هفتبرکه – گریشنا: در ادامهی مناقشه درباره نام زبان منطقه، احمد خضری، مدیر مسئول نشریه پسین اوز نیز مقالهای برای انتشار در گریشنا فرستاده است. گریشنا برای ایجاد فضای گفتگو، مطالبی را که تاکنون در این مورد نوشته شده جمعآوری و بازنشر کرده است، که میتوانید مجموعه آنها را در این صفحه (+) بخوانید.
این روزنامهنگار پرسابقهی اوزی، در این مقاله اسامی مختلف زبان محلی منطقه را مرور کرده و حسن و ضعفهای هر کدام را به صورت خلاصه برشمرده است. او ضمن تاکید بر اینکه: «در اینباره نباید احساسات، تعصب و غیره باعث شود تا در نامگذاری این زبان کهن تصمیمگیری شود»، پیشنهاد داده است: «برای اینکه به این جدل همیشگی پایان داده شود، پیشنهاد میشود که بزرگان و متخصصان فن با توجه به سابقه و قدمت این زبان اصیل، یک نام که مورد پذیرش تقریباً همگان باشد از بین اسامی نامبرده شده بالا یا واژه جدید تعیین گردد.»
لذا در این مورد اطلاعاتی در مورد زبان و گویش مردم منطقه نوشته میشود:
مردم شهرستانهای لارستان، خنج، گراش و اوز و… با زبانی صحبت میکنند که این زبان قواعد و دستورات و ویژگی یک زبان را داراست. زبان مورد بحث ما، بهجامانده از زبان فارسی میانه یا پارسی پهلوی است که بیشتر در دوره ساسانیان از آن استفاده میشده است و میتوان گفت که یکی از هفت ریشه اصلی زبان فارسی کنونی است. بدیهی است که عمده گویشهای این زبان مربوط به ایالت ایراهستان قدیم بوده است. ایراهستان سرزمینی به موازات ساحل از بندر کنگان تا گاوبندی بوده که مردمان آن با رشادت از ورود بیگانگان و مهاجمان دریایی به کشور جلوگیری میکردند. «ایراه» واژه پهلوی به معنی ساحل و پسکرانه است و مقابل آن کلمه زیراه به معناى دریاست. مورخان و جغرافیدانان تا قرن ۶ هجری قمری، نواحی پسکرانه خلیج فارس یعنی از بندر سیراف تا بندر عباس را ایراهستان مینامیدند. بنابراین شهرستانهای کنونی عسلویه، کنگان، پارسیان، لامرد، مهر، خنج، اوز، گراش، لارستان، بستک، بندر خمیر، بندر عباس ،بندر لنگه و… در محدوده ایراهستان (پسکرانه خلیج فارس) قرار داشتند. مهندس منوچهر عابدیراد، مورخ محترم، از قول دکتر محمد باقر وثوقی از پادشاهی میلادیان در این سرزمین به قبل از اسلام اشاره کرده است.
به هر حال، زبان مورد بحث ما تاکنون به اَچُمی، لارستانی، لاری، خودمونی معروف و گروههای مختلف آن را با نامهای مورد تایید خویش به کار میبرند. در حال حاضر، مردم جنوب استان فارس، استان هرمزگان و شرق استان بوشهر و مهاجران ایرانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس با این زبان صحبت میکنند. بنابراین محدوده جغرافیایی این زبان فراتر از شهر لار و حتی شهرستان لارستان، گراش، خنج و اوز است. متخصصان و اساتید زبان میگویند در اصل، زبان همان زبان پارسی میانه یا پارسی پهلوی است. و این زبان در حقیقت یک گویش محسوب میشود. اما چون دارای قواعد و دستور یک زبان است، آن را زبان محسوب میکنند و همین زبان نیز گویشهای متفاوت دارد که بیشتر این تفاوتها در تلفظ واژگان است. البته بعضی از تفاوت لهجهها مربوط به واژگان است که مردم هر منطقه تحت تاثیر کشورهای دیگر صحبت میکنند که بیشترین تاثیرها از زبانهای هندی، انگلیسی، پرتغالی و عربی است.
دلیل آن هم مراودات گسترده مردم این نقاط با کشورهای یادشده است. مهمترین گویشهای زبان مورد نظر را متخصصان فن، لاری، گراشی، اوزی، فیشوری، خنجی، بیخهای، بستکی و کمزاری میدانند. به هر حال، ضمن احترام به عقاید و باورهای مردم هر دیار، به طور اجمال به بررسی اسامی این زبان میپردازیم.
۱. اَچُمی: به نظر میرسد که این واژه نمیتواند معرف یک زبان اصیل و مهم باشد. کلمه اچم (از مصدر چده به معنی رفتن) حتی در گویشهای مردم منطقه نیز متفاوت است. مثلاً در شهرستان اوز آن را «اَچام» تلفظ میکنند و…. آیا بهتر نیست واژهای انتخاب شود که تمام ویژگیهای زیبای زبان، مردم و مناطق را نمایان سازد؟ البته در ویکیپدیای فارسی، انگلیسی، کاتالان ترکی و عربی نام این زبان را اچومی ذکر کردهاند. به هر حال اچمی یکی از نامهای این زبان است و عدهای نیز از جمله بومیان و غیر بومیان سخت طرفدار آن هستند.
۲. لاری: نامیدن این زبان به لاری بیشتر توسط شهروندان شهر لار توصیه میشود. منوچهر عابدی راد میگوید: «چون لار یک قوم است پس زبان هم باید لاری اطلاق شود.» استاد محمدباقر وثوقی نیز در کتاب «لار شهری به رنگ خاک» سعی میکند زبان را لاری بنامد. کریم کشاورز در کتاب «هزار ساله نثر فارسى» (ص۲۱) نیز زبان لاری را به کار برده است. واقعیت این است که عده بسیارى از مردم نواحی جنوب فارس، هرمزگان و بوشهر با نامیدن این زبان به لاری موافق نیستند.
۳. لارستانی: لطفعلی خنجی، احمد اقتداری و یلنا مالچانوای روسی و بیشتر نویسندگان محلی که مخالف نامیدن زبان به لاری و اچمی هستند، به ناچار نام لارستانی که گسترهی بیشتری از نظر جغرافیایی دارد، به کار بردهاند.
۴. خودمونی: در آثار و مستندات تاریخی و تالیفات نویسندگان داخلی و خارجی از جمله کوجی کاکیوکا، مالچانوا، مینورسکی و پرودزاکتور شروو، از محققان معتبر زبان و گویشهاى ایرانى، به طور کلی برای این زبان واژه خودمونی به کار برده نشده است.
۵. ایراهستانی: درباره گستره جغرافیایی ایراهستان در گذشته به طور اختصار توضیح داده شد. ولی در هیچجا نیز نامی از زبان ایراهستانی برده نشده است، اما تفکر و تفحص لازم است.
حالا قضاوت و اظهار نظر به عهده خوانندگان عزیز است. در اینباره نباید احساسات، تعصب و غیره باعث شود تا در نامگذاری این زبان کهن تصمیمگیری شود. برای اینکه به این جدل همیشگی پایان داده شود، پیشنهاد میشود که بزرگان و متخصصان فن با توجه به سابقه و قدمت این زبان اصیل، یک نام که مورد پذیرش تقریباً همگان باشد از بین اسامی نامبرده شده بالا یا واژه جدید تعیین گردد.
منابع و ماخذ: نزد نویسنده وجود دارد.
مطالب مرتبط در این صفحه:
http://www.gerishna.com/tags/%D8%A7%DA%86%D9%85%DB%8C