هفت برکه:آلبوم «غئک» از مجموعهی «آی بَچَکل» با تلاش زوج هنرمند گراشی ابوالحسن حسینی و فرزانه نادرپور منتشر شد. «تا صدای اولین غَئکش اُومشُنوفت مِه خُوم گُت کِه شِه یاد آتم خیلی خَشِن دنیا تغییر اَکود وَله حواس اُوشبِه که بعضی چیزیا شِز یاد نِچه اَگَندو، فَنا اَوابه.»
دغدغههای فرهنگی و اجتماعی این زوج هنرمند باعث خلق شدن اثری شده است که میتواند شما را به گذشتهها ببرد، خاطرهها را زنده کند تا با آن بخندید و گریه کنید. اما امیدی که این اثر در دل میکارد این است که قرار است فرزندان و آیندگان ما نیز از این راه دور، صدای ما را بشنوند. و این خاصیت هنر است که ثابت میکند فاصلهها همیشه مانع نیستند. فاصلهها شکسته میشوند اگر ما بخواهیم.
در بخش اول توضیحات آلبوم آثار آمده است: «دیرزمانی است که از کوچه، پارک و جمعهای خانوادگی دیگر صدای خواندن اشعار محلی کودکانه به گوش نمیرسد. اشعاری که در قالب بازیهای محلی، چیستان، قصههای عامیانه، ترانهها و … دریچهای رو به شناخت خوشیها، غمها، دغدغهها، ترسها، آرزوها، قصهها، اسطورهها و اتفاقات گوناگون در زندگی نیاکانمان بوده. مجموعه «آی بَچَگل» تلاشی است برای حفظ و بازآفرینی اشعار کودکانه گراشی. این EP شامل ۴ قطعه میباشد، به زبان گراشی «غِئک» اولین گریهی نوزاد است. اولین آواز موسیقی، شروع یک قطعه بلند و یا شاید کوتاه»
در توضیحات این اثر همچنین شرح داده شده است که شما در این آلبوم قرار است چه قطعههایی بشنوید:
«دادا و خونگه»: اولین قطعهی آلبوم بازآفرینی شعر کودکانهای است که در گذشته به صورت گروهی(بیشتر توسط خواهرها) اجرا و خوانده میشد. در این اثر تلاش کردیم فضای تنظیم هم با استفاده از عناصر مورد استفاده کودکان باشد.
«جنبل جم»: اما فضایی مدرنتر دارد. با تلفیقی از جز- بلوز با تکیه بر نواها و پرکاشنهای جنوب ایران، فضایی متفاوت را امتحان کردیم.
«اَتَتَل پیتَتَتَل»: شاید معروفترین شعر کودکانه در منطقه جنوب استان فارس باشد که در هر ناحیهای با وجود تشابهات فراوان، بعضی ابیات آن متفاوت خوانده میشود. با این حال ساختار کلی آن همچنان بدون تغییر باقی مانده است. برای این اثر نیز تلاش کردیم فضای ریتمیک ایجاد کنیم.
«باد موا»: اما قطعهای دردآور است. هر کس که تاکنون عزیزی از دست داده باشد این نواها برایش آزاردهنده خواهد بود. سوز نالهی مادران داغدیده به همراه نالهی نیانبون ناخن بر دل خواهد کشید. بخش اول ترانهایست فولکلور که به دلیل کوتاه بودنش بخش دوم آن توسط همسرم و من سروده و به شعر اصلی اضافه شد. در بخش سوم این اثر سعی کردیم ادای دینی کنیم به نواهای حزنانگیز محلیمان یعنی «پُرسه»
میخواستیم این نواها برای آیندگان بماند
حسن حسینی مدیر استودیو پارسینا از همکاران باسابقه هفتبرکه در بخش صدا و تصویر است. حسینی حدود ۱۰ سال رییس انجمن موسیقی گراش بود و ردپای او را میتوان در بیشتر آثار موسیقایی دو دهه اخیر گراش دید. او در حال حاضر در ترکیه شاغل است و گفتگوی ما به مناسبت انتشار آلبوم کوتاه «غئک» تلگرامی انجام شد.
مختصری از فعالیت هنریتان در گذشته بگویید:
فعالیت من در زمینه موسیقی به دهه هشتاد برمیگردد. هم به صورت انفرادی و هم در قالب اجرای کنسرتها در گروه پارسینا ادامه یافت. در آن سالها هیچکدام از کارهایم به صورت رسمی منتشر نشد. از آن موقع تا سال ۲۰۲۰ برای هنرمندان دیگر (بخصوص هنرمندان منطقه جنوب فارس) در زمینه تنظیم، آهنگسازی، ترانهسرایی، آواز و میکس و مسترینگ فعالیت داشتم.به دلیل مشغله کاری و عدم دسترسی به امکانات در خارج از کشور، مدت زمانی به دور از موسیقی سپری شد. دو سال پیش با شیوع کرونا فرصتی چند ماهه فراهم شد تا برای مدتی به ایران برگردم که با همکاری همسرم فرزانه نادرپور به عنوان «گلازنگیها» و با هدف حفظ زبان مادریمان یعنی زبان اچمی، گویش گراشی تولید اثر برای خودمان را شروع کردیم. در این مدت حدود ۱۶ اثر تولید یا از کارهای قدیمیام بازتولید شد که تا کنون ۵ اثر در قالب تک آهنگ و ۴ اثر در قالب EP به نام « غَئک» از مجموعه «آی بَچگَل» منتشر شده است.
آیا دنبال ارائه دادن سبک خاصی هستید؟
ما خود را به ژانر و سبک خاصی محدود نمیکنیم. به عنوان مثال در قطعه «غداری» با شعری از آقای محمود حسنی که با استقبال بینظیری در منطقه و بیرون از منطقه مواجه شد از سبک اسپنیش بهره بردیم. «شوم تاریک» با شعری از آقای مصطفی خورشیدی در سبک راک، «تیفون تلواسه» با شعری از آقای علی اکبر شامحمدی در سبک امبینت – لوفای ، «وبندر مچه» با شعری از آقای امیرحمزه مهرابی و «له له اومناشا» با شعری از ادبیات فولکلور گراش در حال و هوای موسیقی جنوب ایران تولید و منتشر شد.
بازخوردهای انتشار آلبوم و قطعاتی که پیش از این از شما منتشر شده است چگونه بود؟
با توجه به اینکه همیشه تاکید بر ثبت اثر در مارکت جهانی داشتیم در پلتفرمهای معتبر موسیقی جهان کارها را منتشر کردیم که بازخوردها فراتر از انتظار بود. اینکه یک نفر از یک گوشهی دیگر دنیا بدون شناخت از زبان مادریمان، به موزیک ما گوش میدهد بسیار امیدبخش بود و انگیزهمان را برای ادامهی کار بیشتر میکرد. همچنین پیامهایی که از طرف مخاطبان اچمی زبان منطقه دریافت میکردیم نشان از ارتباط شنونده با آثار بود. هر چند هدف اصلی ما ثبت این آثار برای آیندگان است و اگر از اثری در یک بازه زمانی استقبال نشود، دلسرد نخواهیم شد زیرا ما همواره در تولید آثارمان، علاوه بر مخاطب عام، مخاطب و شنوندهی حرفهای را مدنظر قرار دادهایم.
از ساخت آلبوم «غئک» بگویید، ساخت آن چقدر زمان برد؟
آلبوم «غئک» هم، هر ترک، سبک خاص خودش را داشت که در توضیحات آلبوم آثار را معرفی کردهایم. مراحل پیادهسازی، انتخاب ملودی، سازبندی، تنظیم و ضبط آثار طی ۹ ماه به اتمام رسید و باقی زمان صرف انجام مراحل پایانی و میکس و مسترینگ آلبوم شد.
ایده ساخت آلبوم چگونه به ذهن شما رسید؟
ایده اولیه تولید این آثار متعلق به همسرم، خانم فرزانه نادرپور است. تولید اثری با استفاده از ترانهها، بازیهای محلی و… برای کودکان با هدف حفظ و زنده نگهداشتن این اشعار ارزشمند که در حال فراموشی هستند برای هر دوی ما امری مهم بود. قدم بعدی جمعآوری و دستهبندی اشعار و بازیها بود که همسرم زحمتش را کشیدند. به دلیل مکتوب نشدن و شفاهی بودن اشعار فولکلور قدیمی بعضی از ابیات اشعار در اقوام و محلههای مختلف به شکلهای گوناگون خوانده میشود که با پرسوجو از راویان محلی و مشورت با اساتید عبدالعلی صلاحی و مهدی جباری و کتاب بازیهای محلی گراش جناب روستاییان، این مسیر هموارتر شد.
البته قابل ذکر است که انتخاب این ابیات به شکلی که در قطعات میشنویم دلیلی بر اشتباه بودن ابیات و گونههای دیگری که وجود دارند، نبوده و قطعا ادبیات شفاهی که نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده است در گذر زمان دستخوش تغییرات کلامی و آوایی خواهد شد که ما تلاش نمودیم آنچه که بیشتر روایت شده را انتخاب نماییم. همچنین در مورد استفاده از حروف د و ذ (ذال معجم) و نقش آن در گویش گراشی سعی بر آن شد که از هر دو شکل آن در کارها استفاده شود. در چگونگی انتخاب سبک، همنوایی کودکان و شروههای زنان در مراسم «پرسه» تلاش بر این داشتیم تا شکل و شمایل اصلی کار حفظ شده و در عین حال برای مخاطب جذابیت هنری نیز ایجاد کنیم.
در این آلبوم کدام قطعه بیشتر به دل خودتان نشست و چرا؟
هرکدام از کارها بنا به دلایلی برای ما از اهمیت ویژهای برخوردارند. برای من قطعه «جنبل جم» فارغ از شعر و موسیقی حضور پدرم برای اولین بار در طی مدتی که در حال تولید موسیقی هستم هیجان انگیز بود. برای تمرین و آمادهسازی و ضبط صدای کودکان و مادرانمان همسرم زحمت آن را به عهده گرفت و هر بخش را بارها و بارها با آنها تمرین و صدایشان را رکورد کرد که هر دو از نتیجه نهایی راضی بودیم. برای همسرم قطعه «جنبل جم» به دلیل این که اولین ترکی بود که در این مجموعه ساخته شد بسیار ارزشمند بود و وقتی برای اولین بار صدای کودکان را روی تنظیم نهایی شنید، گریهاش گرفت چون سالهای زیادی را برای عملی شدن ایدهاش و این لحظه، منتظر مانده بود. او اصرار داشت که از شروههای گراشی در قطعه «باد موا» استفاده شود زیرا این اشعار حزنانگیز را بسیار دوست دارد و میخواهد که در آثار دیگر گلازنگیها بیشتر به آن بپردازیم.
چه کسانی در ساخت آلبوم با شما همکاری داشتند؟
در تولید این آلبوم در بخش تهیهکننده، ملودی وکال، ترانه، همخوان، ناظر ضبط و گرافیک: فرزانه نادرپور، همخوانان: گلدسته موغلی و صغری حسینی در «قطعه باد موا»، مجید حسینی در «قطعه جنبل جم» و خواهرزاده هایمان: یلدا تمیز، پرنیا آتش فشان، محمد بازرگانی، فاطمه بازرگانی در قطعات «دادا و خونگه»، «جنبل جم» و «اتتل پیتتتل» همکاری داشتهاند. میکس و مسترینگ همهی قطعات را هم آقای امین پیشهور انجام دادند که همینجا از زحمات همهی عزیزانم تشکر میکنم.
از برنامههایتان برای آینده بگویید:
در آینده قطعاتی که تولید شده (۵-۶ قطعه) و هنوز منتشر نشده را به تدریج منتشر میکنیم. در مورد آلبوم بعدی از مجموعهی «آی بچگل» همان دو سال پیش بخشی از ترانهها انتخاب شد و در مرحله تولید باقی ماند و هرگز کامل نشد. امیدواریم بتوانیم در آینده آنها را برای انتشار آماده کنیم.