هفتبرکه – گریشنا: سید عفیفالدین زندوی، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گراش، طرحی با عنوان «ارتقای توانمندی اقتصادی و اجتماعی ساکنینِ محلاتِ هدفِ بازآفرینیِ پایدارِ شهری در قالب صنایع دستی و مشاغل خانگی» برای انتشار در گریشنا فرستاده است. او در این طرح، آموزش و ترویج صنایع دستی را در گراش ضروری میداند، و دو دلیل برای این امر ذکر میکند: بعد مالی و اقتصادی آن، و بعد فرهنگی و معنوی آن. این یادداشت را با کمترین ویرایش بخوانید.
سید عفیفالدین زندوی: در جامعه امروز ما، مهمترین موضوعی که در خفا و گاه آشکارا با آن مواجهیم، کجرویها و نابهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی است؛ ناهنجاریهایی از قبیل اعتیاد، پرسههای شبانه، انحرافات جنسی، دزدی و… این موضوعات شاید در نگاه مسئولین و متولیان فرهنگی ما بررسی شده، اما تفسیر و تحلیل آنها در جهت چارهیابی و چرایی فعل، صورت نگرفته است و خود را در مقابل این پرسشها قرار ندادهایم. اما جواب و راهکار موضوع چیست؟
اگر هر کدام ما نسبت به موقعیت و توان و وجدانی که در مقابل آیندگانمان داریم، بتوانیم بطالت و روزمرگی را از جوان و نوجوان و حتی خانوادهها دور کنیم و آنها را به سمت نشاط و آموزهای که هم بعد مادی و هم بعد معنوی فرد را تامین میکند بکشانیم و در آنها مثبتاندیشی به وجود آوریم و هنری که معیشت و گذران امور را نیز باعث شود به آنها بیاموزیم، توانستهایم تا حدودی از این کجرویها بکاهیم و به سمت خانوادهای ایمن گام برداریم. اینجانب با توجه به موقعیت و مشاهدات میدانی و قرار دادن خود برابر این سوال که «اندیشه چیست؟ و چه کنیم؟» از میان جوابها و راهکارهای متعدد، به بهترین موضوعی که برخورد کردم، ترویج و آموزش صنایع دستی و متقابلاً ترویج مشاغل خانگی و ایجاد کارگاههای صنایع دستی است.
حال چرا صنایع دستی؟ پاسخ به موضوع را در دو بعد مادی و معنوی تشریح و تحلیل خواهیم کرد.
الف) بعد مادی و اقتصادی طرح
یکی از بهترین راههای رسیدن به توسعه اقتصادی در ایران، بهرهگیری از ظرفیتهای صنایع دستی است. از طرف دیگر توسعه اقتصادی یکی از راههای دستیابی به سایر ابعاد توسعهای نظیر توسعهی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… محسوب میشود. از همین رو میتوان گفت صنایع دستی به واسطه تاریخ قدیمی و پرباری که در کشورمان دارد، میتواند زمینهی ایجاد توسعه متوازن و پایدار را فراهم آورد.
ترویج و حمایت از صنایع دستی از نظر اقتصادی در چندین مقوله و مبحث قابل توجیه و ارائه است: ۱. اشتغالزایی؛ ۲. تاثیر در تولید ملی؛ ۳. توسعه صادرات؛ ۴. تاثیر در مشارکت اقتصادی زنان؛ ۵. توسعه گردشگری.
ب) بعد معنوی طرح
موضوعی که از نظر روانشناسی به اثبات رسیده این است که اشتغال به هنرهای دستی در تعداد زیادی از بیماران روحی سبب شده که آنان از یکنواختی، روزمرگی و فکر و خیالهای پوچی که بیشتر به بیماریشان دامن میزند، دست بکشند و با سرگرم شدن، روحیهای شاداب و سرزنده به دست آورند. در واقع لطافت بخشی این هنرها، موجب این اتفاق میشود.
لطافت از مقولات درککردنی است، نه وصفکردنی؛ و هیچ هنری همچون هنر صنایع دستی نمیتواند عشق به خدا، میهندوستی، حفظ ارزشهای اخلاقی، شور و شوق زندگی، و وارستگی و کمال انسان را انتقال دهد و تداوم بخشد. در حقیقت، صنایع دستی دمیدن روح زیبایی و طراوت به زندگی انسانهاست.