هفتبرکه – محمد خواجهپور: ۱۶ ماه بعد از شروع کرونا، جلسههای ستاد کرونا در گراش به تنظیم صورتجلسههایی برای ارسال به استانداری محدود شده است و در مورد اکثر مصوبات مشخص نیست چه کسی و چگونه باید آن را اجرا کند.
در حالی که بیمارستان گراش روز پنجشنبه هفته گذشته با ۵۳ بستری رکورد شکست و این روند همچنان ادامه دارد، جلسه ستاد کرونا سر فرصت و صبح شنبه برگزار شد. از حدود شش ماه پیش خبرنگاران به جلسات این ستاد راهی ندارند و دقیقا نمیدانیم در این جلسه چه گذشته است، اما اطلاعیه پایانی ستاد کرونا تفاوت زیادی با اطلاعیههای پیشین نداشت و خبری از وضعیت بحرانی در آن نبود. ممنوعیت برگزاری تورهای مسافرتی و زیارتی تصمیم تازهی این ستاد بود، اما این تصمیم نیز مشخص نیست چقدر اجرایی خواهد شد.
در حالی که قرار است برگزاری مراسمهای عروسی و عزاداری کاملا ممنوع باشد، حتی مجلس ترحیم بیماران کرونایی که احتمال ابتلای اقوام آنها نیز بسیار زیاد است به صورت عمومی برگزار میشود و اگر متوفی از افراد شناخته شده باشد، برخی از اعضای ستاد کرونا نیز در این مجالس ترحیم دیده میشوند. گویی اعضای ستاد نیز چندان مصوبات خود را جدی نمیگیرند.
اما مهمترین مشکل در طی این مدت، نامشخص بودن مرجع برخورد با تخلفات است. عروسیها در روزهای اخیر به روال عادی برگشته است، در حالی که پیشنهادهای زیادی برای محدود کردن یا نظاممند کردن عروسیها مطرح شد. در نهایت ستاد کرونا تنها به ممنوعیت روی کاغذ اکتفا کرد و مردم هم طبق معمول کار خودشان را میکنند؛ انگار ستاد کرونا در دنیای موازی تشکیل میشود. برای نقد واقعی عملکرد ستاد کرونا لازم است که این ستاد همانند دانشکده علوم پزشکی گزارشی از عملکرد نیروهای اجرایی ارائه کند تا مردم قضاوت واقعی و دقیقتری داشته باشند.
در سال گذشته، شمارهای برای گزارش تخلفات کرونایی اعلام شد اما این شماره نیز به خاموشی فرو رفته است و معلوم نیست چه کسی باید از حضور افراد مبتلا در جامعه جلوگیری کند؟ چه کسی باید جلو عروسیهای شلوغ را بگیرد؟ چه کسی باید …؟
طبق آخرین آمار دانشکده، ۷۶۱ مبتلا به کرونا باید در قرنطینه خانگی باشند ولی بسیاری از آنها به دلایل مختلف در شهر حضور دارند و رویکرد و برنامهی ستاد کرونا برای قرنطینه خانگی مشخص نیست و حتی در اطلاعیهها به آن اشاره هم نمیشود.
هر چند مشکلات ستاد کرونا روزانه بیشتر میشود و کار مدیریت این بحران سختتر، اما در واقع هنر مدیریت زمانی مشخص میشود که بتواند بحران را کنترل و برای کاهش اثرات آن اقدام کند. به نظر نمیرسد که این رویکرد در ستاد کرونا دیده شود.
با استدلال این که تعطیلی اصناف باعث گسترش جمعهای خانوادگی میشود، ستاد کرونا یک گام از تعطیلی اصناف عقبنشینی کرد اما در عمل هیچ برنامه یا اقدامی برای کاهش جمعهای خانوادگی که در حال حاضر مقصر اصلی گسترش کرونا خوانده میشود، در دستور کار قرار نگرفت.
در برگزاری اجتماعات مذهبی و نماز هم ستاد کرونا به کپی و پیست اطلاعیه ستاد ملی کرونا اکتفا کرد و حتی در حد ستاد کرونا لارستان عمل نکرد که به علت برگزاری نماز در محیطهای سربسته، کل نماز جماعت مساجد را تعطیل کند. این شیوهنامه نیز مانند شیوهنامههای دیگر در گراش روی کاغذ باقی ماند تا بیشتر مساجد به کار خود ادامه بدهند.
برای منع رفتوآمد هم از همان اول نیروی انتظامی آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت نیروی کافی برای اجرای این طرح ندارد. این باعث شد که ورودی و خروجیهای شهر در شرایط قرمز و زرد تفاوتی نداشته باشد. حتی در ساعت منع تردد شبانه هم خیابانهای گراش تفاوت زیادی با شبهای دیگر ندارد و مردم فکر میکنند این طرح بیش از هر چیز، روشی برای جریمه کردن و درآمدزایی برای دولت است.
همهی مردم خسته شدهاند. ستاد کرونا هم خسته شده است و در نمای نزدیک هم خبری از واکسیناسیون فراگیر نیست. شاید وقت این است که ستاد کرونا با صراحت بیشتری با مردم روبهرو شود و بگوید: «زور ما به اصناف، عروسیها، مساجد و … نمیرسد. مردم خودتان فکری به حال خودتان بکنید. کار ما فقط اطلاعیه دادن است.»