هفت برکه گریشنا، «من یک معلم هستم و معلمی شغل انبیاست» همه ما این جمله را از معلمهایمان شنیدهایم اما شاید زیاد با شغل معلمی آشنا نباشیم به مناسبت دوازده اردیبهشت، روز معلم گفتگویی داریم با دو معلم تازه کار که به تازگی وارد این شغل شدهاند. باهم شیرینی و تلخیهای معلمی را میخوانیم.
عالیزاده: من یک معلم و دوست دانش آموزانم هستم.
مسیب عالیزاده ۲۴ ساله و متولد گراش است. او فارغ التحصیل شیمی از پردیس شهید باهنر اصفهان است. عالیزاده امسال اولین سالی است که به عنوان معلم شیمی در مدرسه محبی کلاس دهم و یازدهم و مدرسه عالیان متوسطه اول، هفتم و هشتم تدریس میکند.
هفت برکه: چرا رشته معلمی را انتخاب کردید؟
عالیزاده: «من علاقه زیادی به پزشکی و دندانپزشکی داشتم و برای اینکه به علاقهام دست پیدا کنم یکسال هم پشت کنکور ماندم. در سال دوم کنکور رتبه ۱۱ هزار منطقه سه را کسب کردم و انتخاب رشته شیمی در دانشگاه فرهنگیان انتخاب ۱۴۹ من بود. دلیل انتخاب این رشته و دانشگاه فرهنگیان اصرار دوستانم بود آن هم با دلایلی مثل معافیت سربازی و ضمانت شغلی دارد. اما در کنار این مزایا الان قانون خدمت سربازی عوض شده و من چند روز دیگر باید برای دوماه آموزشی اعزام شوم. انتخاب یک تا ۱۴۸ من هیچکدام نه دانشگاه فرهنگیان نه حتی به معلمی فکر میکردم و این رشته و دانشگاه را به اصرار دوستان و دقیقا همان هم شد. هیچ شناختی از این دانشگاه نداشتم و تاکید دوستان هم بیشتر روی رشته بود تا دانشگاه.»
هفت برکه: الان از شغل معلمی راضی هستید و این را به دانش آموزان خودتان پیشنهاد میدهید؟
عالیزاده: «اگر همین الان هم کسی پیش من برای مشاوره بیاید آنقدر که روی رشته مورد علاقه فرد تاکید میکنم رو خود دانشگاه ندارم، چون دانشگاه فرهنگیان مشکلات اساسی زیاد دارد. دانشگاه فرهنگیان مشهد بالاترین سطح را بین دانشگاههای فرهنگیان کشور دارد اما باز هم در مقایسه با دانشگاههای دولتی سطح پایینتری دارد هم از نظر سطح علمی و هم امکانات. مثلا من در دانشگاه اصفهان دومین دانشگاه فرهنگیان کشور درس خواندم و از دانشجوهای دولتی دیگر دانشگاهها چیزهایی را میشنیدیم که برای ما غریبه بود. به عنوان مثال رزرو غذا آن هم منو انتخابی در دیگر دانشگاهها اما دانشگاه ما یک نوع غذا که آن هم اگر نمیخوردی باز هزینه کسر میشد. یا خوابگاه که هشت نفر در یک اتاق کوچک زندگی میکردیم. امکانات رفاهی هم که کلا یا نداشتیم یا سطح پایینتری داشت. نه اینکه دانشگاه ما فقط نداشت ولی اینکه اصفهان دومین دانشگاه فرهنگیان کشور است کمی توقعمان بالاتر بود.»
هفتبرکه: یعنی این دانشگاه هیچ مزیتی نداشت؟
عالیزاده: «حقوقی که دانشجو در حین تحصیل هم دریافت میکند از مزیتهای دانشگاه فرهنگیان بود، هر چند خالص دریافتی کم بود و بخشی برای خوابگاه و غذا کسر میشد. تحصیل در دانشگاه فرهنگیان خوبی که دارد این است که از همان ترم اول یا دوم استخدام میشوی و بعد از پایان دانشگاه به استخدام رسمی در میآیید. هر چند فیلتر ورودی دانشگاه زیاد هم سخت نبود ولی دانشجوهای یک جنس و خوبی داشت که تعامل خیلی خوبی بین دانشجوها برقرار بود و همین سختیهای دانشگاه را برای ما قابل تحملتر میکرد.»
هفت برکه: اولین جلسهای که رفتید سر کلاس را یادتان هست؟ چطور بود؟
عالیزاده: «اولین جلسهای که سر کلاس رفتم کلاس هفتم مدرسه عالیان بود که استرس داشتم، حتی برای این مصاحبه هم که آمدم استرس داشتم چون بار اولم بود اما در همون چند ثانیه اول استرس از بین رفت. من دوره کارورزی طولانی نداشتم و تقریبا تجربهای برای تدریس نداشتم چون در دوره کارورزی کمتر معلمی قبول میکند که دانشجو تدریس داشته باشد اکثرا خودشان درسهایشان را عقب هستند. اما به عنوان اولین حضورم در سر کلاس برایم خیلی رضایت بخش بود و تا چند روز همین طور اولین تدریسم را برای اطرافیانم تعریف میکردم. طوری بود که تا به من میرسیدند میگفتند یک روز تدریس داشتی ولی به اندازه یکسال خاطره تعریف کردی. بین همه کلاسهایم الان با متوسطه دوم راحتترم هستم چون اختلاف سنی کمتری داریم و کنترل کردن کلاس برایم راحتتر و با روحیهام سازگاتر است.»
هفت برکه: امسال چند ساعت تدریس دارید؟
عالیزاده: «تدریس برای یک معلم در طول هفته ۲۴ ساعت است که من برای سال اولم ۳۶ ساعت تدریس علوم، آزمایشگاه و شیمی میکنم. دوست داشتم بیشتر وقتم را صرف تدریس و کسب تجربه کنم.»
هفتبرکه: حقوق معلمی راضی کننده است؟
عالیزاده: «به اندازه تلاشی که معلمها دارند حقوق دریافت نمیکنند، شاید از نظر خیلیها بگویند که سه ماه تابستان را بدون تدریس حقوق دریافت میکنند اما ما به اندازه زحمت و تلاش خود حقوق نمیگیریم.»
هفت برکه: بهترین خاطره شیرینی که سر کلاسهای امسال داشتید؟
عالیزاده: «یکم اردیبهشت تولد من بود و وقتی وارد کلاس شدم با برف شادی و ترقه برایم جشن تولد گرفتند که اگر کمی بیشتر ادامه پیدا میکرد حتما به دست دانشآموزانم منفجر میشدم و خوب شد که معاون به دادم رسید و من را که در گوشهای از کلاس پناه گرفته بودم نجات داد. حتی هدایای که به من دادند هم در نوع خودش جذاب بود. جو کلاس من صمیمانه است. من بسیار فراموشکار هستم و حتی شده نیمه شب یادم آمده است که فردا امتحان دارند و سریع همان موقع سوال طرح کردهام این هم از خاطرات بد این مدت تدریسم میتواند باشد که تا دیر وقت بیدار میمانم.»
هفت برکه: معلم سخت گیری هستید؟
عالیزاده: «سوالات امتحان را سخت طراحی میکنم ولی طوری به دانش آموز تلقین میکنم که امتحان خیلی آسان است و سر جلسه هم تا جایی که بتوانم کمک میکنم، جلسات امتحان من خودش یک جور کلاس آموزشی است، حتی شده سوالی را اکثرا مشکل داشتند و خودم جواب را حل کردهام تا یاد بگیرند، اما برای تقلب از روز اول اتمام حجت کردهام کسی اجازه تقلب ندارد. من به اندازهای که درس میدهم از دانش آموز سر جلسه میخواهم نه بیشتر. سوال بپرسید جواب میدهم ولی تقلب نکنید.
هفت برکه: در این مدت کسی هم تقلب کرده؟
عالیزاده: « سرجلسه امتحان یکی از شاگردانم تقلب کرد وقتی برگه را از او تحویل گرفتم برای عذرخواهی پیشم آمد و در طول مدتی که عذرخواهی میکرد و پشیمان بود هیچوقت نگفت که ببخشید و نمرهام را بدهید تکرار نمیکنم، فقط تکرار میکرد که مرا ببخشید چون از اینکه خودم کمک میکنم و روز اول از دانشآموزانم یک خواسته داشتهام که تقلب نکنید شرمنده بود. من هم بعد از چند وقت که متوجه اشتباهش بشود نمره را به او دادم.»
هفت برکه: جو کلاس بین معلم و شاگرد را چگونه میبینید؟
عالیزاده: «مطمئنا فقط درس دادن، امتحان گرفتن و کلاس سرد و خشک داشتن دانش آموز را اذیت و دل سرد میکند اما خوب تا جایی که بشود سعی کردهام این اتفاق نیفتد، معمولا ۱۵ دقیقه درس میدهم مابقی کلاس را به حل مسائل میپردازم و همیشه هم به من میگویند که کلاس شما خیلی زود برایمان میگذرد و خسته کننده نیست. حتی بعضی روزها صبحانه را باهم در کلاس میخوریم و در هفته این برنامهها را برایشان دارم.»
هفت برکه: شیوه تدریس و مدیریت کردن کلاس شما چگونه است؟ و تا چه اندازه امسال موفق بودید از نظر خودتان؟
عالیزاده: «درس شیمی را نمیتوان گروهی کار کرد، من ابتدا درس میدهم، و با حل سوالات مختلف و دانش آموز را درگیر میکنم و کاملا غیر مستقیم بحث را به حاشیه میبرم تا کمی هم استراحت داشته باشند. بیش از ۸۰ درصد از معلمهای خودم الگو گرفتهام و الگوی اصلی خودم آقای مهیایی است. برنامهای که برای متوسطه دوم داشتم تقریبا ۹۰ درصد آن عملی شد و از خودم راضی هستم ولی چون آمادگی برای متوسطه اول نداشتم و دانشآموزان هم زیاد هستند حجم کتاب درسی زیاد اجازه نداد که خوب برایشان وقت بگذارم. نهایتا توانستم چندبار آنها را به آزمایشگاه ببرم و کمی جو کلاس را به سمت سرگرمی ببرم.»
هفت برکه: اهل مطالعه غیر درسی و معرفی کتاب به دانش آموزان هستید؟
عالیزاده: «خودم زیاد اهل خواندن کتاب نیستم و گاهی رمان میخوانم و خوب مسلما نمیتوانم کتاب هم معرفی کنم. سرگرمی اصلی خودم فیلم و سریال است که حتی گاهی به نقد و بررسی فیلم هم مینشینیم سرکلاس.»
بنیاسدی: معلمی عشق است و این را فقط یک معلم درک میکند
مجتبی بنیاسدی ۲۴ ساله، متاهل و دبیر زیست شناسی متوسطه دوم است. او فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر استان مرکزی و امسال دومین سال تدریس او است.
هفت برکه: چرا رشته معلمی را انتخاب کردید؟
بنیاسدی: «من رتبه ۲۸۹۶ منطقه سه را داشتم و وقتی که پنج انتخاب اولم را دانشگاه فرهنگیان زدم خیلی مورد سرزنش اطرافیانم قرار گرفتم، حتی خاطرم هست که دوستانم برای منصرف کردن من شب آمدند دم در خانه که منصرفم کنند. با توجه به رتبهام راحت میتوانستم وارد رشتههای پیراپزشکی شوم اما خوب به معلمی علاقه بیشتری داشتم.
هفت برکه: الان از انتخاب خودتون راضی هستید؟
بنیاسدی: «شاید اگر بگویم شغل معلمی عشق است و ایثار شعار به نظر بیاید اما این جمله را فقط خود معلمها درک میکنند و واقعا شغلی است که باید با علاقه وارد شد. در دانشگاه خیلی از دانشجوها که بودند میگفتند فقط بخاطر اینکه شغلی داشته باشیم وارد این رشته شدهایم و الان که در ارتباط هستیم میگویند خیلی اذیت میشویم و حتی از نظری حقوقی هم کفاف زندگی را نمیدهد.»
هفت برکه: مگر حقوق یک معلم چقدر است؟
بنیاسدی: «حقوق ثابت یک معلم تا سال قبل یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود که امسال ۴۰۰ هزار تومان دیگر افزایش پیدا کرده است. و در حال حاضر ما فقط اضافه تدریس مهر و آبان دریافت کردهایم و هنوز مابقی واریز نشده است. میزان ساعت تدریس یک معلم ۲۴ ساعت است که من امسال ۵ ساعت هم اضافه برداشتهام. روی درآمد معلمی نمیتوان حساب کرد و بعضی از معلمها در کنار این شغل عصر و شب هم سرکار هستند.»
هفت برکه: اهل مطالعه غیر درسی و معرفی کتاب به دانش آموزان هستید؟
بنیاسدی: «چون روزانه مطالعه درسی دارم سعی میکنم در کنارش مطالعه غیردرسی هم داشته باشم و بیشتر هم رمان میخوانم به دانش آموزان هم معرفی میکنم. ما روزانه سر کلاس کنفرانس هم داریم که از بین ۳۰ دانش آموز سعی میکنم حداقل چهار موضوع غیر درسی هم مطرح کنم برای کنفرانس و کتاب معرفی کنم تا اختیاری انجام دهند. حتی میپرسند این کتاب غیردرسی چه ربطی به کلاس دارد اما خوب عقیده دارم دانش آموزشی که بتواند خوب متن بخواند بهتر میتواند درس هم بخواند و خوب متن خوندن از کتاب خواندن بدست میآید.»
هفت برکه: تا چه اندازه به تمام برنامههایی که در ذهن برای تدریس داشتید دست پیدا کردید؟
بنیاسدی: «میتوانم به جرات بگویم به بیش از ۵۰ درصد برنامههایی که در ذهن برای تدریس و اداره کردن کلاس داشتم در این دو سال دست پیدا کردم. اداره کردن مدرسه پسرانه خیلی سختتر از مدرسه دخترانه است و بدترین موضوع هم همین موبایل است که باید خیلی حواست جمع باشد که سوتی ندهی وگرنه سریع فیلم میگیرند و منتشر میکنند اما خوب در مدرسه دخترانه موبایل ممنوع است. خودم را هم پای دانش آموزانم پیش میبرم. وقتی تدریس میکنم دانش آموزانم میگویند که تلفیقی از معلمهای قدیمی درس میدهی و واقعا هم این گونه است سعی کردهام از معلمهای خودم الگو بگیرم، از هر کدام یه الگو که تلفیقی از همه آنها را اجرا میکنم.»
هفت برکه: خاطره شیرینی از دو سال معلم بودن خود دارید؟
بنیاسدی: «من سال قبل اولین سال تدریسم در مدرسه سیدالشهدا، محبی و دخترانه امام رضا(ع) بود که خوب بیشتر اتفاقات جالب هم در مدرسه امام رضا(ع) اتفاق میافتاد. سال گذشته دانش آموزانم از قبل با همسرم هماهنگ کرده بودند که برای روز معلم برای جشنی که در نظر داشتند به مدرسه بیاید، مشغول تدریس مبحثی بودم که در زدند و طبق معمول فکر کردم معلم پرورشی برای اعلام برنامهای آمده است و وقتی در را باز کردم همسرم را کیک به دست پشت در کلاس دیدم که خیلی برای خوشآیند بود.»
هفت برکه: اگر دانش آموزان از شما مشاوره تحصیلی بخواهند شغل معلمی و دانشگاه فرهنگیان را پیشنهاد میدهید؟
بنیاسدی: «بله با کمال میل این کار را انجام میدهم. دانشگاه فرهنگیان در کنار همه مزایای خوبی که دارد باید معایب دانشگاه را هم صادقانه گفت وضعیت ژتون، واحدهای درسی، اساتید واقعا در دانشگاه فرهنگیان مشکل داریم پس باید در کنار مزایا معایب را هم گفت. »
هفت برکه: چرا دانش آموزان گراش کمتر دانشگاه فرهنگیان را انتخاب میکنند؟
بنیاسدی: «بچههای گراش دوست دارند سریع به قله دست پیدا کنند چون اکثرا گراشیها خارج رو هستند و وقتی من حقوقم را به دانش آموزانم میگوینم به میگویند چطور زنده هستید با این درآمد. نه اینکه معلمی بد باشد نه من اصلا به کار کردن خارج کشور تشویق نمیکنم و یک شبه نمیتوان همه چیز را بدست آورد باید پله پله پیش رفت تا به اهداف رسید.
هفت برکه: بنظر شما دلیل این طرز تفکر نسل جدید چه چیزی میتواند باشد؟
بنیاسدی: «وقتی اطرافیان و بزرگترهای خود را میبینند کمتر به سمت معلمی کشیده میشوند برای همین است که اکثر معلمهای ما غیر بومی هستند و باید تلاش کنیم روی ان مسئله بیشتر کار کنیم. ما در چند سال آینده ریزش فوق العادهای داریم و جایگزین هم نداریم. یکی از دلایل ممکن است نقزدنهای معلمان ما سر کلاس باشد. یعنی معلم وضعیت معیشتی و حقوقی خود را سر کلاس مطرح میکند و باعث میشود دانشآموزان نسبت به این حرفه دلسرد شوند. بعد خود دانشآموزان این صحبتها را به خانه میبرند و میشود دلیل بعدی یعنی خانوادهها و خانوادهها هم خیلی تمایل ندارند فرزندشان معلم شود. دلیل دیگر تنبلی، راحتطلبی، پشتمیزنشینی و گاها کم تحرکی دانشآموزان ماست. البته آگاه کردن دانشآموزان نسبت به مزایا و معایب با ناامید کردن خیلی فرق میکند. بله معلمان نسبت به تبعیض بین وزارتخانهها اعتراض دارند ولی کلاس جای این صحبتها نیست.»
هفت برکه: شما هم در دوران تحصیل خودتون شاهد این نق زدنها و صحبتهای اطرافیان بودید؟
بنیاسدی: «من ترم اول یا دوم دانشگاه بودم که یکی از معلمان دوران راهنمایی را دیدم. از من پرسید چکار میکنی؟ با ذوق و شوق گفتم انشالله همکار میشویم. اما او با طنزی تلخ و نا امیدانه گفت: مگر خونه نمیخواهی؟ بله. مگر ماشین نمیخواهی؟ بله. پس چرا آمدی معلم شدی؟
این یک طرز برخورد و یک نمونه دیگر. الگوی تدریس من آقای دارشی، دبیر ریاضی بود و هست و خواهد بود. به محض اینکه قبولی من در دانشگاه حتمی شد من را “همکار عزیز”خطاب میکرد. خدا آقای دارشیهای گراش را زیاد کند. پس معلمها خیلی روی این امر میتوانند موثر باشند. همانگونه که دبیران نسلهای قبل با توصیهی معلمان خود، معلم شدند.»
هفت برکه: در گراش کمبود معلم داریم؟
بنیاسدی: «کمبود معلم در کشور ما به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است. و همین مشکل در گراش، ۶-۷سال بعد یک معضل بزرگ است. کمبود معلم بومی داریم نه معلم. وقتی دانشآموزان ما سهمیههای دانشگاه فرهنگیان را میسوزانند، صندلیها را افراد غیر بومی پر میکنند. کاری که ما گراشیها اصلا بلد نیستیم. یعنی پر کردن صندلیها. البته این حرف به این معنا نیست که دبیران غیربومی کمکاری میکنند. هرگز. ما یک آقای اسماعیلی جهرمی داریم که به اندازهی ۵ نفر زحمت میکشد و به شهر ما-شهر خودش-خدمت میکند. خودمان باید فرزندانمان را به سمت معلمی سوق دهیم و تشویق کنیم.»
هفت برکه: پیشنهادی برای رفع این مشکل دارید؟
بنیاسدی: «باید در مدارس مشاوره تحصیلی بدهیم، وقتی ولی دانشآموز از مدیر میپرسد مدرسه مشاور دارد یا نه؟ مدیر میگوید نه. از اداره گفتند نیرو نداریم. بعد خانواده گلهمند است که فرزند من بدون مشاوره بیراهه میرود. باید مدرسه مشاور داشته باشد. این بایدها به خودمان برمیگردد. باید این کمبود را خودمان جبران کنیم. کس نخارد پشت من….»
بنیاسدی: «معلمهایی که روز آنها مبارک است، دو دستهاند: کسانی که آنطور که باید برای حرفهشان وقت نمیگذارند. این افراد ظاهرا در آسایشاند. و آن دسته از معلمانی که برای حرفهشان زحمت میکشند. این دسته در آرامش هستند. گرچه ظاهرا کمی آسایش ندارند ولی این خستگی شیرین است و لذتبخش. شیرینتر میشود وقتی که دانشآموزان بدانند که معلمشان در آرامش و با جان و دل سر کلاس حاضر میشود.»
محبی: آموزش و پرورش شهرستان گراش ۷۰۰ پرسنل دارد
مجید محبی،معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش شهرستان گراش با اشاره به اینکه کل پرسنل آموزش و پرورش گراش حدود ۷۰۰ نفر است گفت: «از این تعداد ۴۵۰ نفر نیروی آموزشی به عنوان معلم، مدیر و معاون در تمامی مقاطع در شهرستان گراش و بقیه هم شامل نیروهای اداری، خدماتی، پرورشی، تربیت بدنی و بهداشت هستند.»
محبی با بیان اینکه کمبود نیروی انسانی در گراش کمتر احساس میشود افزود: «در کل آموزش و پرورش کشور با بازنشستگی شدید مواجه هست سالانه بین ۶۰ تا ۸۰ هزار نفر و در تنگنا قرار دارد، ولی در گراش با مدیریت نیروی انسانی در دو سال اخیر در ماه مهر تمامی معلمان مورد نیاز کلاسهای درس شهر و روستا تامین و دارای معلم بودهاند. عمده نیروهای ما از دانشگاه فرهنگیان و بعد از آن از طریق آزمون استخدامی وارد بدنه آموزش و پرورش گراش میشوند.»
معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش گراش خاطر نشان ساخت: «در حال حاضر مسیر اصلی تامین نیروی آموزش و پرورش دانشگاه فرهنگیان میباشد که با استقبال گسترده در کشور مواجه شده ولی در گراش متاسفانه به دلایلی داوطلبان کنکور چندان استقبال نکردهاند که با توجه به بازنشستگی عمده نیروهای بومی از این نظر با کمبود مواجه هستیم.»
محبی در ادامه افزود: «امسال سهمیه گراش در دانشگاه فرهنگیان ۱۸ نفر بوده که از شهر گراش فقط یک نفر انتخاب و پذیرفته شده مابقی از روستاها و شهرهای همجوار بودند. این در حالی است که ما سالانه در مراسم تقدیر از پذیرفته شدگان کنکور هدیهای که برای پذیرفته شدگان دانشگاه فرهنگیان در نظر میگیریم هم تراز قبولیهای پزشکی است. و از طرفی مزایای دانشگاه فرهنگیان مثل استخدام رسمی از بدو ورود به دانشگاه، معافیت از خدمت سربازی و دریافت حقوق از دوران دانشجویی را مکررا به دانش آموزان اطلاع رسانی کردیم.»
نوروزی: به زودی با معظل کمبود نیروی بومی در گراش روبرو خواهیم شد.
محمدصادق نوروزی، دبیر گروه نردبان با بیان اینکه تاکید افراطی در نردبان روی دانشگاه فرهنگیان نداریم گفت: «من شخصا با دانشگاه فرهنگیان موافق هستم و با توجه به شرایطی که وجود دارد و کمبود معلم در گراش باید تلاش کنیم که دانش آموزان را به این شغل و دانشگاه بیشتر تشویق کنیم. ضمانت شغلی و استخدامی یکی از شرایطی هست که کمتر شغلی دارد. شاید سطح بالای انتظارات را نتواند برآورده کند اما از جایگاه شغلی و امنیت شغلی خوبی برخوردار است. در نردبان خیلی تاکید ویژه و افراطی نداریم و ما فقط مزایا و معایب را میگویم و انتخاب را بر عهده خودشان میگذاریم و اعتقاد دارم تعریف و تشویق بیش از حد نتیجه عکس میدهد. هر دانش آموزی که وارد اتاق میشود برای انتخاب رشته گارد را نسبت به شغل معلمی دارد ولی خوب به صورت منطقی باید دو چندان وقت بگذاریم تا کمی مسئله را توجیه کنیم. این کار را برای همه رشتههایی که نسبت به آن گارد دارند انجام میدهیم و اگر قانع شدند و علاقه نشان دادند برای مرحله مصاحبه هم راهنمایی میکنیم. کمبود نیروی انسانی، تضمین شغلی، معافیت سربازی و تدریس در شهر خودمان از مزایای دانشگاه فرهنگیان است که اگر به آن نپردازیم به زودی با معظل کمبود نیروی بومی در گراش روبرو خواهیم شد.»