هفتبرکه – گریشنا: انتشار گزارش مکتوب جعفرپور، نماینده مردم لارستان، خنج و گراش، نشان میداد که شهرستان شدن اوز به مراحل نهایی رسیده است. محتوای این گزارش که در آن ارتقای اوز مشروط به استان شدن لارستان شده بود، واکنشهای زیادی را در پی داشت. سیلوانا سلمانپور، شاعر شناختهشده و از شخصیتهای فرهنگی اوز، در یادداشتی به شدت از این نامه جعفرپور انتقاده کرده و بندبند این گزارش را واشکافی کرده است. این یادداشت ۲۱ شهریور نوشته شده است و برای گریشنا ارسال شده است:
هر دم از این باغ بری میرسد
تلختر از تلختری میرسد
تا کجا پیش میروید آقای نماینده؟!
هنوز طعم تلخ طومارنویسی اطرافیانتان در دی ماه ۹۷ فراموش نشده است که اقرار تلختری در فضای مجازی منتشر و همه را به حیرت واداشتهاید! گزارش شما به مردم در روزهایی که مردم شریف و شکیبا و بافرهنگ اوز، هر لحظه منتظر اعلام رسمی ارتقاء شهرشان هستند، موجی از ناباوری، شک و شبهه و خشم و اندوه و ندامت از اعتماد به نمایندهای که هرگز نداشتهاند را برانگیخته است. گزارشی که با اندکی تفکر، سالها از نوشتنش افسوس خواهید خورد!
آقای نماینده! آیا شما نماینده ما نیز بودهاید یا خیر؟ نماینده ما کیست؟ حرف دل مردم ما را چه کسی باید به گوش مسئولان میرساند؟ دست مریزاد آقا! آفرین بر شما که بی پروا تلاشتان در پیشگیری از حق مردم و اعتراضتان را به احقاق حق مردم اوز بیان داشتید!
از همین گزارش جنابعالی سطرهایی را واکاوی میکنیم. نوشتهاید: «در مقام ایفای وظیفه نمایندگی و بنابر وظیفه قانونی در قبال موکلین، بر اساس سوگند نمایندگی مبنی بر حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم ….» آیا وظیفه قانونی در قبال موکلین ، مخالفت با حکمی است که درخواست دیرسال موکلین شماست و به سود آنهاست؟
آیا وظیفه نمایندگی، پیشگیری از رشد و ترقی جامعهای است که به شما رای دادهاند؟
جالب است! برای ۷ بخش استان فارس، حکم ارتقاء به شهرستان، صادر شده است که ۶ نماینده این بخشها برای این دستاورد تلاش و پیگیری کردهاند. اما تنها نماینده ماست که نه تنها پیگیری نکرده بلکه از این موضوع ناراضی هستند و مخالفت نیز میکنند!
نوشتهاید: «بر اساس سوگند به حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم …»
۱- آیا مردم اوز جزو ملت هستند یا خیر؟
۲- آیا خدمت به مردم یعنی لگدکوب کردن درخواست مشروع و بحق مردم اوز؟!
۳- آیا خدمت به مردم مفهوم دیگری دارد که ما نمیدانیم؟
۴_ این مردم کیستند که شما به آنان خدمت میکنید؟
قطعا ما که نیستیم !!
سپس نوشتهاید: «منطقه لارستان بزرگ کانون برادری دینی و وحدت مثال زدنی بوده است.» بله. اما متعجبم که چرا مینویسید بوده است؟ که نه تنها بوده بلکه همچنان هست و خواهد بود اگر مخالفان این وحدت اجازه دهند! آیا پس از این اقرارنامه میتوانید بگویید که در حفظ این وحدت تاثیر گذار بودهاید؟ چه تاثیری؟ تاثیر مثبت یا منفی ؟
مینویسید: «این خطه کریم و پهناور شاهد جدایی بخشهایی از خود و تشکیل شهرستانهای لامرد و مهر و خنج و گراش بوده و …» آیا این شهرستانها دیگر جزو لارستان نیستند؟ آیا لارستان یعنی شهر لار؟ خیر آقای نماینده! لارستان یعنی سرتاسر لارستان کهن و پهناور، شامل تمام شهرستانها و بخشها و روستاهای این جغرافیای کهن، که شما آنها را جدا شده مینامید و ما تکتک آنها را عضوی از پیکر کهنسال منطقه لارستان. چه زیر نظر شما باشند و چه نباشند!
و ادامه میدهید: «به دلیل این تجربیات تلخ …» عجیب است! ارتقاء شهرستانهایی که نام برده اید، موجب شادی و غرور و رضایت مردم و رشد و ترقی اجتماعی اقتصادی و سیاسی آنان شده است، در حالیکه به کام شما تلخ گشته است و شما آن را جزو تجربیات تلختان به شمار میآورید!
و می نویسید : «و به منظور پرهیز از این تکرار …» به بیانی سادهتر یعنی ،به منظور پیشگیری از تلخ کامی شما! به هر دری زدهاید که مبادا اوز با وجود چندین مدرسه، آموزشگاه، دانشگاه، دانشکده، کتابخانه، بیمارستان، سالنهای ورزشی و امکانات گسترده دیگر و همه از برکت عمر و مال و نیت خیر مردم نیکوکارش، به حق مشروع هفتاد و دوساله خود برسد و مبادا مردم نیکنهاد و نیکسرشت اوز و توابع ، همان مردمی که شما به ظاهر نمایندهشان هستید، شاد شوند، رشد کنند و رضایت خاطرشان جلب شود! کجای این اقرارنامه، نشان دهندهی خدمت به مردم و سوگند بر حفظ حقوق این ملت است؟
ادامه میدهید: «از ابتدای سال ۹۶ تا کنون توسط اینجانب افراد و گروههای صاحب نظر و موثر در جریان آخرین وضعیت اداری و مراحل کار قرار گرفتهاند تا دیدگاهها و نظرات عمومی مردم جمعبندی شده و به تصمیم گیران و مسئولان ارائه گردد.» منظورتان از نظریات عمومی مردم حتما نظر همراهان شماست نه عموم مردم! آیا این افراد و گروههای بقول شما صاحب نظر و موثر، اصلا از عموم مردم نظرسنجی کردهاند؟ چرا که نظر مردم سالهاست در این مورد به هر راه و روشی که توانستهاند اعلام شده است، ساده و روشن و بی پیرایه :
حق ما ارتقاء است ! هفتاد سال بخشداری کافیست!
نظر مردم بی کم کاست همین است آقای نماینده.
باز مینویسید: «متاسفانه در این میان مداخله برخی مقامات ذی نفوذ دولت در مناسبات و توازن منطقهای نیز مانع اجرای برخی مطالبات بحق و کارشناسی شده مردم گشته ….!» آقای نماینده ، آیا مطالبات بحق جز این است که مردم نجیب و صبور اوز که پس از ۷۲ سال با تصمیم درست دولت و بدون هیچ واسطه و دخالت و روابط شخصی و تنها بر اساس حق و عدالت و کارشناسی درست، قرار است به درخواست مشروع و بر حق خود برسند؟ که متاسفانه به مذاق شمایی که بنا بر وظیفه قانونی و سوگند …مسئول حفط حقوق این ملت هستید ،خوش نیامده است. گویی با اهداف جنابعالی در تناقض است و شما با آن در جنگ!
چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نماند حال دوران ای وکیل
مردم شرافتمند و پرتلاش و شکیبای اوز، همچنان بر خواستهی خویش پابرجا خواهند ماند و سرانجام به آن دست خواهند یافت. چه شما بخواهید و چه نخواهید!
در ادامه مینویسید : «همزمان حق مرکزیت لارستان برای جنوب استان به رسمیت شناخته شود و در گام اول از طریق برخی ادارات کل، یکپارچگی و وحدت منطقه حفظ گردد.» این شبههی از هم گسستگی وحدت از کجا نشأت میگیرد؟ چرا باید چنین بنویسید؟ آیا در حال حاضر وحدت و یکپارچگی منطقه متزلزل شده است؟ آیا طی این سالها بارها جرقههایی برای نفاق و آشوب در منطقه زده نشده است؟ آیا مردم فهیم منطقه زیر بار چنین نیرنگهایی رفتهاند؟ آیا هیچ گزارشی از آشوبگری به شما رسیده است؟
خیر آقای نماینده! بدانید که این مردم نجیب و دانا همچنان هشیار و بیدار، تن به هیچ آشوبی نداده و نخواهند داد، حتی با تحریک و خدعههایی تازه!
در همان پاراگراف مینویسید: «متاسفانه در این میان مداخله برخی مقامات ذی نفوذ دولت در مناسبات و توازن منطقه ای نیز مانع اجرای برخی مطالبات بحق و کارشناسی شده مردم گشته که اجرای آنها می توانست به مدیریت و آرامش اوضاع کمک شایانی بنماید. هم اکنون بنظر می رسد استانداری فارس به عنوان عامل اصلی اصرار و پیگیری و نیز دولت مصمم بر انجام این طرح در حوزه لارستان میباشند.»
بفرمایید مقامات ذی نفوذ دولت و استانداری فارس جز کار تخصصی و کارشناسی توسط متخصصان و کارشناسان درستکار و بی غرض بر اساس قانون، چکار کردهاند؟
آرامش کدام شهر و منطقه بهم خورده است که عاملینش آنها هستند؟ برعکس، این مقامات ذی صلاح، با کارشناسی درست و قانونی و تصمیم عادلانه در ارتقاء بخش اوز، شادی و رضایت خاطر مردم را فراهم آوردهاند که هرگز فراموش نخواهد شد و متاسفانه این تنگنظریها و کارشکنیها هستند که موجب آزردگی دلها و پاشیدن بذر کدورت و نفاق و بی اعتمادی در میان مردم منطقه خواهد شد.
در حالی که اگر تنها هدف شما تشکیل استان لارستان باشد، باز هم ارتقاء بخشها و شهرها و روستاها به نفع شماست، پس این همه مخالفت و کارشکنی برای چیست؟ مردم اوز، لار، گراش و کل منطقه .. سالهاست در کنار یکدیگر با حفظ احترام و رعایت اصول همسایگی و حرمت حریم شخصی و اجتماعی، با مودت و دوستی و یگانگی زندگی کرده و مراوده روزانه دارند. اما متاسفانه شما در کمال ناحقی،حق و حقوق مردم را زیر پا میگذارید! و با کمال جسارت درباره پیشگیری از خشنودی مردم و ارتقاء اوز صحبت می کنید! و این امر را مشروط به تشکیل استان لارستان مینمایید! این خدمت است یا …؟
گر این تیر از ترکش رستمی ست
نه بر مرده بر زنده باید گریست
با سپاس ویژه از مسئولان دولت و استانداری فارس که بالاخره در تقسیمات کشوری «اوز» را مورد توجه قرار داده و به درخواست بحق مردم دلبسته و پیگیری نموده و اعلام اجرای عدالت کرده اند. الهی شکر
در خاتمه باید عرض کنم که این گزارش شما به مردم، نه تنها باعث جمع آوری آرای مردم برای انتخابات مجلس و تداوم نمایندگی شما نخواهد شد، بلکه یادگاری تلخ از شما بجا خواهد گذاشت.
روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد
سیلوانا سلمانپور
۹۸/۶/۲۱