هفتبرکه: فاطمه قاضیزاده، ورزشکار ۱۸ساله اوزی، برای جشن تولدش مسیر ۱۸ کیلومتر گراش تا اوز را دوید. انتشار کلیپ یک دقیقهای این حرکت، بازتابهای متفاوتی در فضای مجازی داشت که بخشی از آنها را در هفتبرکه مرور میکنیم.
خیز ۱۸ کیلومتری به مناسب ۱۸سالگی
کلیپ با تیتر «خیز ۱۸ کیلومتری به مناسب ۱۸سالگی» در هفتبرکه منتشر شد.
فاطمه قاضیزاده، ورزشکار اوزی، تولد ۱۸سالگیاش را با یک حرکت جالب جشن گرفت: او مسیر ۱۸ کیلومتری گراش تا اوز را دوید.
قاضیزاده دونده، دوچرخهسوار و کوهنورد، متولد ۲۴ اسفند ۱۳۸۱ است. او امسال دو مقام دوچرخهسواری استانی را در رشتههای کورس و کوهستان کسب کرده است.
او در صفحه اینستاگرامش نوشته: «خواستم تولد ۱۸سالگیام خاص بماند. ۱۸کیلومتر فاصله گراش تا اوز را دویدم! دویدن برای خودم، دویدن برای دختران شهرم، دویدن برای دختران سرزمینم، برای ایستادگی آنان بر روی خواستههایشان….»
او عصر ۲۴ اسفند این مسیر را در مدت زمان یک ساعت و ۵۶ دقیقه طی کرد.
واکنش سه تشکل بانوان گراش به حرکت دختر ورزشکار اوزی
بسیج جامعه زنان شهرستان گراش، مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام گراش و شبکه سایبری انقلاب اسلامی خواهران گراش با انتشار یک بیانیه مشترک در فضای مجازی، انتشار کلیپ دختر ورزشکار اوزی را محکوم کردند.
فاطمه قاضیزاده به مناسبت ۱۸ سالگیاش مسیر ۱۸ کیلومتر گراش تا اوز را دویده بود.
متن کامل این بیانیه را در هفتبرکه بخوانید:
⛔️ هنجار شکنی علنی با شعار «حمایت از دختران شهرم»
⚪️به عنوان دختر مسلمان ایرانی سالها افتخارم این بود که در سرزمینی (ایران) چشم به جهان گشودم که قبل از اسلام برای زنانش حریمی قائل بود به نام پوشش و حجاب. – مصداقش را می توان در نگارههای تختجمشید دید، که هیچ نقشی از بانوی ایرانی در آن بدون پوشش مشاهده نمیشود- و اسلام با عنوان یُدنینَ عَلیهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ (۵۹/احزاب) مهر تاییدی دیگر بر این حریم مقدس نهاد.
✅در زمانیکه زنان دنیای وارونه و منحط غرب به خاطر دور شدن از فطرت الهی، به دنبال مسیر آرامش شیطانی و کاذب خود هستند در اسلام عزیزمان اوج عزت و کرامت و شخصیت زن را در موازین آن به وضوح مییابیم و کلام الهی لایُبدینَ زینَتَهُنَّ (۳۱/نور) که میتواند سرلوحه زندگی زنان عالم باشد، در شهر مذهبی من از هنجار شکنی دختری ۱۸ ساله با پوششی غیرمتعارف و غیر ارزشی و از دیاری دیگر و با حمایت وپوشش خبری همه جانبه سایت گریشنا سخن به میان میآید که کسی چه میداند پشت پرده این گونه هنجارشکنیها که ماهرانه به نام دفاع از حقوق زنان مطرح می گردد چه امراض سخیفی نهفته است؟
سوال ما این این که کدام نهاد مسوول به این رفتار هنجارشکنانه مجوز داده است؟ و کدامین وجدان بیدار و نهاد مسوول پاسخگوی این رفتار خارج از عرف و اسلام این فردی است که احیانا خود را نماینده و الگوی زنان منطقه خود هم قلمداد کرده است؟!
❓آیا زنان و دختران سرزمین و شهر من و شهر او، دردشان دور شدن از اصل خویش است؟ آیا خواسته و درد اصلی زنان منطقه ما تبرج و خودنمایی با هر نوع پوشش و لباس در جلوی انظار عمومی است؟ و به راستی این نوع تفکرات منحط چه سنخیتی با فرهنگ اصیل منطقه ما دارد؟ و حال آنکه اعتقادات غنی ما لاتَبَرَّجنَ تَبَرُجَ الجاهلیه است.
⁉️با این کار قرار است چه چیزی جایگزین فرهنگ غنی و اصیل منطقه جنوب استان که سالها و قرنها مردمانش به اعتقاد و وحدت و یک دلی و تقوا زبان زد عام و خاص بودهاند شود؟ کدام تفکر است که این حرکت را تحسین و تقدیس میکند و زیرکانه و هدفمند آن را در تراز ارزش خبری قرار میدهد؟
چرا این هنجار شکنی باید از شهر ولایی و شیعی من «گراش» شروع شود؟ مگر مسئولین وم تدینین باغیرت این شهر مذهبی در خوابند که این همه احساس امنیت در هنجارشکنی این خانم و امثالهم رخ نمایان کرده است؟!
⭕️ما جمعی از زنان روشنفکر انقلابی گراش، این حرکت دختر جوان و تمام حامیانش را محکوم کرده و خواستار پاسخگویی نهادهای مسوول و انتشاردهندگان این خبر هنجارشکنانه هستیم.
این برخورد اسلامی نیست
شقایق انصاری به عنوان یک مشاور یکی از کسانی بود که بیانیه بسیج و حوزه علمیه واکنش نشان داد
هنجارشکنی؟! محکوم؟! تعجب میکنم که چطور آن قدر ساده و راحت یک دختر ۱۸ ساله را هنجارشکن و محکوم معرفی میکنید!
شکی نیست که قصد این دختر یک حرکت ورزشی و افتخار آفرینی بوده نه هنجارشکنی و جا به جا کردن ارزشها.
برای تذکر به بهتر شدن حجابِ یک دختر ۱۸ ساله میتوانستید از روشهای بهتر و ملایمتری استفاده کنید.
من کارشناس مذهبی نیستم اما میدانم که امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاصی دارد، که بهتر است کتاب های درسی خود را یک بار دیگر مرور کنید.
کنایه شما با کلمههای دختری از دیاری دیگر ، شهر ولایی و شیعی من گراش که به شیعه وسنی بودن دو شهر اشاره شده بود به بیانیهتان جلوهی بدی داده است و از تاکید رهبر انقلاب بر وحدت شیعه و سنی به دور است.
کاش میدانستید با این حرفهای تلخ و گزنده چه بر سرِ روحیه و اعتقادات این نوجوان آوردید.
خیر، دردِ دختران سرزمین ما تبرج و خودنمایی نیست، دردشان برچسب خوردن از سوی کسانی است که به اسم اسلام و مسلمانی نوجوانانِ معصوم و بی گناه ما را از اسلام واقعی دور می کنند. بی شک این برخورد شما در اسلام که پیامبرش مظهر مهربانی و عطوفت است پسندیده نیست.
برای فاطمهی عزیز، ورزشکار توانمندِ اوزی، آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
نمودی از جدال سنتگرایی و نوگرایی
این موضوع بازتاب فراوانی در گروههای واتساپی داشت که بیشتر به صورت جدل بود. علیاکبر شامحمدی که معلم است سعی کرد در یک پست در واتساپ این مباحث را جمعبندی کند
شاید در اینجا بحث دوستان راجع به عرف شهر و حقوق زن را میشود در قالب مسأله سنتگرایی و نوگرایی گنجاند.
مسألهای که نه فقط در گراش و یا ایران که در همه جوامع وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. این که هنوز تغییرات جامعه در پوشش و لباس، شغل، معماری و به طور کلی فرهنگ را خوب یا بد میدانند همه جا بوده و هست. بیشتر این مباحث هم مثل همین بحث دوستان در گروه از احساس به خطر افتادن مظاهر دین و دینداری ناشی شده است.
شاید به دو دلیل این مباحث چالشی است؛ اول این که از نظر برخی دین و کیفیت دینداری و مظاهرش در تغییر سبک زندگی مهم و تا اندازهای حیاتی است، و دوم مهم بودن نقش زن در خانواده و اجتماع. که در هر دو مورد نگاه سنت گرا تاکید بر حفظ شاکله و مظاهر به شیوه قدیم دارد و از نظر دوستان نوگرا، تغییر با نگاه به معیار عمومی جامعه ایران و نگاه به رسانههای رسمی حکومت (در اینجا لباس تیم ملی بانوان و تلویزیون دولتی ایران).
به نظرم دغدغههای هر دو گروه ارزشمند است و هر کدام از دوستان برای دغدغه خود احساس ترس دارند. گروه اول (سنت گرا) ترس از تغییر و از دست رفتن شاکله و مظاهر دینی و گروه دوم( نوگرا) ترس از دست رفتن حقوق به رسمیت شناخته شده در کشوری که ادعای اسلامی دارد.
هر دو گروه می توانند رویه تقابل یا تعامل نسبت به هم داشته باشند.
از کسانی که نظریه شناخته شدهتر و برای خودم قابل قبولتر دارد نظر ماکس وبر است که اعتقاد دارد دین آن قدر قدرت دارد که خودش را با شرایط پیشرفت انسانها و مدرن شدنشان هماهنگ کند و حتی خود دین نیروی محرکه برای نو شدن و تغییر باشد.
با این اوصاف دغدغه دوستان با دو نوع نگاه بهتر است تقابلی نباشد و بهتر است به صورت تعاملی نگاه بشود.
باید بپذیریم که هنجارهای دینی و ارزشهای جامعه در ناخودآگاه مردم با هر نوع تفکری سنت گرا یا نوگرا وجود دارد. اجازه بدهیم در چارچوب قوانین جامعهای که در آن حضور داریم و قوانیناش را قبول داریم و با آن زندگی می کنیم، اجازه فعالیت داشته باشیم و یا اجازه فعالیت به افرادی که ممکن است دقیقا مثل ما فکر نمیکنند، بدهیم.
انگ بزرگ هنجار شکنی.. سردار ایرانم ..جای تو خالی
در ادامه موج ایجاد شده، موضوع در فضای اوز نیز بازتاب زیادی داشت. امیررضارضایی از نویسندگان اوز در واکنش به خاطر همزمانی با روز پاسدار در دلنوشتهای به سردار سلیمانی گلایه کرد.
سردار در روز پاسدار مینویسم. در روزی که جای تو خالیست. از خاک جنوبم. شهری که امنیتش را از فرامین پرچمدار وحدتخواه این کشورم ، آن رهبر فرزانه، جانشین آن امام فقید دارد و از رشادتها ،پاسداری تو و یاران و شهدای رفته ای دارد که خوشا به حالت که اینک در جوار یارانی تو سردار. خوشا به حالت که اینک نیستی سردار .. که نام و آوازهات شده گرمی بازار…
بازار افرادی که اسلام و مذهب را از آن خویش می دانند و همه مردمان و همه آدمیت را ، دختران ایران را، به انگ بزرگ هنجار شکن ،چه راحت تخریب میکنند. ما در کجای این دایرهایم سردار؟
تو افتخار سرزمین ایران منی.. داد و سخن خویش را به پیشگاه که ببرم؟ پیش رهبر فرزانه ام که خون دل خورده از لشکر فتنه های این زمانه ؟
سردار! امروز روز توست اما دریغا که نیستی.. نیستی تا ببینی که به نام غیرتت بر خاکم، به نام غیرت بر اسلام و دینی که تو برایش جنگیدی ، چه راحت این دختر ایرانم را به نام تعصب به اسلام و دیانت، ویران می کنند..
از مزارت دورم سردار تا داد سخن خویش را بر مزارت ضجه زنم که دریابی این خاکجنوب را که قرنها نماد وحدت بوده ولی اینک به نام دینمان، بر دخترمان میتازند….
ما کجای این دیانتیم که در طرفه العینی می تازیم وقتی می توانستند مولفه القلوب باشند از جانب خواهران انقلابی شهر همسایهام به سمت جوانان شهرم؟
به کدامین مسلک تعصبیم که به راحتی در دنیایی که دختران و پسران ایرانت را با قلابهای شیاطین انحراف ،به راحتی اسیر می کنند ، فرمان خواهران انقلابی همسایه ام، همسایه ای که جز نیک و محبت و یاری در سختیهای زمانه، از همدگر چیزی ندیدیم ولی اینک به کدامین جبهه احساس، به کدامین دستور وبه نام زیبای دین و دیانت ،به راحتی جوان این خاکم را ،به انگ بزرگ بی ارزشی، هنجار شکنی و توطئه ای سازمان یافته، و بنام تخریب چهره شهرشان ، بر باد انتقاد می سپارند ؟
سردارم! شهر من نماد عزت و احترام و مهد دینداران وحدتخواه ایران است… چگونه حیران نشوم از سخنان و فرمان حیرت انگیز خواهران انقلابی همسایه ام؟
چگونه حیران نشوم وقتی برای رهبر ایرانم ،مرزی خودخواسته می گذارند و سرزمین خود را ولایی و خاک شهرم را مقابله با این حریم ارزشی می پندارند؟
بگو سردار .. بگو به خواهران انقلابی همسایهام: من از کنار خاک ولایی تو ، تو که به راحتی بر جوانش تاختی ،سخن می گویم که در کجای تاریخ انقلابی ایرانم، پشت رهبران سرزمینم را خالی کردیم،؟ که اینک ما را غیر از این نام ارزشمند، میدانی.؟.
ما مفتخر به سخنان آقا و رهبر فرزانه این کشوریم که ما را و خطه لارستان کهن را نماد دین و وحدت خواند…ما همان بوده و هستیم که مرزی با رهبرمان، آن خامنهای حکیم و پرچمدار نداریم…
ولی افسوس که بنام آقای این ولایت، بر دخترمان می تازید.. ما در سرزمین انقلابیم ای خواهران انقلابی و ارزشمند همسایه ام… انقلابی که شهرم ایستاده است برایش… ولی اینک به نام آنچه برایش ایستاده ، بر دختر شهرم می تازید به جرم یک عشق..؟
و با فریاد وا اسفای و برباد رفتن حجاب اسلامی…؟ به جرم یک عشق می تازید..؟ عشق دویدن …؟ عشق سرزنده بودن و سلامت داشتن…؟
سردار ایرانم! در روز پاسدار می نویسم برای تو … تو که سالها در سرزمین فتنه عراق و شام برایش جنگیدی .. بر علیه جبهه تعصب جنگیدی… تا ورودش را به دایره اسلام ناب محمدی که سرچشمه مهر و آزادگیست ،سرچشمه حرمت و ارزش بر انسانهاست است ، بگیری…
سردارم! در روز پاسدار برای تو می نویسم که به کدامین راه خودساخته و سلیقه ای در حرکتیم ؟ سردارم! در روز پاسدار می نویسم و تبریکم را از این زمین و از این خاک متهم شده و اتهام زده به دختر سرزمینم، به سویت در آسمان می فرستم که تقدیم کنی به تمام پاسداران ایرانم…
روزتان مبارکباد پاسداران میهنم: ایران
هیچ بهانهای باعث جدایی گراش و اوز نمیشود
جمعی از مردم و جوانان گراش نیز امروز در واکنش به بیانیهی اعتراضی سه تشکل بانوان گراش به حرکت دختر ورزشکار اوزی، متنی را امضا و برای انتشار در هفتبرکه ارسال کردند. آنها در این متن تاکید کردهاند که «واکنش آن عده را که همراه با عبارتهای نامناسب بود و از سوی برخی افراد هدایت میشد، به هیچ وجه مورد پذیرش و موضع خود نمیدانیم.»
متن کامل را در ادامه میخوانید:
به نام دوست
گرامی میداریم یاد و خاطرهی سردار عزیز و پرافتخاری که فرمود همهی دختران ایران، دختران من و شما هستند. این سخن و این نگاه او بود که در قلبها محبوبش کرد و یک ملت به احترامش به پا خاستند. گراش که در جنوب استان فارس به عنوان یک مروارید میدرخشد، باید پرچمدار نگاه سلیمانی باشد. باید ارکان و اجزای این شهر به گونهای عمل کند که آغوشش به روی همه باز باشد و همسایگان از همجواری با ما لذت ببرند و حسن همجواریمان زبانزد این سرزمین باشد.
اما متاسفانه در روزهای گذشته شاهد عکسالعمل و واکنش نامناسبی از سوی برخی نسبت به اقدام یک دختر ورزشکار اوزی که در روز تولدش و به مناسبت ۱۸ سالگی، فاصله ۱۸ کیلومتری بین گراش و اوز را دوید، بودیم که موجب دلآزرده شدن آن دختر و مردمان خوب اوز شد.
اقدامی که این دختر جوان و ورزشکار اوزی انجام داد، اگر از مراسمات هفته وحدت اثرش بیشتر نبود، کمتر نبود. این اقدام جالب و مبتکرانهی وی به قدری زیبا بود که بسیاری از اهالی فرهنگ و دغدغهمندانِ هویت و وحدت از آن استقبال کردند. جای داشت آن عده نیز از این اقدام استقبال میکردند و با آغوش باز و با همان نگاه و رفتار سردار عزیزمان به او خوشآمد و آفرین میگفتند و بعد اگر دغدغهای داشتند، با روی خوش به او منتقل میکردند؛ کما اینکه دستور دین اسلام که منادی وحدت و مهربانی است نیز همین میباشد.
ما جمع کثیری از مردم و جوانان شهر گراش خطاب به آن خواهر عزیزمان و به مردمان عزیز و مهربان اوز که سالهای سال علیرغم تفاوت مذهب با یکدلی و همرنگی زندگی کردهایم، عرض میکنیم واکنش آن عده را که همراه با عبارتهای نامناسب بود و از سوی برخی افراد هدایت میشد، به هیچ وجه مورد پذیرش و موضع خود نمیدانیم. ما بیانیهی آنان را خلاف وحدت شیعه و سنی که مورد تاکید رهبری است میدانیم و مانع از تحقق زندگی زیبای مردم همسایهی دو شهر میدانیم.
گراش و اوز دُرهای جنوب استان فارس هستند که تا ابد در کنار هم میمانند و هیچ بهانهای باعث جدایی ما نمیشود.
امیرحسین نوبهار
محسن مهرابی
مسعود غفوری
صادق نوروزی
محمدحسن جعفری
محمد خواجهپور
مینا جباری
عارفه فردوسی
مریم نوبهار
عارفه عبداللهی
فاطمه حسیننژاد
فاطمه یحییپور
نرگس اسدی
عطیه متین
زهرا جهانسوزی
شیدا شرقی
علیاصغر اندیشه
حامد عبداللهی
مرصاد افشار
جلال ایزدی
سعید شادمان
علی افشار
هادی افشار
محمود علیپور
صادق حاجیپور
مجید ملکی
علی رایگان
کمیل باقرپور
علیرضا قاسمی
علی محیایی
غلامرضا آرمانمهر
یونس محسنی
مجتبی امانی
محمد شیروان
صادق محمدیان
علی میرزمانی
محمد حاجینژاد
علیاکبر زمانی
محمدرضا آذرآیین
ایوب افشار
زهره صمیمی
فاطمه امانتی ناجی
فائزه آزاد
فریبا آزاد
مریم آزاد
زینب دلپیشه
مهسا فروزان
ریحانه رهنورد
حوریه رحمانیان
فریده دلاوران
هیلدا ابراهیمی
حکیمه رحمانیان
طیبه جعفریان
فاطمه فردوسی
سارا محمدنژاد
فاطمه محمدپور
لیلا مدرسی
فاطمه حاجیزاده
شقایق انصاری
زهره کاظمی
زهره شعباننژاد
محسن امانی
ابراهیم اسدی
مریم سوفسطائی
سعید سرخی
عارفه رسولینژاد
اسماعیل فقیهی
ریرا فقیهی
مهرافشان خواجهگراشی
مریم خواجهگراشی
سعید رایگان
حسن خواجهپور
محمدامین درویشی
رضا رحمانی
احمد عالیزاده
جواد غفوری
مهدی راستی
محمدرضا بهشتینسب
صدیقه شکری
حیدر قاسمی
هیات دوچرخهسواری شهرستان گراش
ابوالحسن جهانسوزی
شاهبیبی امینزاده
مینا غفوری
سارا امانی
مرضیه جعفرزاده
مهسا بامری
حسین حسینی
فاطمه امینزاده
عبدالله سراجی
هیئت اسکیت گراش
محمد محمدپور
زهره فتحی
فاطمه عباسی
ملیحه توکلی
فاطمه خاکینهاد
مهدی سعادت
امیرحسین سعادت
شیما سعادت
ناهید ابراهیمی
حسنا اسدی
محبوبه جباری
علی اصغر کارگر
جعفر علیپور
لیلا حسین نژاد
رضوان آزاد
مصطفی دارشی
مریم مظفریفرد
معصومه عباسی
سمیرا شکوری
صفورا شکوری
سمیه شکوری
زینب شکوری
فاطمهنسا یحییپور
مهدی جابری
نرگس محمدیان
کیمیا کوثری
سکینه آذربار
فاطمه استوار
صفیه اجرایی
مریم نادرپور
صفیه محمدیان
فاطمه کریم زاره
الهام نادرپور
مژده دارابی
حلیمه سلمانی
زینب فیروزی
زهرا نوشادی
رامین جباری
فاطمه یوسفی
ابوطالب امانتی
اسحاق آذرآیین
مصطفی سرخی
زهرا رادمرد
الهام رادمرد
سارا دلاوران
هانیه افشار
غلامحسین خوشبختی
روح الله صمیمی
علیرضا ایزدی
حسینعلی راهپیما
عبدالرضا فعلی
عبدالصاحب آذرایین
سعید محمدی گراشی
محمود قائدی
علیرضا وقارفرد
فاطمه متین
لیلا مقامی
مژگان شاه جمالی
حلیمه حامل
مریم ملایی
معصومه مقدسی
مرضیه نادرپور
معصومه حاجیان
فرزانه سعادت
فاطمه سعادت
فاطمه گلستانه
مریم دری
مریم شاه جمالی
مژده شاه جمالی
مرجان شاه جمالی
مرضیه غلامی
فاطمه نوروزی
[افرادی که تمایل دارند این متن را امضا کنند، میتوانند در بخش نظرات با نام خودشان کامنت بگذارند.]