نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

ذره‌بین تاریخ ۸: پریشان‌گویی تاریخ‌نویسان درباره‌ی «گرگین میلاد»

هفت‌برکه غلامحسین محسنی: تاریخ‌نویسان برای لار بر این باورند که «گرگین میلاد» پهلوان افسانه‌های ملی ما ایرانیان در دربار کیخسرو کیانی در ۴۰۰۰ سال پیش از ۱۰۱۰ ه.ق./ ۱۶۰۱ م. به شهر آنها آمده و هفت سال بر در شهر نشسته است، تا ساعت سعد ورود مهیا گردد. هرچند آگاهیم که این افسانه‌ای دروغین بیش نیست (در مقالات پیشین آن را آورده‌ایم) باز کوشش می‌کنیم به تاریخ‌سازان بنمایانیم که این فرد افسانه‌ای تاکنون برای پژوهشگران تاریخ شناخته نشده است.

 در کتاب «تاریخ مفصل لارستان» گرگین اینگونه معرفی گردیده است:

– گرگین از پهلوانان و قهرمانان دوره پهلوانی ایران است.

– گرگین در شاهنامه فردوسی فرزند یکی از پادشاهان به نام میلاد است.

– گرگین فرزند میلاد یکی از امرای ایرانی است.

– گرگین در شاهنامه فردوسی یکی از پادشاهان و امرای تاریخی اشکانی است.

– گرگین از خانواده‌ی میلادیان یکی از خاندان‌های بزرگ ایرانی عصر اشکانی است.

– شواهد و روایات تاریخی مختلف نشان می‌دهد که گرگین یکی از پادشاهان دوره‌ی اشکانی است.

– احتمالا واگذاری … لارستان کهن به گرگین نشانگر سنت رایج پادشاهان اشکانی است.

– گویند گرگین میلاد، پسر کیقباد از پادشاهان کیان است (تاریخ لارستان، ص ۲۵).

– گرگین در زمان قدیم در گرگان حکومت داشته است. (تاریخ لارستان، ص ۲۵ و ۱۳۱)

– آثار کیخسرو پدر گرگین میلاد در لارستان!

– لارستان کهن دارای یک سلسله پادشاهان محلی بوده که بنا به روایات تاریخی نخستین آنها گرگین میلاد فرزند کیخسرو پادشاه ایران است! (از ایران چه می‌دانم؟ / ۲۰ لارستان، ص ۵۱)

– «از یادگارهای کیخسرو که در واقع سرسلسله‌ی میلادیان به شمار می‌رود ….»!

– گرگین میلاد فرزند مهرداد پادشاه اشکانی. «همچنین از خانواده اشکانی میلادی نیز به فراوانی ذکر شده است.»

– «این خانواده از خاندان‌های پهلوانی عهد کیخسرو هستند»!

– «احتمالا گرگین میلاد با مهرداد اول پادشاه اشکانی منطبق است…» (از ایران چه می‌دانم؟/ ۲۰ لارستان، ص ۵۱)

– به نقل از شرفنامه‌ی بدلیسی، مورخ قرن یازدهم ه.ق. گرگین میلاد کُرد بوده است.

– «میلاد» را دو تن از مستشرقین از پادشاهان عهد اشکانی می‌دانند.

– «به عقیده مارکوارت میلاد تغییر شکل یافته‌ی اسم مهرداد یا میثرات است…»

– میلاد پدر گرگین همان مهرداد اشکانی بیستمین پادشاه است.

– گرگین که فرزند مهرداد است، منطبق با شخصیت تاریخی ونن دوم که مدت کوتاهی بر ایران سلطنت کرده می‌باشد.

– با تغییر (گ) به (و) گرگین می‌شود (وروین) و یا (ویوین) که همان ونن تلفظ رومی می‌شود!

– ملاذ تغییر شکل یافته‌ی واژه‌ی میلاد و مهرداد است.

بلاش بن هرمز به بنای لار اشتغال نمود. «این که شهر لار را بلاش فرزند گرگین بنیان نهاده است در قرن هفدهم میلادی در لار شهرت داشته است.»

– مردم شهر درباره تاریخ گذشته خود می‌گویند که شهر لار توسط بلاش فرزند کوروش ساخته شده است.

– «لار از چندین نسل قبل از گرگین میلاد بنا شده … است.»

– «بلاش یا ولخش از پادشاهان مشهور عصر اشکانی است که در حدود سال‌های اوایل قرون میلادی سلطنت کرده است…»

– «میلادیان یکی از خاندان‌های پهلوانی ایران عهد قدیم در عهد کیخسرو بوده‌اند.»

– میلاد از پادشاهان عهد اشکانی است.

– منطقه لارستان احتمالا از قرن اول میلادی تا سال ۱۰۱۰ ه.ق. دارای یک سلسله امرای نیمه‌مستقل بوده است که از آن در تواریخ به نام سلسله میلادی یا میلادیان یاد شده است.

 

عزیزان، این پریشانگویی تاریخ‌سازان لاری است. من فقط آن را کوتاه کرده‌ام و در کنار هم قرار داده‌ام. تاکنون دیده و شنیده نشده است که داستانسرایان و قصه‌گویان در پرده‌خوانی خود برای معرفی یک شخص، اینگونه دچار سردرگمی باشند، تا چه رسد به تاریخ‌نگاران! «گرگین» پسر چند پادشاه از عصر داستانی و افسانه‌ای «کیانیان» تا عصر تاریخی «اشکانیان» معرفی می‌گردد! اگر یکی از این احتمالات را چشم‌بسته ملاک قرار دهیم، مثلا «گرگین پسر مهرداد» یا «بلاش پادشاه» اشکانی را بپذیریم، آیا بدون تعصب قبول می‌کنید که پادشاهیِ شناخته‌شده در تاریخ ایران و جهان «اشکانیان (پارتیان)» را به «میلادیان» تغییر نام دهند؟ عنوانی که دکتر محمدباقر وثوقی (استاد تمام گروه تاریخ دانشگاه تهران) خود می‌نویسند: «برای نخستین بار اینجانب (دکتر وثوقی) در کتاب تاریخ لارستان و تاریخ مفصل لارستان عبارت [دقت بفرمایید] پادشاهان میلادی لارستان و سلسله امرای میلادی لارستان را به کار برده است.» کی این عنوان برای نخستین بار به کار رفته است؟ سال ۱۳۷۱ ه.ش. در «تاریخ لارستان» و سال ۱۳۸۵ ه.ش. در «تاریخ مفصل لارستان»!

از این گذشته، «مهرداد اول اشکانی» [میلادی!] میان ۱۶۰ تا ۱۳۸ پیش از میلاد و «بلاش» از ۵۲ تا ۷۷ میلادی پادشاه بوده‌اند. ما این فاصله‌ی زمانی را هم نادیده می‌گیریم! سال ۲۲۴ میلادی «درباره حمله اردشیر [ساسانی] به لار و تسخیر آن به زبان پهلوی آورده و به طور مفصل به چگونگی تسخیر آن و پیروزی بر هفتان بوخت نوشته است…» (تاریخ مفصل لارستان، ج ۱، ص ۴۶۷ پانویس). خوب، «اردشیر بابکان» به لار حمله کرده، پادشاه آن (هفتان بوخت) که از دید تاریخ‌سازان لار باید یکی از میلادیان باشد، دستگیر و به همراه پسرانش به دار آویخته می‌شود و لار به قلمرو پادشاه ساسانی افزوده می‌گردد. بزرگواران، «سلسله‌ی پادشاهی میلادیان لارستان» از ۱۳۸ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی چیزی حدود ۳۶۰ سال دوام داشته و از آن پس هم منقرض گردیده است (البته تاریخ ایران این موضوع را نمی‌پذیرد و فقط بر پایه‌ی نوشته‌های تاریخ‌سازان لاری در اینجا می‌آوریم). حال ۴۰۰۰ سال را یک شوخی با تاریخ می‌بینیم! پس از به دار آویختن پادشاه لار و پسرانش و فروپاشی سلسله‌اش، چگونه تا ۱۰۱۰ ه.ق. به سلطنت خود در لار ادامه داده‌اند؟

کلاه خود را قاضی کنید و چند بار این نوشته کوتاه را مرور نمایید. اگر کامل آن را می‌خواهید، به کتاب «خطه‌ی لار» مراجعه فرمایید.

 

* پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب «خطه‌ی لار: بررسی متون تاریخی در پیوند با لارستان»

 

مطالب مرتبط:

http://www.gerishna.com/archives/103545

http://www.gerishna.com/archives/98571

 

خروج از نسخه موبایل