هفتبرکه – محمد خواجهپور: با نهایی شدن تقریبی نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، صحنهی شطرنج انتخابات آماده حرکتهای نهایی است. در یک نگاه به این صفحه، مهرهها حول دو مهره که نمایندگان فعلی مجلس هستند، چیده شده است. دو مهرهای که از نظر گرایش سیاسی خود و حامیانشان شباهت بسیار زیادی به یکدیگر دارند. هر دو از چهرههای شناخته شدهی اصولگرا هستند و حامیان آنان نیز طیفهای سنتی شهر لار هستند.
لاری / غیر لاری – اصولگرا / اصلاحطلب
در تحلیل انتخابات دورههای گذشته، رقابتهای انتخاباتی بر دو محور شکل میگرفت. محور اول سیاسی بود که همانند تمام کشور، نامزدهای اصولگرا و اصلاحطلب در دو سمت آن قرار میگرفتند. در غیاب نامزدهای اصلاحطلب مانند دوره دهم، حامی یا مخالف دولت بودن، وجه تمایز نامزدها بود. معمولا در دورههای زوج مجلس، تمایل نامزدها بیشتر به حمایت از دولت است، اما در دورههای فرد که دولت در سالهای پایانی عمر خود قرار دارد، بازار انتقاد از دولتها گرمتر بوده است.
اما محور دوم و مهمتر در منطقه، تقسیمبندی نامزدها به لاری – غیرلاری بود. نامزدهای شهر لار بعد از دوره علوی و نوروزی، با خیال راحت با یکدیگر رقابت میکردند، اما انتخاب علیاصغر حسنی در دوره هشتم باعث شد بحث اجماع در لار و اجماع در منطقه از بحثهای داغ هر دوره باشد. انتخابات مجلس نهم شدیدترین رقابت نامزد لار با نامزد غیر لار بود.
البته در همه دورهها تلفیقی از این دو معیار باعث میشد انتخابکنندگان آرا خود را به صندوق بریزند و نمیتوان به صورت مطلق یک عامل را دلیل رای به نامزدی دانست.
رقابت داخلی اصولگرایانه
با اعلام اسامی نامزدهای تایید شده مجلس یازدهم در ۲۲ دیماه، مشخص شد که این بار قضیه فرق میکند. نه نامزدی به عنوان اصلاحطلب یا حامی دولت دیده میشد و نه نامزد شاخصی بین نامزدهای غیر لاری وجود داشت که بتواند با نامزدهای قدر لار رقابت کند.
همه نامزدهای تایید شده در طیف اصولگرا و یا انقلابی قرار میگیرند و آنها را میتوان به دو دسته اصولگرایانِ باسابقه و جوانان انقلابیِ ناشناخته تقسیم کرد. تمامی آنها زیاد یا خیلی زیاد منتقد دولت حسن روحانی هستند و از نظر سیاسی تضاد شدیدی بین آنها دیده نمیشود.
تشکیل «شورای همگرایی جوانان» که نامزدهایی همانند دلخوش، توانا، سپاده، فقیهی، افروشته و… عضو آن هستند، مهمترین نشانهی این تمایز بین نامزدهاست. جوانان انقلابی این گروه از حمایت سیاسی احزاب برخوردار نیستند و در منطقه سابقهی مدیریتی و پایگاه اجتماعی مشخصی ندارند و به همین دلیل، با همگرایی تلاش دارند هویت سیاسی خود را تثبیت کنند.
اما در سوی دیگر، وزیران صفحهی شطرنج قرار دارند. بروجردی، جعفرپور، محتاجی و محبی هر چهار نفر مشخصا اصولگرا هستند و بدون توجه به سربازان جوان، رقابت را بین خودشان میبینند. به همین دلیل در جدلهای بین آنها، موضوعاتی مانند برجام و وقایع سال ۸۸ لارستان برجسته شده است. موضوعاتی تاریخگذشته که قرار است اندک تمایزی میان برادران همسان ایجاد کند.
مثل برخی از حوزههای انتخابیه کشور، رقابت در حوزه انتخابیه لارستان، خنج، گراش و اوز یک رقابت درونگروهی خواهد بود و با توجه به وزن نامزدها، حتی به سطح رقابت اصولگرا-انقلابی هم نخواهد رسید.
رقابت لار – لار
بعد از پایان مرحله ثبتنام نامزدها، شهر گراش با حضور ۷ نامزد بیشترین شانس را برای رقابت با نامزدهای پرشمار شهر لار داشت اما در نهایت با عدم تایید نامزدهای باسابقهی شهر گراش، هیچ کدام از نامزدهای دیگر توان رقابت با دو مهرهی وزیر لار را ندارند.
زارعی از توابع خنج، قاسمی از شمال لارستان، سپاده از توابع گراش تجربه دوره گذشته را دارند که هرکدام حدود چهار هزار رای به دست آوردند که بیشتر آن از مناطق نزدیک به محل سکونت خود نامزدها بود. نامزدهای دیگر حتی در شهرهای خود هم سابقه مدیریتی ندارند و کاملا ناشناخته هستند. در روزهای مانده به زمان تبلیغات انتخابات نیز به نظر نمیرسد هیچ کدام بتوانند به گونهای بدرخشند که نامزدهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهند. با این وضع پراکندگی نامزدها، همانند دوره گذشته، رقابت آنها برای قرار گرفتن در میان جدول و تثبیت موقعیت سیاسی و اجتماعی در شهر خودشان خواهد بود تا راهیابی به مجلس.
دو نامزد شهر گراش، با توجه به جمعیت گراش، شانس بیشتری برای خود قائل هستند. اما این دو نامزد اول باید بتوانند بین خود به توافق برسند و بعد در فرصت کم باقیمانده، نامزدهای دیگر مناطق را راضی به همراهی کنند. تاکنون نشانهای از حرکت در این مسیر دیده نمیشود.
بر خلاف دورههای گذشته، نامزدهای شهر لار این بار از بیرون نگرانی ندارند و با خیال راحت با هم رقابت شدیدی خواهند داشت.
برادران همسان اصولگرای لاری
نمایندهی آینده قطعا لاری و قطعا اصولگرا خواهد بود؛ اما بین چند نامزدی که این ویژگیها را دارند، رقابت سختی وجود دارد. سختی انتخاب در شباهت زیاد نامزدها با یکدیگر است. مشکل نامزدها هم این است که دشمنی برای متحد کردن حامیان وجود ندارد. نه میتوان به بهانهی «یک حسنی دیگر» حامیان را به پای صندوق رای کشاند و نه «یک اصلاحطلب غربگرا» وجود دارد که بتوان با حمله به او تنور انتخابات را گرم کرد.
شباهت عجیبی بین نامزدهای اصلی وجود دارد. همه آنها اصولگرا هستند. همه آنها به طیفهای سنتی شهر لار تکیه دارند. جوانان چه اصولگرا و غیر اصولگرا منتقد آنها هستند. با این وجود، آنانی که قصد رای دادن دارند، باید بین این برادران همسان انتخاب کنند و همین مساله میتواند رقابت را بین آنها داغ کند.
اصولگرایان جوانتر که دوست دارند خود را انقلابی بنامند، تلاش دارند خود را در سطح نامزدهای باسابقه بالا بکشند. ولی فقدان حمایتهای سیاسی، ضعف مالی و از آن مهمتر، نداشتن پیشینه قوی سیاسی و مدیریتی باعث شده است که انقلابیها چارهای به جز رفتن به موضع گلایه نداشته باشند.
آنها امیدوارند که مردم دست از انتخابهای تکراری بردارند و یکی از آنها را انتخاب کنند. اما وقتی همه آنها یک حرف میزنند، مردم چگونه انتخاب کنند؟ انتخاب بر اساس تفاوت و تمایز شکل میگیرد.
انتخابات پرشور وظیفه کیست؟
کلید آنچه در انتخابات سال ۱۳۹۸ با آن روبهرو هستیم، این گفتهی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، است: «بارها گفتهام که وظیفهی شورای نگهبان نظارت بر اجرای سالم انتخابات است و در قانون، وظیفهای برای برگزاری پرشور انتخابات برای این نهاد در نظر گرفته نشده است؛ دغدغهی ما اجرای کامل قانون است.»
بررسی آمار دورههای گذشته نشان میدهد نداشتن نامزد مطلوب باعث کاهش تعداد آرا در یک منطقه میشود. برای نمونه، کاهش تاثیر آرای بیرم در انتخابات با حضور زندوی یا بدون حضور زندوی کاملا مشخص است. یا آرای گراش در دورههایی که نامزد گراش شانس حضور در مجلس را دارد با دورههای نهم و دهم که نامزد گراش شانسی نداشت، قابل مقایسه نیست.
وقتی رای دادن علیالسویه باشد و نامزدی که شور انتخاباتی در فرد ایجاد کند در لیست نامزدها وجود نداشته باشد، انگیزهی افراد برای رای دادن کاهش پیدا میکند. بسیاری از رایدهندگان تفاوتی بین جعفرپور و بروجردی نمیبینند چون در واقع هم تفاوت محسوسی به جز همراهان آنها وجود ندارد. به همین دلیل، این دو نفر در روز ثبتنام به جای برنامههای خود، با لشکر همراهان خود وارد شدند.
مسالهی این دوره از انتخابات اصولگرا/اصلاحطلب یا لاری/غیرلاری نیست. دورهی این تقسیمبندیها گذشته است و انتخاب بین برادران همسان تنها گزینهی پیشِ روی مردم است.