین رو انجام میداده و فکر کنم از سال ۹۲ کارشونو شروع کردن. استقبال مردم برای عروسی ها خوب بوده الان خیلی کمتر شده. حالا یا بخاطر اینکه خیلی جاهای که تزیین میکنن زیاد شده و یا بخاطر گرونی مردم کمتر تزئینات انجام میدن و ترجیح میدن خودشون انجام بدن.»
آنهایی که نه مخالفند و نه موافق
همهی ما خوشحالی همدیگر را میخواهیم اما تا جایی که تبدیل به رسم یا بدعت نشود که اگر کسی از عهدهاش بر نیامد، سرافکنده شود. یکی از گزینههای نظرسنجی این بود: «برام اهمیتی نداره و خیلی اهل گفتن و شنیدنش نیستم». حدود ۵۲ نفر این گزینه را انتخاب کرده بودند. یک جایی باید ترمز برخی بدعتها را کشید یا حداقل مثل همین گزینه، خود را بزنیم به کوچه علیچپ و برایمان مهم نباشد فلانی اگر دخترش را نامزدی کرد چه نوع شکلاتی به همراهانش داد و یا فلانی اگر پسرش را داماد کرد چه چیزها و چه تعدادی را چمدان گذاشت که همین دامن نزدن ما به همین اتفاقها میشود همان نیش ترمز برای جلوگیری از هر حوادثی که گریبانگیر خانوادهها میشود. خانوادههایی که با جملههای: «اگه نکنم بچوم زر شه دل اکود، حالا یک بچی بشتر امنی، مز کائت مردم…» مجبور نباشند خودشان را به آب و آتش بکشند و بروند زیر قرض.
رسم جدید هدیه در آزمایشگاه
از مادرم میپرسم اصلا این رسم مراسم نامزدی و هدیه به حاضرین در آزمایشگاه که گاهی طلا هم ضمیمهی هدایا میشود از کجا آمده؟ زمان شما هم بوده؟ میگوید: «نه! تقریبا بیست سالی میشود که رواج یافته. قضیه از اینجا شروع میشود که خانوادهای ثروتمند تنها دخترش را نامزدی میکند. چون تکفرزند بوده و مادر و پدرش از این قضیه خیلی خوشحال بودند و از طرفی مال و ثروت زیاد داشتند، مادر عروس به یمن خوشحالی، چند بسته شکلات و نیمسکه را به افرادی که در آزمایشگاه حضور داشتند هدیه میدهد. این خبر مثل بمب در گراش ترکید که محله بلئلِز (برق روز) طلا هدیه میدهند… تا چند ماه بعد که باز یکی از اقوام همین طایفه، این کار را انجام میدهد و بعد هم که شاهد توالی بودیم تا به امروز…»
طبق بردن و آوردن دقیقا همان چرخهی باطل و مضحک «دامون واسه واسه» است که قبلا دربارهاش نوشتم. یعنی اگر از خانه عروس به عنوان مثال ۲۰ سینی به عنوان طبق آمده، خانوادهی داماد باید در تکاپوی خرید وسایل جدیدتر و متنوعتر باشند، آن هم به تعداد بالاتر؛ اگر بیست سینی آوردهاند باید ۲۲ یا ۲۴ و یا حتی ۳۰ سینی شود که این مورد رابطه مستقیمی با سخاوت دارد. «محتوای سینیها نباید شبیه هم باشد، چرا که مردم فکر میکنند وسیله خودشان را به خودشان برگرداندهاند!»
جا خالینی، ببر و بیار بیپایان
تا برسیم به دنگ و فنگهای جا خالینی! به قول حاضرانِ مراسم، جا خالینی «نشونِ مردم دده، دزهان» یا به قول کمی بزرگترها: «شه چه اخنوم حالا بُبه و بیا». قبلترها که جا خالینی برای کسی میبردند، بین شش تا هشت سینی بوده که شامل چهار سینی میوه، یک سینی آجیل، یک سینی شیرینی و دیگری همان لباس و طلا میشده، آن هم به محض بردن به مقصد، میوه، شیرینی و آجیل را برای مهمانان پذیرایی میکردند. اما حالا نه تنها تعداد، بلکه شکل و شمایل و محتوای سینیها هم دستخوش تغییر شده است. کاکائو، چیپس و پفک، انرژیزا که عموما باید خارجی و از برندهای نامآشنا باشد و میوهآرایی، آجیل، لباس و طلا. جدای از قیمتهای سرسامآور اجناس بهخصوص اجناس خارجی، هزینهی تزیین هر سینی نیز شده نور علی نور.
همهی این مخارج برای اینکه روز یا شب موعد آماده شود و بیاورند برای فرد مورد نظر. آن هم چند دقیقه در حیاط منزل یا باغ بگذراند، مردم ببینند و خیلی سریع انگار که زده باشند روی دور تند همه را به یک چشم بر هم زدنی جمع کنند ببرند داخل اتاقی که مبادا کسی…. حالا شاید آخر وقت سینی میوه را پذیرایی کنند: «آن هم به خاطر اینکه احتمال خراب شدنش بالاست که البته به یمن میوهآرایی کسی هوسِ میوهی تکه و قاچ خورده که چند ساعت مانده را نمیکند.»
نظر مدیران صفحههای تزیینات
خانم محمدی، مدیر صفحه ترلان تزیین، که یکی از چهرههای شناختهشده در زمینه تزیینات و ایدههای جذاب است میگوید: «بیشتر از اینکه از کارم خسته شده باشم از مشاوره دادن خستهام. فکر میکنم اولین نفری هستم که قبل از ثبت سفارش کلی با مشتری صبحت میکنم تا بیشتر به نفع او شود تا من. حداقل کارش را راه بیندازیم آن همه مقرون به صرفه.» نظرش در مورد تریینات کاملا بیطرف بود: «فرقی ندارد واقعا. به سلیقه برمیگردد هر که خواست انجام میدهد، هر که نخواست هم نه.» خانم محمدی در یکی از پستهای اخیر اینستاگرامش فیلم تریینات سینیهای صبحانه را گذاشته و کامنتهای جالبی هم از طیف افراد موافق و مخالف دریافت کرده.
خانم فدایی یکی دیگر از افرادی است که در این زمینه فعالیت میکند، اما نه به عنوان شغل اصلی. میپرسم آیا میتوان این کار را به چشم شغل اصلی نگاه کرد و از آن کسب درآمد داشت؟ جواب میدهد: «بله، خیلیها هستند که این کار را به صورت جدی و حرفهای دنبال میکنند و استقبال خوبی هم میشود.»
او در مورد دستمزد و نحوهی تعیین قیمت هم کلمهی بسیار زیبایی به کار میبرد: «انصاف»! میگوید: «قیمت نهایی خارج از زمانبر بودن و خرید وسایل تزیینی، بیش از هر چیزی به انصاف بستگی دارد! مثلا من خودم یک دسته پول که شبیه گل رز تزیین میکنم و حدودا چهار الی پنج ساعت وقتم را میگیرد ۱۵۰ هزار تومان دستمزد میگیرم بدون حسابِ وسایل.» و ادامه میدهد: «البته من خودم موافق اینطور تجملات نیستم اما به درخواست مشتری انجام میدهم.»
با وجود صحبت با مدیر صفحههای اینستاگرامی که در این زمینه فعالیت دارند، هرگز موفق نشدم قیمت دقیق تزیینات هر سینی برای صبحانه، جا خالینی و… یا هدایا را بفهمم؛ چرا که هزینهی نهایی بسته به سلیقه، سایز، تعداد، مواد مصرفی متفاوت است و به قول خانم فدایی رابطه مستقیمی هم با انصاف دارد.
شما ترجیح میدهید مراسمهای شادی را چگونه برگزار کنید؟