هفتبرکه – گریشنا: بیتکوین۱، بلاکچِین۲، دستگاه ماینر۳…. ممکن است این اصطلاحات برایتان خیلی تخصصی جلوه کند، اما باید بدانید که چند وقتی است تجارتی حولوحوش همین موارد راه افتاده است؛ تجارتی که خیلیها آن را بسیار پرسود میدانند، بعضیها هنوز به آن مشکوکند، و بعضیها به مسائل شرعی و قانونی آن ایراد وارد میکنند. به هر حال نمیتوان منکر این شد که در سالهای گذشته، پای این تجارت به گراش نیز باز شده و در ماههای گذشته سیر صعودی چشمگیری داشته است. در نتیجه، دیگر شاید سوال اصلی این نیست که «معنا و مفهوم این اصطلاحات چیست؟»؛ بلکه سوال اصلی این است: «چرا سرمایهگذاری در این زمینه این قدر سرعت گرفته است؟». شاید هم سوال اصلی این باشد: «آیا سرمایهگذاری کنیم یا نه؟»
این سوالات بهانهای بود که در میزگردی با حضور چند تن از مهندسان و متخصصان این حوزه و کارشناسان مالی و تجاری، موضوع بیتکوین و دستگاههای ماینر را بررسی کنیم. مهندس علی بیضایی، کارشناس کامپیوتر، یکی از افرادی است که در راهاندازی این سیستمها فعالیت میکند. مهندس مهدی قنبری هم مهندس کامپیوتر است و به جنبههای فنی، اقتصادی و شرعی این موضوع آشنایی دارد. عبدالحسین محمدی، رییس بانک انصار گراش، به خاطر حضورش در بازارهای مالی و تجربهاش در فرآیندهای مشابه، خودش را به این قضیه مشکوک نشان میدهد. صادق ایزدی، رییس اداره صنعت و معدن و تجارت گراش نیز مباحث جلسه را زیر نظر دارد. حضور چند تن از سرمایهگذاران بالقوه نیز بر تکاپوی بحث میافزاید.
موضوع از چه قرار است؟
ظاهر قضیه برای خریداران ماینر این است: شما یک یا چند دستگاه ماینر میخرید (که بسته به نوعشان بین دو و نیم تا ۵۰ میلیون تومان قیمت دارد) و یک متخصص آن را به شبکهای وصل میکند. این دستگاهها به شکل مکعب مستطیل و به اندازه یک جعبهی فلاسک چای بزرگ هستند و وزن زیادی ندارند، اما صدای نسبتا بلندی (شبیه به صدای ترافیک) تولید میکنند و تا دلتان بخواهد برق میخورند. شما دستگاه را به حال خود رها میکنید و فقط چند ماه یک بار آن را سرویس میکنید. ولی سر هر ماه، مقداری پول (که مبلغش هیچوقت ثابت و تضمینشده نیست) به حساب شما در شبکهای نوشته میشود که شما میتوانید آن را هر وقت خواستید نقد کنید. نصابها میگویند بعد از چند ماه، سرمایهای که برای خرید دستگاه ماینر و پرداخت فیش برق گذاشتهاید، برمیگردد، و بعد از آن سود خالص است.
وقتی قضیه به این سادگی مطرح شود، احتمالا هر کسی وسوسه میشود چند تا از این «مرغهای تخمطلا» را در خانه داشته باشد. اما از طرف دیگر، شنیدن پیچیدگیهای فنی و اقتصادی و شرعی قضیه، هر کسی را نسبت به سرمایهگذاری مشکوک و مردد میکند و آن را مثل یک «قمار پرخطر» جلوه میدهد. اگر هنوز برایتان سوال است که پس چرا همه کار و بارشان را رها نمیکنند و چند تا از این دستگاههای ماینر نمیخرند، باید با بخشی از این پیچیدگیها آشنا شوید.
توضیحات فنی (که سر در نمیآورید)
مهندس قنبری با توضیحی کلی دربارهی شبکهی بلاکچِین که بستر اصلی بیتکوین است شروع میکند. «دو نوع کلی شبکه داریم. نوع اول، سرورکِلایِنت است، که در آن همه دستگاهها به یک دستگاه سِرور وصل میشوند و فایلها را از آن دریافت میکنند. نوع دوم، شبکه نظیربهنظیر است. در این نوع، دستگاهها یکبهیک به همدیگر وصل هستند و فایلها در بین همه دستگاهها به اشتراک گذاشته میشود. مثلا بیتتورنت یک شبکه از نوع دوم بود که ساختار دریافت فایل را به هم زده بود و برای گرفتن فیلم و فایلها از سالها قبل استفاده میشد. به این صورت که بر اساس ارتباط نظیربهنظیر، فایلها به اشتراک گذاشته میشد و اگر کسی دانلود میکرد، باید آپلود هم میکرد. بلاکچِین هم یک تکنولوژی جدید در شبکه است که به صورت توزیعشده است.»
مهندس بیضایی ادامه حرف او را میگیرد: «بلاکچِین یک تکنولوژی جدید است و هنوز خیلیها از آن واهمه دارند. دقیقا مثل زمانی که اینترنت آمد و خیلی مخالف داشت. اما حالا همه میدانند حضور اینترنت چقدر مهم است. بلاکچین منبعی است که میتوان کارهای بسیاری با آن کرد و فقط بحث مالی نیست.»
او برای نشان دادن خصوصیت دموکراتیک این اختراع، به تاریخچهی این تکنولوژی جذاب نیز اشاره میکند: «ساتوشی ناکاماتو مخترع بیتکوین و شبکه بلاکچین به این شکل جدید است. از سال ۲۰۰۸ که فروپاشی اقتصادی آمریکا و جهان اتفاق افتاد و ما شاهد جنبشهایی همچون «اشغال والاستریت» و جنبش ۹۹درصد بودیم، ساتوشی گفت بگذارید کنترل مالی دست خود مردم باشد، نه دست دولتها و بانکها. برای رسیدن به این هدف، او شبکهی بلاکچین و واحد پول بیتکوین را اختراع کرد.»
کار ماینرها (که باز هم سر در نمیآورید)
اما کار دستگاههای ماینر دقیقا چیست؟ چرا به آنها میگویند «معدنچی»؟ چرا اینقدر گران است؟ چرا اینقدر سروصدا دارد؟ چه ارتباطی بین شبکهی بلاکچین و کار معدن وجود دارد؟ برای پاسخ دادن به این سوالات، مهندس بیضایی سعی میکند مثل معلمی رفتار کند که مجبور است به بچههای دبستانی، معادلات دیفرانسیل تدریس کند.
او با مثالی واضح شروع میکند: «بلاکچین مثل یک دفتر حسابداری کل است که تمام تراکنشها توسط تمام افراد حاضر در شبکه در آن ثبت میشود. این فرآیند بالاخره باید جایی تمام شود. «بلاک» همان برگهای است که همه در آن مینویسند. زمانی که بلاک به طور کامل پر میشود، باید نیمی از افراد شبکه آن را تایید کنند. آخر هر برگه نیز باید امضا شود. این برگه سپس به شکل یک معادله ریاضی در میآید که در یک فرآیند، به یک عدد تبدیل میشود. این عدد باید در سختی شبکه جمع شود، تا در نهایت یک واحد بیتکوین تولید شود. این محاسبات، کار ماینرهاست.»
او میگوید سروصدا و مصرف برق بالای ماینرها هم به همین دلیل است. «این محاسبات آنقدر پیچیده و سنگین است که از عهدهی کامپیوترهای معمولی برنمیآید و باید دستگاههای ماینر زیادی با هم همکاری کنند تا محاسبات را حل کنند. در واقع مثل یک مسابقه است. ما به «استخرهایی» (مجموعههایی) وصل هستیم که گروههایی است که سعی میکنند آن معادله را زودتر از بقیه حل کنند. به محض این که بلاک امضا شد، مبلغی به عنوان کارمزد به این استخرها پرداخت میشود که به تناسب بین کل ماینرها تقسیم میشود.»
به گفتهی مهندس بیضایی، این محاسبات هر روز پیچیدهتر و وقتگیرتر میشود، و دستگاههای ماینر هر روز پیشرفتهتر و سریعتر: «هر روز سختی شبکه بالاتر میرود و تولید بیتکوین سختتر میشود. طبق برنامه، در کل ۲۱ میلیون بیتکوین میتواند تولید شود که تا الآن ۱۹ میلیون تولید شده است. اما به خاطر سختتر شدن شبکه، تخمین زده میشود که پر شدن ظرفیت بیتکوین تا سال ۲۱۴۰ طول میکشد.»
اصلا بیتکوین چیست؟
بیتکوین توانسته است خودش را به عنوان یک ارز دیجیتال در بین ارزهای واقعی مثل دلار و یورو جا بیندازد و حتی مثل ارزهای دیگر خرید و فروش شود، هر چند نوسانات زیادی نیز در قیمت آن به چشم میخورد. به گفته مهندس بیضایی، در سال ۲۰۰۹ ارزش هر بیتکوین فقط ۶ سنت بود؛ اما در سال ۲۰۱۷ ارزشش به ۲۰ هزار دلار رسید. در سال ۲۰۱۸ ارزشش پایین آمد و به ۸۱۱۲ دلار رسید، اما تخمین زده میشود که در سال ۲۰۱۹ یک موج بالارونده خواهد داشت.
قنبری دربارهی مزایای بیتکوین هم اضافه میکند: «یک ارز قدرتمند است که خیلی جاها از آن استفاده میشود، و همین باعث میشود قدرت دلار از بین برود. چون در شبکه غیرمتمرکز رد و بدل میشود، قابل ردیابی هم نیست.» و بیضایی در ادامه همین حرف میگوید: «چون غیر ردیابی است، در «دارک وب» (وب سیاه، لایههای پایینتر اینترنت که بیشتر مردم به آن دسترسی ندارند) استفاده زیادی داشت، اما چند وقتی است استفاده از آن در این محیط کمتر شده است. دولتها هم امکان این را دارند که از بیتکوین برای دور زدن تحریمها استفاده کنند. در واقع بهترین راه برای دور زدن تحریمهاست.»
چرا سرمایهگذاری روی ماینر پرسود است؟
اما چنان که گفته شد، جدای از بحث خرید و فروش بیتکوین، نصب و راهاندازی دستگاههای ماینر در این چند ماه اخیر در ایران وارد فاز تازهای شده است و بسیار سریع در حال رشد است. گراش نیز از این تجارت استثنا نبوده است. به گفته بیضایی، راهاندازی ماینرها از حدود سه سال پیش به صورت فردی و موردی در گراش شروع شده است، اما از اوایل سال ۱۳۹۸ به یکباره رشد کرده است. بیضایی تخمین میزند در این مدت، دو گروه که به صورت عمده در این زمینه فعالیت میکنند، حدود هزار ماینر در گراش به فروش رساندهاند.
اما چرا این اتفاق در حال رخ دادن است؟ جواب این سوال در دو چیز نهفته است: ارزان بودن برق در ایران نسبت به بقیه نقاط جهان، و پایین آمدن ارزش پول ملی و به تبع آن بالا رفتن ارزش ارزهای دیگر.
قنبری جواب نسبتا سرراستی به این سوال دارد: «نصب ماینرها در ایران سودآور است، چون هم برق ارزان است و و هم ارزش دلار دائما بالا میرود. کشورهایی مثل ایران، چین و ونزوئلا به خاطر ارزان بودن قیمت برق، میزبان بیشترین ماینرها در جهان هستند.»
و نکتهی مثبت دیگر در بحث سرمایهگذاری روی ماینرها، استفاده از آنها برای دادهکاوی هر نوع ارز دیجیتال دیگر، نه فقط بیتکوین، است. بیضایی میگوید: «کسی که ماینر میخرد فقط برای بیتکوین نیست. این دستگاهها کارشان دادهکاوی است. میتوان بعدا برای هر ارز دیجیتال دیگری که بیشتر بصرفد، تنظیمشان کرد.»
بیضایی در مورد نحوهی وارد شدن سرمایهگذاران به این بازار میگوید: «اولین چیزی که برای ما در هنگام مشاوره دادن مهم است، میزان سرمایه است. ما هیچوقت کسی را تشویق نمیکنیم که تمام سرمایهای را که دارد در این کار بگذارد. مسالهی مهم بعدی، مکان نگهداری ماینرهاست چون شرایط نگهداری به خاطر مصرف برق بالا و سروصدای زیاد مهم است. بعد از اینها میرسیم به انتخاب نوع دستگاه ماینر و این که با توجه به مقدار سرمایه، چه دستگاهی مناسبتر است. به خاطر نوسان دلار، قیمت دستگاههایی که معمول استفاده میشود، از هفت و نیم میلیون تومان به ۱۲ میلیون تومان رسید.»
قیمت بالای دستگاه یک طرف قضیه است، و مصرف بالای برق این دستگاهها هم طرف دیگر قضیه (اگر از مصرف اینترنت دستگاه صرف نظر کنیم). بیضایی سعی میکند میانگینی از مصرف برق دستگاهها به دست دهد، هرچند تاکید میکند مصرف برق و سروصدا به نوع دستگاه بستگی دارد: «به صورت میانگین میتوانیم محاسبه کنیم که مصرف برق یک دستگاه متوسط، چقدر به صرفه است؛ مثلا برای دستگاه اس۹ که دستگاه متوسطی محسوب میشود و روزانه ۳ دلار کار میکند. ما چهار نوع برق در ایران داریم: ۱) برق خانگی، که استفاده از آن فقط در تابستان مقرونبهصرفه است، چون قیمت برق در تابستان کمتر است. در زمستان که قیمت برق بالاست، راهاندازی ماینر با برق خانگی بهصرفه نیست. ۲) برق تجاری، که به هیچوجه مقرونبهصرفه نیست، چون هزینه برق هر دستگاه ماهانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان میشود. ۳) برق صنعتی، که مقرونبهصرفه است، چون فقط ماهی ۷۰ هزار تومان در میآید. ۴) برق کشاورزی، که این نوع هم کاملا مقرونبهصرفه است.» بیضایی از امکان سرقت برق نیز توسط خریداران ماینر صحبت میکند، که مشخص است که کاری کاملا غیر قانونی است.
چرا این سرمایهگذاری پرخطر است؟
شاید مهمترین دلیلی که نصب ماینرها در ایران رونق گرفته است، همین ارزان بودن چند نوع برق در ایران است. اما با توجه به این که نصب ماینرها یک فعالیت تجاری محسوب میشود، آیا استفاده از انواع برقهای خانگی، صنعتی و کشاورزی به جای برق تجاری، از لحاظ قانونی بلامانع است؟ و آیا از لحاظ شرعی مجاز است؟ جواب هر دو سوال منفی است.
مهندس قدرت فانی، رییس اداره برق گراش، در مورد مشکلات تامین برق خانگی و منع قانونی استفاده از برقهای صنعتی و کشاورزی صحبت میکند. او تاکید میکند: «از نظر ما، راهاندازی این دستگاه یک فعالیت تجاری است، و اگر از برق تجاری استفاده کنند، از نظر ما مشکلی ندارد.» اما طبق گفته بیضایی، برق تجاری گران است و مقرونبهصرفه نیست. در نتیجه خریداران به سمت استفاده از انواع دیگر برق میروند.
مهندس فانی دربارهی احتمال ایجاد مشکل در تامین برق خانگی در تابستان میگوید: «ما با مصرف برق زیاد این دستگاهها مشکل داریم. مخصوصا در تابستان و در زمان پیک مصرف، حتما به مشکل برمیخوریم و قطعی برق خانهها را خواهیم داشت.» رییس اداره برق درباره استفاده از برق صنعتی و تجاری هم میگوید: «استفاده از برق کشاورزی که صد در صد غیر مجاز است و در صورتی که متوجه شویم، حتما برخورد میکنیم. صحبتهایی هم در مورد ممنوعیت استفاده از برق صنعتی شده است، که احتمالا در آینده نزدیک با این مورد نیز برخورد خواهیم کرد.»
عبدالحسین محمدی، رییس بانک انصار گراش، نیز از ریسکهای سرمایهگذاری روی ماینرها در ایران صحبت میکند. او به دو هشدار بالاترین مقامهای پولی ایران در مورد تخلفآمیز بودن این مساله استناد میکند: «هشدار بانک مرکزی: در جلسه شورای عالی مبارزه با پولشویی: فعالیت در این زمینه ممنوع است.»؛ و «رییس سازمان بورس و اوراق بهادار: خرید و فروش بیتکوین از طریق کارگزاران تخلف است.» او اضافه میکند: «البته هنوز قانونی برای گذاشتن ماینرها نیست. اما مشخص هم نیست که تا چه زمانی به همین صورت باقی خواهد ماند.»
محمدی که با انواع بازارهای مالی آشنایی دارد، مخالفتش با این تجارت را یک مخالفت ساختاری میداند: «ورود به این تجارت، یک «کار واقعی» نیست، چون قمارگونه است. این تجارت اصلا مولد نیست. تصور کنید اگر همه مردم کار و فعالیت صنعتی و خدمات و کشاورزی را تعطیل کنند و به این کار رو بیاورند، به چه مشکلاتی دچار میشویم. حتی بعضی از کارشناسان عقیده دارند راه افتادن بیتکوین از طرف خود سیستم اقتصادی آمریکاست. چرا ما با هر چیزی خرید و فروش میکنیم؟ چرا برای انجام کار واقعی تجاری از آن استفاده نمیکنیم؟»
معلوم نیست خلا قانونی در مورد این دستگاهها چه زمانی برطرف میشود، اما مسالهی شرعی آن در حال حاضر تقریبا مشخص است: به گفته قنبری، مراجع تقلید آن را حرام دانستهاند. قنبری میگوید: «این مساله بحث فقهی دارد. من زیاد وارد نیستم و کاش یک کارشناس مذهبی در این مورد نظر میداد. اما از نظر اسلام، هر چیزی که پشتوانه ندارد و مبهم است، مشکل دارد. از طرف دیگر، ریسک بالا هم مشکل دیگری است که از لحاظ اسلام مشکلدار است. در این مورد هم مراجع گفتهاند حرام است. ما از دفتر رهبری نیز استفتا کردیم. گفتند: «از آنجا که مرجع تقلید نظر نداده، وظیفه عمل به احتیاط است، لذا ورود به این معامله برای مقلدین معظم له حرام بوده و نباید وارد شوند یا میتوانند با رعایت الاعلم فالاعلم به مجتهد جامع الشرایط دیگری رجوع نمایند.»
با این وجود، این حرفِ آخرِ شرع در این زمینه نیست. ممکن است در آیندهی نزدیک، با روشن شدن جوانب قانونی و تکنیکی قضیه، مراجع تقلید فتواهای جدیدی صادر کنند. و ممکن است یک یا چند مرجع تقلید، نظرشان بر حرام بودن این تجارت نباشد. اگر میخواهید از این موضوع خیالتان راحت شود، بهترین راه استفتا از مرجع تقلید خودتان است.
بالاخره مرغ تخمطلا یا قمار پرخطر؟
به گفتهی یکی از سرمایهگذاران بالقوه که در میزگرد حضور دارد، شاید هیچکس نتواند جواب قاطعی به این سوال بدهد: «آیا سرمایهگذاری روی این تجارت درست است یا نه؟» درستی و غلطی این مساله به عوامل زیادی بستگی دارد. هنوز قطعیتی در مورد منع قانونی و شرعی ورود به این تجارت و همچنین میزان ریسک آن وجود ندارد. پس برای آنها که سودای کسب مال از راه آسان دارند و یا میخواهند از کاهش ارزش پولشان جلوگیری کنند، جواب این سوال مثبت است. اما برای آنها که قانونمند و متشرع، یا معتقد به انجام کار تجاری و اقتصادی مولد هستند، جواب این سوال منفی است.
پانوشتها:
- Bitcoin
- Blockchain
- Miner