هفتبرکه – غلامحسین محسنی: چون شورش سال ۱۰۱۲ ه.ق. فرو نشانده شد و «قاضی ابوالقاسم لاری» کشته میشود، از سوی «امامقلیخان» حاکم شهر، «قنبرعلیبیگ ذوالقدر» وزیر لار میگردد. وی با سمت «وزیر (دست راست خان حاکم)» به لار آمد.
او ویرانیهایی را که از زلزله و دو جنگ بر جای مانده بود، در درازای کمتر از سه سال (تا سال ۱۰۱۵ ه.ق.) از شهر زدود. شهر چهره نوی به خود گرفت، تا جایی که «مورخ لاری» آن را «شهر لار شاه عباسی» خوانده است.
در سلطنت ۴۳ساله «شاه عباس اول» مبادلات تجاری میان ایران، هند و اروپا از راه خلیج فارس به شدت افزایش یافت. بندر گامبرون (بندرعباس) بزرگترین لنگرگاه کشتیهای بازرگانی هند و اروپا گردید. برای رسیدن به مرکز کشور (اصفهان)، نزدیکترین مسیر، راه بندر گامبرون – لار – شیراز به اصفهان بود. همراه با بالا رفتن حجم کالاهای مبادلاتی در این مسیر، رفتوآمد بازرگانان، جهانگردان و صاحبان ثروت و دانش و سیاست نیز افزایش یافت.
بر این روند، «قنبرعلیبیگ» همراه با بازسازی شهر، به ساخت بازار «قیصریه»، میدان آبانبار، کاروانسرا و پل«عباسی» دست زد. این اقدامات سبب گردید کاروانها و تجّار به آسانی به شهر دسترسی داشته باشند و در شهر نیز از آسایش و آرامش کافی برخوردار شوند.
«نیکولاو دوارتاربلو» جهانگرد پرتغالی که سال ۱۰۱۶ هـ.ق. / ۱۶۰۶ م. از لار دیدن کرده است، در سفرنامهی خود مینویسد: «پس از گذشت چهار سال، شهر برای بار سوم دگربار ساخته شد. و صوفی بزرگ [شاهعباس] در آنجا دو بنای باشکوه ساخت. یکی از این دو بنا، قلعه بسیار محکمی است که بر ستیغ کوه واقع و مشرف به تمام شهر است…. بنای باشکوه دیگر، بازار بسیار زیبایی است. این بازار کاملاً سرپوشیده… در مجموع به شکل صلیبی است و در وسط آن برجی برافراشته شده است…» (تاریخ مفصل لارستان، ج ۱ ص ۶۳۰).
باید افزود که جهانگردانی که پیش از این پرتغالی از لار دیدن کردهاند، هیچ حرفی از بازار صلیبیشکل نزدهاند. اشعاری که در زیر گنبد بازار نوشته و به جای مانده است؛ تاریخ ساخت آن را نشان میدهد. از جمله این ابیات:
ویرانسرای لار به سعی وزیر دهر
دستور بحر خاطر و دارای مهر رای
از قیصریهای که هوای فضای او
همچون نسیم باغ بهشت است غمزدای
تاریخش از خرد طلبیدم جواب گفت
دارلامان لار شد احیا از این بنای (۱۰۱۵ ه.ق.)
از این ابیات بر میآید که «ویرانسرای لار» با ساخت «این بنا» یعنی بازار سرپوشیدهی صلیبیشکل «احیا شد»ه است. البته این بازار نه نخستین بازار به نام «قیصریه» در ایران بوده، و نه باشکوهتر از «بازار قیصریه تبریز، قیصریه قزوین، قیصریه اصفهان و قیصریه هرات» است. چرا که بازارهای یاد شده، در روزگار پایتختی شهرهای تبریز، قزوین و اصفهان بنا گردیدهاند؛ و بازار هرات (در افغانستان کنونی) را هم در روزگار فرمانروایی «عباسمیرزا (شاهعباس)» ساختهاند. نیز دروازهی ورودی شمالی به میدان «نقش جهان» در اصفهان را هم «دروازه قیصریه» نامیدهاند. همچنین از نام آن (قیصریه) نیز بر میآید، که اقتباس از آنهاست.
«شاردن»، بازرگان فرانسوی، در سفرنامهی خود مینویسد: در کتب ایرانی «سزاریه» را «قیصریه» مینامند. و شاه عباس این نام را به آن داده است. چون میگفت که این سردر (سردر بازار اصفهان) را مطابق طرح رواق سزاریه (شهر قیصریه، در آسیای کوچک) پدید آورده است (سیاحتنامه شاردن، ج ۷ ص ۱۳۱). نیز در کتاب «پارسه» آمده: بنای «امامزاده حمزه» در روستای «بزم» از توابع شهرستان بوانات «که سابقهی تاریخی آن به سال ۹۵۳ هجری برمیگردد… سبک طاق دایرهوار بنا شباهت کامل به بازار قیصریه در لار دارد» (سید رزاق امیری، ص ۴۹۵)، که نشاندهندهی معماری روزگار صفوی است.
اسناد دیگری نیز ارائه میگردد که این بازار میراث صفویه است. لیکن چون نخستین بازار سرپوشیده در جنوب کشور و در مسیر راه اصلی خلیج فارس به تختگاه صفویه ایجاد گردیده، زبانزد و دارای اهمیت زیادی بوده است. به طور کلی، همهی آثار تاریخی بجای مانده در شهر لار به روزگار صفویه و پس از آن باز میگردد.
مسافر دیگری که در سال ۱۰۲۶ هـ.ق. / ۱۶۱۷ م. از لار گذشته است، «دنگارسیاد و سیلوا فیگوئروا» فرستادهی پادشاه اسپانیا به عنوان سفیر به دربار شاه عباس اول است. برابر نوشتهی وی پس از گذشت ۱۶سال از پایان حکومت محلی و پشت سر گذاشتن زلزله و شورش، توان اقتصادی و مالی مردم شهر بالا رفته است. لار پایگاه تجارت و قرارگاه همیشگی کاروانها و قوافل گردیده، که از فارس و دیگر جاها به هرموز میآیند. یا از هرموز بدان ایالتها میروند. بدینجهت است که گروه زیادی بازرگان ایرانی و عرب و کافر و یهودی در شهر گرد آمدهاند. و برای جلب بازرگانان خارجی و امتعهی آنها، کاروانسراهای بزرگ و بسیار دارد. [از این نوشته نیز بر میآید، حاکم محلی لار، سدّی در برابر سیاست اقتصادی صفویه ایجاد کرده، که مهمترین دلیل براندازی آن بوده است.] اما آنچه بیشتر بدین شهر قدر و اعتبار میدهد، وجود مرکزی تجاری است برای هر گونه داد و ستد نقدی که بازار مینامند. بانی این بازار که بدون شک یکی از زیباترین و فاخرترین بناهای سراسر قاره آسیاست، الهوردیخان سلطان شیراز است.
ایشان به توصیف کامل ساختمان بازار قیصریه و فروشگاههای آن پرداخته، و مینویسد: در یک کلام ساختمان این بازار به قدری مجلل است که میتواند رونقبخش زیباترین شهرهای جهان باشد. که لار در شمار متوسطین آنها نیز قرار نمیگیرد (سفرنامهی فیگوئروا، ترجمه غلامرضا سمیعی، ص ۸۷ تا ۸۹).
با افول بازرگانی در بندر عباس و جایگزینی «بندر بوشهر»، راه آن به شیراز از آمدوشد باز ایستاد. در نتیجه شهرها و آبادیهای بین راهی هم به همان سرنوشت دچار شدند. چنانکه «استاک» در سفرش از این میسر سال ۱۸۸۱ م. / ۱۲۹۹ ه.ق. بازارقیصریه «را به عنوان خرابهای یاد کرده است».
وزارت «قنبرعلیبیگ ذوالقدر» و حاکمیت «امامقلیخان» و پسرش «صفیقلیخان» بر لار تا سال چهارم (۱۰۴۲ هـ.ق.) جلوس «شاهصفی اول» ادامه یافت. تا اینکه دستور قتل فرزندان «الهویردی خان» از سوی پادشاه صادر گردید.
آشکار است که وزارت قنبرعلیبیگ بر لار به درازا کشیده است. گویا تا سال ۱۰۴۳ هـ.ق. «محمدقاسمبیگ» پسر «قنبرعلیبیگ» هم به این مقام رسیده، که منابع معتبر در این خصوص دیده نشد. «پس از مرگ امامقلیخان، [حکومت] لار تا سال ۱۰۴۵ هـ.ق به کلبعلیخان [کلبعلیبیگ ایشکآغاسی] رسید» (نظام ایالات در دوره صفویه، ص ۱۸۲).
با پاکسازی خاندان الهوردیخان، خطه لار به «خاصه (املاک اختصاصی پادشاه)» تبدیل گردید. «فولادبیگ» ناظر امامقلیخان را وزارت لار دادند. «فولادبیگ» تا سال ۱۰۴۸ هـ.ق. زنده بوده است. با مرگ او «عوضبیگ» برادر «داودبیگ» مهتر رکابخانه به وزارت خطه لار میرسد. در سال ۱۰۶۵ هـ.ق. عوضبیگ وزیر خطه لار به دلیل پیری از خدمت کنارهگیری نموده، منصب مزبور به «الهوردیبیگ» پسر او که وزیر «گسکر (شمال باختر رشت)» بود، میدهند (عباسنامه، ص ۲۱۶). پس از وزارت «الهوردیبیگ» بر لار، حکومت آن ولایت به «محمدعلیبیگ» میرسد. «مورخ لاری» مینویسد: در سردر ساختمان بقعه امامزادهی لار (علیبنحسین(ع)) سنگنوشتهای نصب بود، که در چند بیت شعر حکومت «محمدعلیبیگ» بر لار را در سال ۱۰۷۲ ه. ق. میرساند.
دنباله دارد.
دیگر نوشتههای غلامحسین محسنی را از این صفحه بخوانید.