هفتبرکه – محمد خواجهپور: به عنوان یک گراشی بارها با این سوال روبهرو شدهاید که «معنی کلمه گراش چیه؟» و قطعا در پاسخ به آن ماندهاید. این فقط مشکل شما نیست و پژوهشگران هم در مورد این واژه هنوز به جوابی نرسیدهاند. سادهترین جواب این است که گراش یک اسم خاص است و معنی ندارد.
اما از این به بعد میتوانید جواب بدهید که گراش با شیراز هم ریشه است و معنی «جای خوب» میدهد.
چند سال پیش در یک دیدار خانوادگی، دکتر زهرا انصاری و همسرش دکتر حسین نیکنام، استادان ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان، مقالهای را به من معرفی کردند که میتواند از نام گراش رازگشایی کند یا حداقل یک فرضیهی معقول در مورد نام شهر ما ارائه دهد.
شهرهای با پسوند ریز، راز و راش
دکتر محمودرضا دستغیب بهشتی، استاد بازنشسته زبانهای باستانی در دانشگاه شیراز و از شاخصترین شاگردان استاد مهرداد بهار است. دکتر دستغیب مقاله «ریشهشناسی و معنای نام چند شهر و روستا» را سال ۱۳۷۹ در پنجمین کنفرانس زبانشناسی نظری و کاربردی ارائه کرد؛ مقالهای که تلاش دارد از نام برخی از شهرها و آبادیهای ایران رازگشایی کند و اشارهای نیز به نام گراش دارد.
سوال دکتر دستغیب در مورد ریشهشناسی نام «شیراز» و «تبریز» شروع میشود. او پسوندهای «ریز» را در نام این شهرها و شهرهایی مانند «نیریز»، «مهریز»، «بریز»، «پاریز» و «جمریز» یک پسوند مکانساز میداند و مثلا «بریز» را به معنای «جای به» و «جای خوب» تاویل میکند.
با توجه به تغییرات زبانی از ایرانی باستانی به گویشهای ایرانی نو، پسوندهای ریس، لیس، راش، راز، رِش، ریش، لِش، ریق، لِق و … نیز پسوند مکانساز برای ساختن اسم مکان هستند.
دکتر دستغیب معتقد است ساخت کلمه «گراش» مانند شیراز، بریز، گهراز در شاهرود و گراز در رستم، همگی صورتهای مختلف یک نام هستند که از ترکیب پسوند «راز» و تکواژ «شی»، «چه» یا «گه» درست شده است. این تکواژ معنی «خوب و نیک» میدهد که در نام قدیم اصفهان یعنی «جی» و نام قدیم نیکشهر در بلوچستان به صورت «گه/ge» نیز دیده میشود.
طبق نظر دکتر دستغیب در این مقاله، شیراز، چهراز، گراش، گهراز همه یک نام و به معنی «جای خوب» است.
چهار نظر پیشین در مورد نام گراش
به بهانه این فرضیه تازه، بد نیست مروری به دیگر گمانهزنیها در مورد وجه تسمیه گراش داشته باشیم. عبدالعلی صلاحی در کتاب جامعهشناسی گراش چهار نظریه را آورده است. سعی میکنیم با مرور این نظریات، استواری آنها را بسنجیم.
گراش به معنی پراکنده
دهخدا گِراش را به صورت گَراش Garash خوانده و آن را با خَراش و غَراش به معنی پراکنده و پریشان همریشه دانسته است. در گذشته گراش به صورت چند آبادی پراکنده بوده است که هنوز اندک آثاری از آنها باقی مانده است.
در متون قدیمی، گراش به صورتهای جِراش، گِریش و جِریش ثبت شده است، اما در تمامی آنها، تلفظ این کلمه با کسره است. از این رو تغییر حرکت این حرف بعید است و نمیتوان به این معنا چندان اتکا کرد.
گراش به خاطر گرشه
مورخ لاری در کتاب تاریخ لارستان، فارس و مشروطیت در مورد گراش نوشته است: «وجه تسمیه گراش اینطور بوده که چون آن قریه روی شن کوه قرار داشته و شن به اصطلاح لاریها آن را گِرِشه نامند. از این جهت قریه نامبرده به گراش موسوم شده است.»
صادق رحمانی در کتاب سیمای لارستان نیز این فرضیه را بیش از دیگر فرضیات پذیرفتنی دیده است: «گریش، جریش، گراش و جراش، در حقیقت حالت تطوریافته گِرِشه است. با توجه به رگههایی که هم اینک نیز در کلات قابل دیدن است، نامگذاری بدین اسم قابل توجیه مینماید.»
اما این نوع سنگ رسوبی آهکی (مارن) در نقاط مختلف جنوب ایران وجود دارد و اختصاصی محدوده گراش نیست.
گراش یا گبراش
عدهای معتقدند نام قدیم این آبادی، «گبراش» بوده و گبر را به معنی غیر مسلمان و زرتشتی میدانند. نشانههایی از سکونت زرتشتیان در نقاط مختلف وجود دارد، اما این نظر بیشتر در سالهای اخیر در میان عامه مردم مطرح شده است. در اسناد قدیمی نام «گبراش» دیده نمیشود.
در رد این نظر میتوان به معنای دقیق کلمه «گبر» در لغتنامه دهخدا مراجعه کرد. گبرها با زرتشتیان متفاوت هستند و دهخدا معتقد است: «لفظ گبر بنیاد ایرانی ندارد باید همان کلمه ٔ کافر (جمع کفار) عربی باشد.» لفظ «گبر» یک کلمه تحقیرآمیز بوده است و بعید است که مردمانی برای نامگذاری سرزمین خود از یک واژه تحقیرآمیز استفاده کنند.
نام گبراش در سالهای اخیر، بعد از بازخوانی تاریخ ایران و افزایش توجهات به تاریخ باستان و آیین زرتشتی، به صورت یک گمانهی عامیانه مطرح شده است.
گرا و روشنایی
با توجه به این فرضیه که نام دو محله اصلی گراش، یعنی بلئلئز و ناساگ، از تابش خورشید گرفته شده است، صلاحی در کتاب خود مینویسد: «واژه گرا، در گویش محلی گراش به معنای روشنایی و شعلهور بودن است که به خاطر تابش مستقیم خورشید به کلات و انعکاس نور در تمام روز به این شهر اطلاق شده است.»
این گمانه نسبت به سه مورد پیشین کمتر مطرح شده است. همچنین در این نظریه، تکلیف اضافه شدن حرف «ش» نیز مشخص نمیشود.
نظریه پنجم: جای خوب
تاکنون نظریات مطرح شده در مورد ریشه نام گراش بیشتر معطوف به گمانهزنی بر اساس ویژگیهای محلی بوده است. در حالی که نام شهرها معمولا دارای ساختار مشترکی هستند و در ریشهشناسی نام گراش مانند روش دکتر دستغیب میتوان این نام را با نام دیگر شهرها مقایسه کرد.
هیچ کدام از این پنج فرضیه دارای قطعیت نیستند، اما این نظریهی جدید از علم زبانشناسی برای رسیدن به جواب استفاده کرده است.
با هر پیشینهای باشد، نام این شهر در حال حاضر «گراش» است و ما گراشیها این نام را بیش از نام هر شهر دیگری دوست داریم.