نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

ذره‌بین تاریخ ۱۱: آیا خاستگاه سکه لاری (لارین)، لار فارس است؟

هفت‌برکه – غلامحسین محسنی: تاریخ‌نویسان محلی لار بر پایه‌ی نوشته‌ی برخی سکه‌شناسان و جهانگردان پیشین، خاستگاه نخستین «سکه‌ی لاری (لارین)» را شهر لار فارس دانسته‌اند و آن را نشان‌دهنده‌ی استقلال و اقتدار حکام این شهر در گذشته خوانده‌اند. در این شماره از ذره‌بین تاریخ، به این مساله می‌پردازیم که آیا چنین ادعایی می‌تواند صحت داشته باشد یا خیر. با چند سوال شروع می‌کنیم.

سکه چیست؟ سکه عبارت است از یک قطعه فلز به وزن معین که روی آن علامت رسمی دولت یا حکومتی که عیار و وزن آن را تعهد می‌کند، نقش شده است.

هدف از ضرب سکه چیست؟ در گذشته، فرمانروایان و شاهان برای نشان دادن حاکمیت و استقلال و آزادی خود، مبادرت به ضرب سکه می‌کرده اند. بدین شیوه، آنها قدرت و اقتدار خود را به همسایگان و همتایان نمایان می‌ساختند.

شرایط ضرب سکه چه بوده است؟ فرمانروایانی که قلمروی گسترده، و یا سرزمینی غنی، با مردمی فراوان در عرصه کشاورزی، دامداری، معادن و تجارت زیر فرمان داشتند؛ برای دادوستدِ مایحتاج میان خود و نگهداری و حفاظت از این دستاوردها، به تشکیل سپاه و نیروی جنگی دست می‌یازیدند. برای تأمین نیاز مردم و هزینه‌ی این نیروها، به یک وسیله‌ی مبادلاتی به نام «سکّه» نیاز بود. پشتوانه‌ی این سکه‌ها از محل درآمد مالیاتی که کشاورزان، دامداران و تجار و کسبه می‌پرداختند، تأمین می‌گردید. مواد اولیه (ماده خام) سکه، فلزی پایدار بود، که در مورد سکه لاری، این فلز نقره است.

سکه با چه تشکیلاتی ضرب می‌شده است؟ به محل ضرب سکه، «ضرابخانه» می‌گفتند. ضرابخانه‌ها دارای تشکیلات اداری مفصلی بودند. بالاترین مقام در ضرابخانه‌ها را معیّران (معیرالممالک) در اختیار داشتند. این افراد که از سوی پادشاه تعیین می‌گردیدند، غیر از اداره‌ی ضرابخانه، بر کمّیت و کیفیت سکه‌ها و وصول حقوق سلطنتی هم نظارت کامل داشتند. زیر دست معیّر، ضراب‌باشیان و مشرفان (ممیزان و بازرسان)، ضابطان، مستأجران و کارگران قرار داشتند. زرکشان، زرگران، زرکوبان (در این مورد نقره‌کوبان) و صرافان هم زیر نظر ضراب‌باشی و مشرف انجام وظیفه می‌کردند. البته در هنگام لشکرکشی‌ها هم چون نیاز به سکه بوده، ضرابخانه‌های سیّار این مشکل را برطرف می‌کردند، ولی با امکانات و نیروی کمتر.

تاریخ ضرب سکه در لار

همچنین در ولایات و برخی شهرها که حکام می‌خواستند وابستگی، دست‌نشاندگی و فرمان‌برداری خود را نسبت به حکومت مرکزی نشان دهند، به صورت موردی به ضرب سکه با نشان و نام پادشاه کشور مبادرت می‌کردند. این نیز به دستور پادشاه و زیر نظر مستقیم ضرابخانه دولتی صورت می‌پذیرفته است. نمونه آن، ضرب سکه طلای «شاه شجاع مظفری» و یا سکه «تیمور گورکانی» و سپس «شاهرخ تیموری» در لار است. این سکه‌ها نشان می‌دهند پس از فروپاشی «شبانکارگان دارابگرد»، لار به دست «خاندان مظفری» و سپس «تیموریان» افتاده است و حکام لار دست‌نشانده و زیر فرمان آنها بوده‌اند.

در فاصله‌ی مرگ «شاهرخ تیموری» (۸۵۰ ه.ق.) تا تشکیل حکومت ملی صفویان (۹۰۶ ه.ق.)، ترکمانان بر بخش‌های مرکزی، غربی و جنوبی ایران مسلط گردیدند. در این مدت، درگیری‌های آنها با هم تا حدودی فضایی برای عرض اندام حاکمان محلی جنوب از جمله هرموز و لار فراهم شد. ولی درگیری‌های داخلی هرموز و حملات ترکمانان به جنوب، فرصتی برای حکام منطقه باقی نگذاشت.

با آغاز پادشاهی «صفویان»، حاکم لار اظهار انقیاد کرد و به زیر فرمان «شاه اسماعیل» در آمد و سمت «امیر دیوان» گرفت، که نماینده‌ای هم در دربار صفوی داشته است. اسناد آن به فراوانی موجود است. روشن است که ضرب اولین سکه‌های لاری ایران در بندر گمرون (بندر عباس) در پادشاهی «شاه اسماعیل اول صفوی» (۹۳۰-۹۰۷ ه ق) صورت گرفته است. (دارالضرب‌های ایران در دوره اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۳۱۴، برداشت از عالم الاسلام،  313، سکه شماره ۲۲۹۳).

آیا خاستگاه سکه لاری (لارین)، لار فارس است؟

اکنون پرسش این است: آیا لار و حکام آن شرایط ضرب سکه‌ای به نام «لاری» در آغاز حکومت سلسله صفویه داشته‌اند؟ روشن است که پاسخ نمی‌تواند مثبت باشد، زیرا لار شرایط و ضوابط یادشده‌ی بالا را در هیچ زمانی دارا نبوده است. به عبارت ساده‌تر، حکام لار اولین شرط ضرب سکه را که همانا استقلال باشد، نداشته‌اند. نکته مهم دیگر اینکه تاکنون هیچ سکه‌ای (سکه لاری) که نام حاکم لار (لار فارس) بر آن حک شده باشد، و یا ضرب «لار» (لار فارس) باشد، دیده نشده است!

سکه لاری را چگونه می‌شناسیم؟ این سکه به صورت میله‌ی باریکی از جنس نقره است که از میان خم شده است. جای خمیدگی با چکش صاف گردیده، و عباراتی را بر آن نوشته‌اند. رواج آن در ایران را از آغاز سلسله صفوی می‌دانند. گستره‌ی رواج این سکه: «در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی (نهم و دهم ه.ق.) به عرصه تجارت بین‌المللی پا گذاشت. از شمال آفریقا تا سواحل شرقی چین همه جا با حسن استقبال مواجه شد و به میزان بسیار گسترده‌ای در تجارت خارجی ایران پذیرفته شد.» (لارستان کهن ۱۳۷۱، ص ۲۰۳)

واقعیت درباره‌ی سکه لاری (لارین)

پس «سکه لاری» نخستین بار در کجا ضرب شده است؟ و این نام را از چه روی بر آن نهاده‌اند؟ در آغاز سده‌ی چهارم هجری، «مسعودی» که خود به هند سفر داشته، در کتاب‌های «مروج الذهب و التنبیه و الاشراف» از «سرزمین لار بزرگ» در «هند» یاد می‌کند. این سرزمین در کناره غربی هندوستان، کرانه‌ی دریایی به همین نام (دریای لاروی) قرار داشته است. مردمی در آنجا زندگی می‌کرده‌اند به نام «قوم لاری»، که دارای زبانی بدین نام (لاری) نیز بوده‌اند. همچنین کتابی به نام «بیگ‌لارنامه» نیز به خط و زبان لاری داشته‌اند. همچنین در «تاریخ سند (تاریخ معصومی)» آمده است که برخی از مردم آن سرزمین از جمله سران سپاهشان، پسوند نامشان «لار» بوده است، همچون «سلطان مقیم بیگ لار، سلطان قلی بیگ لار، میرزا قاسم بیگ لار، مراد بیگ لار و …». «سید محمد معصوم بکری» همچنین می‌نویسد: در سال ۹۵۰ ه.ق. «تاج الدین لاری» در «قلعچه» مجروح شده بعالم بقا پیوست. یا از «مولانا مصلح الدین لاری» نام می‌برد که مدتی به افاده درس شاه حسن قیام داشته است.

روشن است که تا میانه سده‌ی دهم هجری، این نام (لار – لاری) در آن سرزمین (هند) شناخته شده بوده است. یکی از شهرهای بزرگ و ثروتمند سرزمین لار در هند، که مرکز آن نیز بوده، شهر معروف «سومنات» است، که به دلیل داشتن بت‌خانه‌ای بزرگ زبان‌زد است. هر کس دلبستگی کمی هم به تاریخ دارد، حمله‌ی «سلطان محمود غزنوی » به آن سرزمین و غارت بت‌خانه‌ی سومنات به گوشش خورده است. منطقی است که «قوم لاری» که دارای سرزمین، خط و زبان، کتاب، دریا و بندر (لار بندر) هستند و ثروت آنها سبب چندین حمله از سوی غزنویان گردیده است، سکه‌ای نیز با نام خود داشته باشند که همان «سکه لاری» است.

اشتباه برخی جهانگردان اروپایی که در سده یازده هجری / هفده میلادی از لار فارس دیدن کرده‌اند، همین است. چون در آن زمان نواحی غربی هندوستان به قلمروهای کوچکی تقسیم شده بود و هر کدام به وسیله حاکم یا مَلکی مسلمان اداره می‌گردید و برخی مناطق هم در استعمار کشور پرتغال قرار داشت. از این نظر، دیگر نام و یادی از سرزمین و قوم لاری آن برده نمی‌شده است. همچنین «جزیره لار» در خلیج فارس هم نام «شیخ شعیب» به خود گرفته بوده است. بدین‌صورت، جهانگردان و تنی چند از سکه‌شناسان، راه آسان را برگزیده‌اند و  همین «لار»ی که دیده یا شنیده‌اند، یعنی «لار فارس» را ملاک قرار داده‌اند. برای نمونه «سر توماس هربرت» در سال ۱۶۲۷ م. / ۱۰۳۷ ه ق می‌نویسد: «در نزدیکی بازار لار محلی است که این سکه‌ها [سکه لاری] در آن جا ضرب می‌شود.» در نادرستی این گزارش باید گفت، سال یاد شده در سلطنت «شاه عباس اول» می‌باشد که دیگر حاکم لار از سوی صفویان گمارده شده بوده است. دیگر اینکه در آن تاریخ، سکه لاری ضرب نمی‌گردیده است. یعنی از پادشاهی «شاه تهماسب اول» (۹۳۰ ه.ق.) ضرب آن ملغا شده بوده است! پیداست ایشان ضرابخانه را با کارگاه نقره‌کاری اشتباه گرفته‌اند!

سه دیگر، برابر گزارش «تاریخ فرشته» که درباره‌ی «تاریخ هند» می‌باشد، هنگام کشته شدن «خواجه محمود گاوانی» از وزرای ملوک دکن در سال ۸۸۶ ه.ق. او تعداد زیادی سکه‌ی لاری در خزانه خود داشته است. این بدین معنی است که این سکه خیلی پیش از سال ۸۸۶ ه.ق. (حدود ۳۴ سال پیش از ظهور صفویه در ایران) در هند ضرب می‌شده است. پس باز هم می‌توان نتیجه گرفت که خاستگاه «سکه لاری» نواحی غربی هندوستان بوده است. 

خروج از نسخه موبایل