هفتبرکه – گریشنا: همجواری اماکن مذهبی، بانکها و مدارس در کنارهی خیابان اصلی گراش، موضوع یادداشت حسین ناصری، دانشجوی شهرسازی، است. این یادداشت در دو بخش منتشر خواهد شد. در بخش اول، ناصری به تفسیر وجود اماکن مذهبی (مساجد، تکایا، حسینیهها و …) در کنار خیابان امام میپردازد و نشان میدهد از ظرفیت این اماکن به میزان مناسب استفاده نشده است. او پیشنهادهایی را نیز برای استفاده بیشتر از این ظرفیتها ارائه میدهد.
حسین ناصری: از میان انواع فضاهای شهری، خیابانهای اصلی از اهمیت ویژهای برخوردارند، زیرا در آنها تعاملات اجتماعی به بیشترین میزان خود میرسد و رفتارهای متنوع همچون رفتوآمد کردن، گفتگو کردن، تماشا کردن، خوردن، خرید کردن و … در آن به چشم میخورد. در واقع رفتارهای متنوع عابران در ساعات مختلف شبانهروز، خیابان را به یک فضای شهری سرزنده بدل میکند.
اما متاسفانه در مورد عوامل موثر در ایجاد سرزندگی در شهر و طراحی شهری، تحقیقات زیادی صورت نگرفته است. این تحقیقات باید به ایجاد تنوع رفتاری با تاکید بر نوع کاربریهای موجود در لبه خیابان شهر بپردازند. در این زمینه باید گفت عوامل بسیاری بر سرزندگی فضاهای شهری موثرند، که از جمله این عوامل میتوان به کاربریها (نقش که برای هر نقطه از شهر از لحاظ طرحهای شهرسازی و فنی معین شده است) و عملکردها (نقشی که در واقع، این نقاط از لحاظ اجتماعی و فرهنگی به خود میگیرند) اشاره نمود. پرداختن به این عوامل به سبب نقش آنها در تامین نیاز شهروندان بر اساس زمینههای اجتماعی، عملکردی، کالبدی و اقتصادی با پیچیدگیهای فراوانی همراه است.
همجواری سه کاربری در لبه خیابان اصلی
مسالهای که در طراحی فضاهای شهری وجود دارد این است که به مکانیابی مطلوب کاربریها توجه نمیشود. این مسالهی مهمی است چون از عقاید مذهبی و فرهنگ مردم شهر تاثیر میگیرد و بر رفتار عابران تاثیر میگذارد. در اینجا ما با یک رابطه دوطرفه مواجه هستیم: اعتقادات مذهبی و فرهنگ مردم متاثر از توزیع کاربریها و عملکردها است؛ و بالعکس، توزیع کاربریها و عملکردها متاثر از اعتقادات مذهبی و فرهنگ مردم است.
در واقع اگر تاثیر کاربریها بر عابران به درستی مورد بررسی قرار نگیرد و نقش هر کاربری در نوع رفتار عابران مشخص نگردد، آنگاه فضای شهری قادر نخواهد بود به الگوهای رفتاری استفادهکنندگان از فضا پاسخ مناسب بدهد. در نهایت این موضوع بر حضور اقشار مختلف سنی و جنسی تاثیری منفی خواهد داشت و سبب حذف برخی از رفتارها از فضای شهری خواهد شد.
به عنوان یک مثال واضح، در گراش برای شخصی که اولین بار وارد شهر میشود، نکتهای که نظر او را جلب میکند، همجواری بیش از اندازه و نزدیکی سه کاربری در جداره خیابان امام است: مذهبی، بانکها و مدارس. قصد دارم یادداشت را به دو بخش تقسیم کنم. در بخش اول، به شرح و تفسیر کاربری مذهبی بپردازم و در بخش بعدی، بانکها و مدارس.
اماکن مذهبی در لبهی خیابان امام
تعدد مساجد و اماکن مذهبی دیگر در لبهی خیابان اصلی گراش موضوع بخش اول یادداشت است. گذشتگان ما به هدف این که استفاده از کاربریهای مذهبی و مساجد زیاد باشد، آنها را در لبه خیابان امام خمینی قرار دادهاند. از طرفی دیگر میتوان گفت آنها با توجه به این که خیابانها محلی است که تردد عابرین در آن زیاد است، مساجد را در لبه خیابان قرار دادهاند. ضمن اینکه تجمع کسبه و ساکنان محلات اطراف برای برگزاری مراسم مذهبی و اقامه نماز، سبب تحکیم همبستگی افراد و ایجاد محیطی دوستانه میشود و روح همکاری و کمک را در آنها زنده مینماید. این مسائل را میتوان نقطه قوت وجود کاربریهای مذهبی در لبه خیابان امام خمینی دانست. نقطهی قوتی که به اندازه کافی از آن استفاده نمیشود و هنوز هم میتوان آن را تقویت کرد.
ابتدا به تمرکز بیش از حد کاربریهای مذهبی در لبه خیابان امام خمینی میپردازیم. جهت ملموستر شدن تفسیر، اسامی این کاربریهای مذهبی از سمت بلوار سپاه به سمت بلوار معلم به شرح زیر است: تکیه شهدا، مسجد ولیعصر(عج)، مسجد الغدیر، حسینیه اعظم، مسجد جواد الائمه (در لایه دوم شبکه ارتباطی)، مقبره شیخ عبدالله (در لایه دوم شبکه ارتباطی)، مسجد امام سجاد(ع)، مدرسه علمیه چهارده معصوم (در لایه دوم شبکه ارتباطی)، مسجد محمد الرسول الله، بیت الزهرا، مسجد سیدالشهدا، حسینیه ولیعصر، مسجد و حسینیه حضرت زینب.
دراین زمینه، ما با دو دیدگاه مختلف در زمینه برنامهریزی شهری مواجه هستیم:
یک) وجود این تعداد کاربری مذهبی در جداره خیابان اصلی شهر، موجب تمرکزگرایی و نشانه ضعف مدیریتی و برنامهریزی شهری و مکانیابی این کاربریهاست.
دو) (این مورد که نظر نگارنده نیز هست) وجود این تعداد کاربریهای مذهبی در جداره خیابان اصلی شهر میتواند به عنوان یک نقطه قوت در نظر گرفته شود، چرا که میتواند به عنوان نشانهای از مهمترین خصوصیات فرهنگی و اجتماعی گراش محسوب شود. از طرفی دیگر، میتوان با تزریق کاربریهای سازگار به این اماکن، باعث فعال شدن این قسمت از خیابان شویم. در ادامه، به شرح کاملتر این نکته میپردازیم.
ظرفیتهای کاربریهای مذهبی در لبه خیابان
این کاربریها با توجه به محل قرارگیری در لبه تجاری شهری و مرکز شبکههای ارتباطی که ارزش زمین بسیار زیاد است، پتانسیل این را دارند که علاوه بر فعالیتهای مذهبی و برگزاری مراسم مذهبی و اقامه نماز، فعالیتهای سازگار دیگری نیز به آنها تزریق شود. بدین ترتیب میتوان برای بسیاری از آنها، کاربری صرفا تکعملکردی را به کاربری چندعملکری تبدیل کرد و آنها را از حالت منفعل و غیر فعال به حالت فعال در طول شبانهروز رساند.
اگر به گذشته بنگریم، شاهد این نکته هستیم که مساجد و به طور کلی کاربریهای مذهبی، جزو لاینفک زندگی هر شخص گراشی بوده است، چرا که در گذشته مساجد علاوه بر عملکرد مذهبی، نقشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را نیز در شهر ایفا میکردند. به جرات میتوان این موضوع را متذکر شد که نقشهای به ظاهر جانبی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مساجد از نقش صرفا مذهبی آن بسیار پررنگتر بوده است. در گذشته، علاوه بر فعالیتهای مذهبی و انجام فریضههای عبادی و برگزاری مراسم مذهبی در مساجد، تعاملات و مراودات اجتماعی نیز در آنها صورت میگرفته است و به سبب آن، همبستگی بین ساکنین شهر افزایش مییافته، و بحث و گفتگو پیرامون مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بعضا اقتصادی مانند معاملات تجاری نیز در این اماکن صورت میگرفته است.
اکنون چیزی که من را به نوشتن این یادداشت واداشته است، این است که اگرچه در گذشته تعداد مساجد و کاربریهای مذهبی محدودتر و انگشتشمار بود، اما حس تعلق و حس همبستگی و همکاری و در نهایت نقش اجتماعی آنها پررنگتر بود. امروزه با توجه به تعداد زیاد مساجد در شهر بخصوص در لبه خیابان اصلی که برخاسته از باور و عقاید و فرهنگ شهر است، باید با تزریق نقشهای سازگار جدید به این اماکن، آنها را به فعالترین کاربریهای سطح شهر تبدیل کنیم. در اینجا به ارائه و تشریح چند مورد از راهکارها و گزینههای پیشنهادی میپردازیم:
یک) راهاندازی یا استفاده فعالتر از کتابخانههای مساجد، مخصوصا مساجد موجود در لبه خیابان اصلی. میتوان با افزایش کتب در زمینههای مختلف و ساماندهی سیستم کتابخانهها و در اختیار قرار دادن فضای کتابخانهها جهت مطالعه دانشآموزان و پژوهشگران شهر با ارائه زمانبندی، مساجد را در طول شبانهروز فعال نگاه داشت.
دو) برگزاری کلاسهای آموزشی و پرورشی. به عنوان مثال، میتوان با همکاری با پایگاههای بسیج، انجمنهای مردمنهاد و ادارات سطح شهر، کلاسهای آموزشی را در مساجد به صورت منظم برگزار کرد. برای مثال، هر هفته هر پایگاه در یکی از مساجد به برگزاری جلسات حلقه صالحین بپردازد. یا کلاسهای فوق برنامه و تقویتی دروس دانشآموزان در همه مقاطع تحصیلی و جنسی در مساجد تشکیل شود. یا اینکه به گروهها و انجمنهای فعال مردمنهاد در سطح شهر مانند گروه نردبان و انجمن ایکوموس اجازه داده شود که جلساتشان را در مساجد برگزار کنند. این جلسات سبب فعال و سرزنده شدن محیط مساجد میشود و میتواند به حضور هرچه بیشتر جوانان و مردم در مساجد کمک شایانی کند.
سه) ایجاد مراکز پاسخگویی به سوالات و مسائل شرعی شهروندان. در این راستا میتوان با همکاری هیات امنای مساجد و حوزههای علمیه برادران و خواهران، از نیروی طلبههای جوان حوزه در ساعاتی معین از شبانهروز جهت پاسخگویی به سوالات و مسائل شرعی مردم استفاده کرد. این جلسات نیز به استقبال مردم از مساجد کمک میکند.
چهار) در اختیار گذاشتن سرویسهای بهداشتی مساجد در طول شبانهروز. با توجه به اینکه در شهر گراش، با کمبود سرانه کاربریهای بهداشتی علیالخصوص سرویسهای بهداشتی عمومی مواجه هستیم، میتوان سرویس بهداشتی مساجدی را که بیرون از فضای خود مسجد قرار دارد با اتخاذ تدابیر نظارتی، در اختیار عموم مردم و شهروندان مخصوصا کسبه قرار داد.
در بخش بعدی یادداشت، به همجواری بانکها و مدارس در لبهی خیابان اصلی شهر میپردازیم.