هفتبرکه: هنوز کسانی هستند که حرف زدن از خودکشی را درست نمیدانند. آنها در مواجهه با کسانی که علایم غیر عادی از خود نشان میدهند، بیدفاع هستند و نمیدانند چه کنند. این مشکل بخصوص در میان والدین بیشتر به چشم میآید. فاطمه مهروری، دانشآموختهی کارشناسی روانشناسی بالینی از دانشگاه شیراز، در این یادداشت اطلاعاتی پیرامون موضوع خودکشی و چگونگی رفتار با افرادی که به این کار فکر میکنند به شما میدهد.
فاطمه مهروری: خودکشی پدیدهای مبهم و رازآلود است که سراسر جهان را درگیر خود کرده و انتظار میرود در آینده با شدت بیشتری ادامه داشته باشد. متاسفانه این امر در کشور ما به یک معضل بزرگ تبدیل شده است و باید چارهای برای از بین بردن عوامل آن اندیشید. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی،در هر ۴۰ دقیقه در بسیاری از کشورها دست کم یک نفر دست به خودکشی میزند. بدین ترتیب سالانه بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان جان خود را میگیرند. (این آمار و ارقام در کشورهای مسلمان کمتر است.) با توجه به مشکلاتی که دنیای مدرن با خود به همراه دارد، انتظار میرود این موارد سال به سال افزایش یابد. اما علت و ریشه این معضل جهانی را در چه چیزی باید جستجو کرد؟
هنوز هم به قطع مشخص نیست که چرا و چگونه یک انسان به این نتیجه میرسد که مرگِ انتخابی بهترین گزینهی پیش روی اوست. اما چند دلیل میتوان برای خودکشی برشمرد. از دلایل مهم آن، نداشتن آرامش درونی است. مسائل و مشکلات جسمی و مالی و روحی و عاطفی و…. حتی ممکن است فرد در ظاهر هم هیچ کدام از مشکلات مطرح شده را نداشته باشد، به عبارتی همهچیزتمام باشد، اما باز هم دست به چنین اقدامی بزند. زیرا آن آرامشی که باید داشته باشد، ندارد و نمیتواند از امکاناتی که دارد لذت ببرد. دلایل دیگر شامل اینهاست: عدم آشنایی با مهارتهای فرزندپروری، شکست عاطفی و شغلی، نداشتن آگاهی از خصوصیتها و ویژگیهای مرحله نوجوانی، فقر و مشکلات مالی، عدم آشنایی با تکنیکهای حل مساله، نارضایتی زناشویی، وجود مشکلات و فشارهای روحی و عصبی، وجود افسردگی و اضطراب و…
صحبتی با والدین نوجوانان
نوجوانی یکی از دورههای مهم در زندگی هر فردی است. نوجوانان در این دوره با بالا و پایینهای زیادی دست به گریبانند که نیازمند حمایت والدین هستند تا بتوانند با بحرانهای این مرحله کنار بیایند و این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارند. آنها هم بالا و پایینهای زیادی دارند، مانند بقیه، حتی شاید بیشتر. شاید فهم آنها برای والدین سخت باشد. آنها دوست دارند فضای خصوصی خود را داشته باشند چون استقلال یکی از ویژگیهای این مرحله است. آنها در این مرحله زیاد دوست ندارند که والدین همیشه نگران آنها باشند.
با این حال شما فرزند خود را بهتر از هر کس دیگری میشناسید و اگر فکر میکنید رفتار او مثل همیشه نیست، بیحال است و مدام بدون دلیل معقولی گریه میکند یا به شدت عصبانی است، نمیتواند بخوابد یا بیش از حد میخوابد، از دوستانش کنارهگیری میکند و یا وسایلش را به این و آن میبخشد. رفتارهای پر خطر انجام میدهد، از سیگار استفاده میکند، تا دیر وقت خارج از خانه میماند، کارهایی که قبلا دوست داشت انجام نمیدهد، ممکن است به ظاهر مساله مهمی نباشد و ظاهرا علتش فقط مدرسه باشد. اما در حقیقت مساله مهمتر از این حرفها باشد. ممکن است او افسرده باشد. ممکن است فرزند شما در حال فکر کردن به خودکشی باشد.
این اتفاق میافتد؛ بیشتر از آن چه فکر میکنید، بیشتر از آن چه باید. ممکن است اطرافیان بگویند من واقعا نمیدانستم، من فکر میکردم این فقط یک دوره گذرا است، ای کاش با او حرف زده بودم. ای کاش با من حرف میزد، ای کاش بیشتر حواسم به او بود. پس اگر فرزند شما رفتارش تغییر کرده و مثل یک آدم دیگر رفتار میکند، چیزی بگویید. از او بپرسید ناراحتیات چیست؟ من چطور میتوانم به تو کمک کنم؟ و مستقیم از او بپرسید آیا به خودکشی فکر میکنی؟
سوال کردن اشکالی ندارد. درحقیقت کمککننده است. وقتی فرد به خودکشی فکر میکند، نیاز دارد کسی از او بپرسد، نیاز دارد کسی اهمیت بدهد. شاید بترسید که اگر بپرسید، اوضاع وخیمتر شود؛ مثلا این فکر را در سرش بیندازید. ولی این طور نیست. پرسیدن اشکالی ندارد.
«آیا تو به خودکشی فکر میکنی؟»
اگر در جواب گفت: «بله، شاید یا گاهی»؛ از این جملات استفاده نکنید: «احمقانه است. فیلم بازی میکنی. داری بزرگش میکنی. اون آدم ارزش خودکشی نداره. خودکشی کمکی بهت نمیکنه. تو خودتو نمیکشی.»
جملاتی که پیشنهاد میکنیم از آن استفاده کنید این جملات است: «متاسفم که این قدر حالت بده. چه جوری میتونم کمکت کنم؟ ما با هم این مشکل رو حل میکنیم.» و جملههایی از این قبیل.
افراد زیادی به خودکشی فکر میکنند، هم افراد بالغ و هم کودکان. اغلب ممکن است دست به چنین اقدامی نزنند، اما بعضیها هم آن را عملی میکنند. بنابراین اگر نشانههای مربوط را در فرزندتان یا اطرافیانتان دیدید، آنها را جدی بگیرید. میتوانید برای حل مشکلات آنها از روانشناسان، متخصصان مجرب و سازمانهای ذیصلاح مانند اورژانس اجتماعی و… نیز کمک بگیرید.