هفتبرکه: «برکهها بخشی از هویت جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی منطقه ما هستند.» کمتر کسی است که با این جمله موافق نباشد؛ اما نتیجهی این توافق نظر، همیشه به کارهای مثبتی ختم نشده است. در دو شهر همسایهی گراش، یعنی اوز و لار، حرکتهای خوبی در جهت بها دادن و حفظ برکهها به دلایل مختلف انجام شده است. در اوز، مجتمعهای برکهها یکی پس از دیگری شکل میگیرد و گستردهتر میشود (از جمله مجتمع برکههای روبهروی دانشگاه پیام نور اوز)؛ و در لار نیز برکههای موجود در بافت قدیم یکی پس از دیگری مرمت و زیباسازی میشود تا به بخشی از مبلمان شهری بدل شود. اما در گراش هنوز در اول راهیم. این بهانهای بود که نمایندگانی از فعالان نهضت حفظ برکهها در اوز و لار به گراش دعوت شوند تا با اشتراک تجربیات، راه برای ادامهی این حرکتها هموارتر شود.
روز پنجشنبه سوم تیرماه ۱۴۰۰، چهار تن از فعالان هیات امنای آبانبارهای اوز و یک نفر از نمایندگان انجمن برکههای لار مهمان بیست و پنجمین «گاف» (گفتگوهای اجتماعی فرهنگی) در موسسه هفتبرکه بودند. رحمنزاده، عضو سابق شورای شهر اوز، به همراه فروغی، قائدی و کریما، فعالان اجتماعی اوز و از اعضای هیات امنای آبانبارهای اوز به جلسه آمده بودند. صمد کامجو، عضو سابق شورای شهر لار و از فعالان اجتماعی این شهر نیز دعوت هفتبرکه را پذیرفته بود. از گراش نیز مهندس غلامرضا آرمانمهر، مدیر عامل انجمن ایکوموس گراش، و مهندس حسین ناصری، از اعضای هیات مدیره این انجمن، در جلسه حضور داشتند.
محمد خواجهپور، مدیر رسانههای هفتبرکه، با ذکر مقدمهای، از دوستان اوزی و لاری خواست توضیح دهند که نحوهی شکلگیری ساختار فعالیتهایشان را توضیح دهند و دربارهی مشکلات پیش رو صحبت کنند. همهی اعضای جلسه با او موافق بودند که در مورد حفظ برکهها، چارهای نیست جز این که حرکات باید مردمی باشد و نباید منتظر دولت ماند.
تجربهی اوز: هیات امنای آبانبارهای اوز
رحمنزاده، عضو شورای شهر اوز در دوره چهارم و پنجم، در ابتدای صحبتش، دلیل اصلی نهضت حفظ برکهها را توضیح میدهد: «اقلیم اوز خشک است و از دیرباز برای حفظ آب، ساخت آبانبار رواج داشته است. من در بروشور تبلیغاتیام در زمان شورای چهارم پیشنهاد تشکیل این هیات امنا را دادم، و بالاخره و در دوران شورای پنجم این هیات امنا در بخشداری وقت شکل گرفت. بعد از آن دیگر من کنار رفتم، و خودشان با تعامل با اوقاف و فرمانداری کارهای بزرگی انجام دادند.» او با این مقدمه، رشتهی سخن را به دست فروغی که «پدر تشکلهای داوطلب اوز» لقب گرفته است میدهد.
فروغی نیز در تکمیل صحبت رحمنزاده میگوید: «اوز از لحاظ وضعیت آب از گراش و جاهای دیگر متفاوت است. ما چاهی نداریم که کفاف مصرف شهر را بدهد. چاه شماره ۸ و ۹ ممکن است به طول یک ماه آب بدهد. پس اگر آب سد سلمان قطع شود، شهر اوز هیچ پشتوانهای ندارد به جز همین برکهها. پس برکه برای ما اهمیت حیاتی دارد. زمانی که قرار بود آب سد سلمان بیاید، دیدیم که ممکن است برکههای اوز رو به فراموشی برود.»
بدین ترتیب، به نظر فروغی، برکهها برای اوز نه تنها یک نماد فرهنگی، که یک ضرورت است. به گفته رحمنزاده، دو برکه ثبتی در اوز وجود دارد: برکه ملامحمد که مربوط به ۳۰۰ سال پیش است، و برکهی سلفی که یادگار سال ۸۹۱ ه ق. یعنی ۵۵۱ سال پیش است. این برکه که گنبد بینظیری دارد، در شرف نابودی است و هیچ اقدامی هم از طرف میراث صورت نگرفته است.»
به همین خاطر است که هیات امنای آبانبارهای اوز، تنها به ساخت برکهها اکتفا نمیکند. فروغی میگوید: «اگر کسی پول داشته باشد، ما او را به سمت پروژههای دیگر هم راهنمایی میکنیم. ما دو منبع ۵ هزار لیتری در اوز میسازیم. یکی از آنها که خیرساز است، در مراحل نهایی است. دیگری که دولتساز است، هنوز کارش شروع نشده است! با این حال، افراد زیادی هستند که میگویند ما پول خیر را فقط برای ساخت برکه کنار گذاشتهایم، و در این صورت ما نمیتوانیم نیت خیر را عوض کنیم.»
فروغی آمار جالبی نیز از برکههای اوز ارائه میکند: «برکههای داخل شهر آب قابل شرب ندارند، هرچند هنوز بعضیها از آب آنها استفاده میکنند. ما در داخل شهر حدود صد برکه، و در اطراف اوز حدود هزار برکه داریم. علاوه بر مجتمع ۱۷برکه روبهروی دانشگاه پیام نور اوز، مجتمع جدیدی شامل ۷ برکه در پشت هنرستان اوز نیز ساخته شده است. هزینهی ساخت یک برکهی متوسط، حدود یک میلیارد تومان است. در سال گذشته، ۳۰ برکه در اوز و اطراف آن ساخته شده است. علاوه بر ساخت برکهها، ما امسال ۵۰ برکه را نیز لایروبی و ۱۸ تن زباله از آنها خارج کردهایم.»
فروغی در مورد میزان تعامل ادارات و نهادهای دولتی نیز میگوید: «ما آنقدر قوی و تشکیلاتی کار میکنیم که ادارات نمیتوانند با من تعامل نداشته باشند. ما با اوقاف که متولی برکه و مسیر آن است، همکاری کامل داریم. فرمانداری هم حمایت میکند. البته نه از نظر مالی. منبع مالی ما فقط خیرین هستند. برای لایروبی هم صاحب برکه را پیدا میکنیم و با آنها مذاکره میکنیم تا خودشان یا یکی از اطرافیانشان به این کار اقدام کنند.»
فروغی هم تاکید میکند که مشکل اصلی در بحث مصرف آب در اوز، باغشهریها و مرغداریهاست. قائدی، یکی دیگر از اعضای هیات امنای آبانبارهای اوز، نیز در خصوص مشکلات پیش روی هیات امنا میگوید: «مشکل ما الآن مشکل مکان است. ما برای محلهایی تاییدیه گرفتهایم که اگر کسی خواست برکه بسازد، به آنها معرفی میکنیم. البته ما در ساخت برکه دخل و تصرف نمیکنیم و فقط مدیریت میکنیم، مخصوصا در مورد مجتمع جدید. خود اوقاف هم خیرین را به سمت ما راهنمایی میکند. ما مشکل دامدارها را هم داریم، مخصوصا در بونمات. گلهای که میآید، مسیر آب برکه را کثیف میکند و برکهها بو میگیرد.»
رحمنزاده نیز در خصوص مشکلات هیات امنای آبانبارهای اوز میگوید: «یکی از مشکلات این است که اداره منابع طبیعی اجازه ساخت برکه را نمیدهد و الآن سختگیری میکند. مشکل اساسی ما درباره برکههای داخل شهر هم این است که نیاز به تعمیر دارند. قبلا روزانه از طرف مردم طومار میآمد که فلان برکه را تخریب کنید. اوقاف هم هیچگونه واکنشی نشان نمیداد. اما خوشبختانه در این چند سال، این طومارها هم کم شده است. اگر بتوانیم برکههای درون شهر را لایروبی کنیم و بهداشتشان را رعایت کنیم، میتوانیم از آب آنها برای فضای سبز استفاده کنیم.»
تجربهی لار: انجمن برکههای لار
صمد کامجو صحبتش را با معرفی یکی از آثار پژوهشیاش شروع میکند: «من در حال نوشتن کتابی هستم به نام دانشنامه آثار تاریخی لارستان کهن، که هفت شهرستان را شامل میشود. کتاب ۵۴۰ صفحه است و نزدیک به ۹۰ تا ۱۰۰ صفحهی آن درباره برکههاست. این نشان از اهمیت برکهها در میان آثار تاریخی ماست. یکی از مورخان لارستان نوشته است در منطقه ۲۴هزار حلقه برکه وجود دارد. ما ۵هزار برکه را در لار و گراش و اوز و مناطق اطراف شناسایی کردهایم. هنر برکههای با سقف گنبدی مختص ماست و به دوره مهری و زرتشتی برمیگردد.»
کامجو به نهضت برکهسازی در اوز به دیده احترام مینگرد: «در اوز بیشترین برکه در بعد از انقلاب ساخته شده است. نزدیک به ۷۰۰ برکه. این در حالی است که در شهر لار ۳۶۵ برکه موجود بوده است، اما ۲۰۰ برکه را خراب کردهاند. بعد از انقلاب هیچ برکهای در لار ساخته نشده است.»
کامجو نیز از اهمیت برکهها میگوید: «اگر برکههای نبودند ما از بین رفته بودیم. در تمام منطقه در دوران مختلف، سد هم احداث شده است، اما جواب نداده است. این برکهها باید حفظ شوند، ولی به علت وفورشان، به آنها اهمیت نمیدهیم. از قول من بنویسید، ده سال دیگر پای برکهها میرویم. هرچند که الآن هم میرویم.»
کامجو در مورد اقداماتی که در لار منجر به راه افتادن نهضتی برای نجات برکهها شد نیز میگوید: «سال ۹۴ که وارد شورا شدم، یکی از شرطهایم این بود که تمام برکههایی که توسط شهرداری و اوقاف خراب شده است، باید مرمت و بازسازی شود. بیشترین تخریب برکهها توسط شهرداری و اوقاف بوده است. یکی از شهرداران لار، آقای محبی، بیشترین اثرهای تاریخی را خراب کرده است. اولین کاری که کردیم، مرمت دهنشیر قنبربیگی در کنار بازار لار است. این دهنشیر را در عرض نیم ساعت خراب کردند، و ما دو سال با کلی ماشینآلات توانستیم آن را درست کنیم. ۱۱۰ کامیون دهچرخ خاک از آن خارج کردیم!»
کامجو شروع نهضت برکهها را فرهنگسازی میداند: «اگر بخواهید نهضت احیای برکهها را راه بیندازید، باید فرهنگ سازی کنید. احیای برکهها از مسجد واجبتر است. هم خیر دنیا دارید و هم آخرت. افرادی هستند که نیازمند آب برکه هستند. باید این هنر را حفظ کنیم. ما از محلهگری شروع کردیم و بعد لارستانگردی و بعد هم گشتوگذار در دیگر شهرستانها و همه جای منطقه. باید مردم را پای کار بیاورید. اگر آنها بیایند، احتیاجی به ارگانهای دولتی ندارید.»
او استفاده از بازوی مردم و نهادهای مردمی همچون شورای شهر را بسیار تاثیرگذار میداند. به همین دلیل، از سالها قبل به دنبال راهاندازی انجمن برکهها در لار است. او در این مورد توضیح میدهد: «استارت این کار را مردم زده بودند. از طرف شورای شهرستان یک جلسه در سالن شورا با حضور ۲۰۰ نفر تشکیل شد و با رایگیری، یک هیات تاسیس ۷ نفره انتخاب شد. این انجمن در حال ثبت شدن است.»
کامجو در مورد برنامههای دیگر در زمینهی حفظ و احیای برکههای لار هم میگوید: «ما میخوایم کاری کنیم که برکهها در دست معتمدان محله از جمله یاوران شورا باشد. این درخواست را از دفتر مقام رهبری نیز کردهایم. ما شهرداری را هم مجبور کردهایم که اگر خیابانسازی میکند، اگر به برکه رسید، مسیر خیابان را کج کند. علاوه بر شهرداری و اوقاف، باید با بهداشت، منابع طبیعی و راه و شهرسازی هم تعامل زیادی داشته باشید.»
ظرفیت گراش: انجمن ایکوموس
مهندس غلامرضا آرمانمهر، مدیر عامل انجمن ایکوموس گراش، آخرین فردی است که در این جلسه صحبت میکند. او بعد از معرفی انجمن حفظ و معرفی آثار و بناهای تاریخی گراش (ایکوموس) و شرح فعالیتهای آن، میپذیرد که در زمینهی احیای برکهها، اوز و لار چند قدم جلوتر از گراش هستند و اظهار امیدواری میکند که با استفاده از تجربیات همسایگان، بتوان در گراش نیز نهضتی برای برکهها راه انداخت. او اشاره کرد که افرادی تحت عنوان انجمن حافظان محیط زیست، کار لایروبی برکهها، بخصوص برکههای بیرون از شهر گراش، را به صورت پراکنده انجام میدهند.
مهندس آرمانمهر یکی از دلایل ناشناخته ماندن هنر و اهمیت برکهها در منطقه را ضعف پژوهش در این زمینه میداند: «هنوز اقدام موثر و ماندگاری در جهت نهادینه شدن دانش برکهها انجام نشده است. لازم است در بحث پژوهشی بیشتر کار کنیم. باید آنقدر کار کنیم که به یک عنوان تحقیقاتی برای کل کشور تبدیل شویم. این ضعف در پژوهش و تولیدات محتوا و معرفی به مردم باعث شده است برکهها در منطقه به چشم نیایند.»
او پیشنهاد دیگری را نیز در این زمینه مطرح میکند: «ما باید پا را فراتر بگذاریم و نگوییم برکه فقط یک سازه تاریخی است که باید حفظ شود. باید بتوانیم آنها را جزو مبلمان شهری بیاوریم.» آرمانمهر تجربهی انجمن ایکوموس و فرهنگدوستان گراش در مورد مجموعهی پنجبرکه را مثال میزند: «این مجموعه که سالها با بیتوجهی مواجه شده بود، موجب آزار اهالی محل و در آستانهی تخریب بود. اما به کمک دوستان، آن را به عنوان یک پارک محلهای طراحی کردیم. شهرداری مجبور شد وارد شود و از بازوی میراث هم استفاده کردیم. بعد هم از طرف انجمن نظارت کردیم و اکنون کار خوبی در حال انجام است. این نشان میدهد که هر کاری قرار است انجام شود، باید پیوست فرهنگی داشته باشد. و همچنین باید به برکهها کاربری خلاقانه بدهیم.»
چندی پیش، صادق رحمانی نیز در همایش هشتمین آفتاب، از لزوم حفظ و آبادانی برکهها گفته و قصیدهای به همین مضمون خوانده بود (در هفتبرکه بخوانید). با توجه به حساسیت عمومی نسبت به تخریب برکهها که در مورد برکه خئر خودش را نشان داد (در هفتبرکه بخوانید) و همچنین وضعیت غمانگیز برکهی حاجاسدالله (در هفتبرکه بخوانید)، به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده است که همچون شهرهای همسایه، حرکتی برای برکههای گراش نیز آغاز شود.