هفتبرکه: با انتشار مطلبی با عنوان «سه پرده از تماشاخانهی ناخودگاه جمعی» به قلم مسعود غفوری در سایت گریشنا، که در آن شیوهی مدیریت اللهقلیخان، اولین شهردار گراش، برجسته شده بود، دو تن از خوانندگان انتقاداتی به شیوهی کار و مدیریت اللهقلیخان وارد کرده بودند (مطلب و نظرات در اینجا). در پاسخ به این انتقادات، میرزا اکبری، روزنامهنگار باسابقه و از تاریخنگاران ورزش گراش، مطلبی را در جواب این دو خواننده برای گریشنا ارسال کرده است. او در این یادداشت، اللهقلیخان را پدر گراش نوین مینامد و اقدامات او را برای تبدیل گراش به یک شهر مرور میکند.
اظهارات جناب حقیقت لااقل برای من گنگ و نامفهوم است که گفته «چه کسی اللهقلیخان را به گراش آورد؟» حاج اللهقلیخان فرزند همین آب و خاک بود و قرار نبود کسی او را به گراش آورد! وی عشق و علاقه به زادگاهش را از پدر به ارث برده بود و با تمام وجود به مردم این شهر دلبسته بود و بحق خدمات ماندگار وی به زادگاهش بر هیچ شهروند منصفی پوشیده نیست.
خان گراش در برههای از زمان به یاری مردم این دیار شتافت که گراش قصبهای بیش نبود. اما همت و غیرت والای این بزرگمرد بود که گراش را از بافت قدیمی خارج و آن را به شهری زیبا و مدرن بدل کرد. در واقع خشت زیربنای گراش امروزی به دست توانمند این مرد گذاشته شد. خیابانکشی بخشی از دهها خدمت ماندگار این بزرگ مرد بود. لولهکشی آب شیرین در دهه چهل؛ احداث حمام مدرن با دوش آب که بر دیو کریه انواع بیماریها از تراخم گرفته تا پیوک و کچلی خط بطلان کشید؛ و…
جناب حقیقت، به زعم شما حکم اعدام اللهقلیخان چه ربطی به دادگاههای خلخالی داشت؟ ایشان پس از انقلاب بازداشت و به شیراز اعزام و با پیگیریهای حضرت آیتالله آیتالهی، امام جمعه فقید لارستان، آزاد گردید. در ثانی مگر جرم خان گراش به جز خدمت به مردم زادگاهش چه بود که حکم اعدام بگیرد و بقول شما توسط شخص ناشناختهای از مرگ رهایی یابد؟
و اما «گراشی» گفته یکی از اشتباهات شهردار آن زمان، تبدیل رودخانه خهرویه به خیابان بود که میتوانست با کمترین هزینه مسیر خیابان را تغییر دهد. جناب گراشی، من نمیدانم شما چند سال دارید و تا چه اندازه از بافت و خانههای آن روز گراش اطلاع دارید و بدون تحقیق و مطالعه نظر کارشناسانه ارائه میدهید و بر آن صحه گذاشتهاید! برادرجان، کدام اعتبار و هزینه؟ زمانی که خان گراش اقدام به خیابانکشی کرد، به نقل از حسابدار وقت شهرداری جناب عباسخان حسنزاده، تمام موجودی شهرداری گراش پانزده هزار تومان بود که آن هم خرج تخریب منازلی کرد که در جوار رودخانه به قول شما «منه خئره» قرار داشت. تدبیر و ژرفنگری شهردار وقت بود که با حداقل اعتبار دست به ریسک زد تا خیابانی به وسعت امروز احداث نماید که اگر خیابان گراش با تنها خیابان آن روز مرکز شهرستان (لار) مقایسه کنید، به روان پاک آن بزرگمرد درود میفرستید که دست به چه اقدام بزرگی زده بود.
بدون تردید باید از زنده یاد حاج اللهقلیخان به عنوان پدر گراش نوین یاد کرد که نخستین خشت زیربنای گراش امروزی را بنا نهاد.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد