هفت برکه (گریشنا): فاطمه فردوسی، با حضور در رقابتهای قهرمانی مچاندازی بانوان باشگاههای سراسر کشور،مقام دوم این رقابتها را به دست آورد. او اولین ورزشکار زن گراشی است که مجوز حضور در این دوره از مسابقات سراسری را به دست آورد و با کسب مقام دوم نشان داد که قهرمان این رشتهی ورزشی است.
دومین دوره رقابتهای مچاندازی بانوان باشگاههای سراسر کشور در سه رده امید، جوانان و برزگسال در نیمه شهریور ماه سال جاری در ارومیه برگزار شد این دوره از مسابقات با حضور نوزده استان در ارومیه برگزار شد که فاطمه فردوسی، نوجوان ورزشکار گراشی در رده سنی نوجوان توانست در رقابت راست دستان و چپ دستان مقام دوم را به خود اختصاص دهد.
در این پست مصاحبهی زینب قاسمی را با او بخوانید تا با این قهرمان نوجوان بیشتر آشنا شوید.
خودتان را معرفی کنید و از سابقه ورزشی خود بگویید؟
فاطمه فردوسی هستم.فرزند ابوالحسن و نائب قهرمان مچاندازی کشوری.از بچگی ورزش کردن را دوست داشتم و آن را با علاقهام به بازیهای کودکانه نشان میدادم. برای اولین بار در هفت سالگی در رشتهی تکواندو ثبتنام کردم و مدتی در این رشته ورزشی فعال بودم اما خیلی زود علاقهام به این رشته از بین رفت و آن را رها کردم.
از ۹ سالگی به طور پیوسته کلاسهای کنگفو را دنبال کردم و تا مسابقات استانی هم پیش رفتم،حدود شش سال کنگفو را ادامه دادم. بعد از آن ۲ سال فوتسال کار کردم و در مدرسه هر سال عضو تیم والیبال بودم و در مسابقات شهری بین مدارس شرکت داشتم. در مدرسه همچنین با تنیس روی میز و بسکتبال هم تا حدودی آشنا شدم اما سرآخر علاقه و آیندهی خودم را در بدنسازی و پاورلیفتینگ پیدا کردم.
چطور مجوز حضور در رقابتهای قهرمانی مچاندازی بانوان باشگاههای سراسر کشور را به دست آوردید؟
با کسب ۹ مدال طلا درهفت مسابقه،چهار قهرمانی در مرحلهی شهرستانهای جنوب فارس و پنج قهرمانی در استان فارس بدون هیچ باخت،خطا یا اخطاریه موفق شدم به مرحلهی کشوری راه پیدا کنم و عنوان نائب قهرمانی کشوری را نیز برای اولین بار در این مرحله به دست آوردم. همچنین این افتخار را داشتم که یک دوره از مسابقات مچ اندازی رو داوری کنم.
چگونه به رشته مچاندازی گرایش پیدا کردید؟
در واقع با راهنمایی و تشویق داییام حمید متین. من از سال ۹۴ رشتهی بدنسازی را شروع کردم او خیلی پیگیر بود که من در رشتهی پرسسینه آسیایی بتوانم وزنه بزنم که به طور اتفاقی متوجه شدیم رشتهی مچاندازی در کشور رسمی شده است و فدراسیون آن را تاسیس کردند. فکر کردیم رشتهی انفرادی جای پیشرفت بیشتری دارد. تست مچاندازی را پیش خود دایی دادم و او تشخیص داد که در این رشته میتوانم فعال باشم. شروع کردم به فعالیت و از سال ۹۵ وارد این رشته شدم.
مربیان و حامی شما چقدر در به دست آوردن این افتخار تاثیرگذار بودهاند؟
با جرات میتوانم بگویم حمید متین در قالب خواهرزادهاش مسابقه داد و مقام آورد. ازصفر تا صد این رشته را مدیون مربیانم هستم،به خصوص آقای متین همچنین خانم جنگجو و خانم خاکینهاد هم از لحاظ تمرین دادن و هم حمایت، کم نگذاشتند.
چطور فهمیدید در این رشته میتوانید پیشرفت کنید؟
بعد از این که تصمیم گرفتم وارد این رشته شوم به طور مکرر خودم را مورد آزمایش قرار میدادم و هر شخصی را که میدیدم مجبورش میکردم با من مچ بندازد، از خانه گرفته تا مدرسه و باشگاه،یک بالشت همیشه با من بود و دیگران را وادار به زورآزمایی میکردم و میتوانستم پیروزیهایی کسب کنم. بعد از اولین مسابقهام در آذر ماه سال ۹۵ که شلوغترین رده را پشت سر گذاشتم و توانستم مقام اول رو کسب کنم،کاملا مصمم شدم.
قصد دارید تا کجا مچاندازی را ادامه بدهید؟
همیشه میگویم به کم راضی نیستم،حتما مسابقات کشوری نمیتواند من را راضی کند و به مسابقات برونمرزی راه پیدا خواهم کرد.
قبل از این افتخارآفرینی شما، فرد دیگری از گراش توانسته بود به این افتخار دست پیدا کند؟
خیر. نه تنها از گراش بلکه اولین مدالآورنده در کل استان فارس در رده سنی خود هستم. البته خانم فرشته قربانی دیگر گراشی حاضر در این دوره از مسابقات بود.
رشتهی مچ اندازی در شهر با چه مشکلات وکمبودهای مواجه است؟
خدا را شکر برخلاف شهرهای دیگر گراش از امتیاز داشتن میز مچاندازی برخوردار است و به همت هیات بدنسازی میز را برای ما فراهم کردند، اما واقعا بعضی از مسئولین به ما بیمهری کردند و حتی از جریان مسابقه خبردار هم نبودند،شهر ما به یک تیم منتخب نیاز دارد که زیر نظر یک مربی کارکشته پرورش پیدا کند، این شهر ورزشکارهای با استعدادی در این رشته دارد اما متاسفانه کمبود مربی مچاندازی جلوی پیشرفت آنها را گرفته و برگزاری مسابقات متعدد در سطح بالاتر به تجربه و پیشرفت بچهها کمک خواهد کرد، مچاندازی هم مثل دیگر رشتههای بانوان در شهر نیاز به حمایت دارد با وجود حمایت آیندهای فوق درخشان در انتظار مچ اندازی است.
سطح مسابقات کشوری را چگونه دیدید؟ و آیا طی کردن مسافت طولانی برای حضور در رقابتها برایتان دردسر نداشت؟
از سطح مسابقات کشوری زیاد شنیده بودم ولی شنیدن کی بود مانند دیدن،سطح مسابقات غیرقابل وصف و خیلی بالا بود، این دوره با حضور خانم مرزوقی، نایب رئیس فدراسیون قهرمانها و نائب قهرمانهای مسابقات برونمرزی و با تعداد شرکتکنندههای زیاد انجام شد. ۱۸۲۲ کیلومتر تا محل برگزاری مسابقه فاصله بود که با اتوبوس همراه با تیم استان فارس اعزام شدیم.در راه برگشت به دلیل ناآشنا بودن راننده با جاده ۳۵ ساعت تمام در جاده بودیم.
از سختی شرکت در مسابقات با این شرایط سنی برایمان بگویید؟
من ۱۸ سال دارم. به دلیل سن کم آزمایشات تراکم استخوانم دچار مشکل شد، بارها از شرکت در مسابقه به دلیل همین کم بودن سن، منع شدم و در آخر با رضایت کتبی خودم مسئولیت تمام آسیبها را به عهده گرفتم و مسابقه دادم.
امسال کنکور دادم و در شرایط خیلی سختی باشگاهم را ادامه دادم و باید به درسهایم هم میرسیدم،حتی میخواستم از شرکت در مسابقه انصراف بدهم که به درسهایم برسم اما با دلگرمیهای خانواده از تصمیم خودم منصرف شدم و قبل از اعزام، به سختی از برنامهی درسیم جلو زدم و ساعت مطالعهام را به بالاترین حد ممکن رساندم تا آسیبی به درسم نرسد.
توقعتان از مسئولین شهر در چند جمله بیان کنید؟
به عنوان یک مدالآورنده آن هم در چنبن رشتهی نادری توقع توجه بیشتری از مسئولین داشتم؛طوری که حتی بعضی از مسئولان که بهتر است اسمشان را نگویم یک تشکر خشک و خالی هم نکردند،تشکر که شاید توقع زیادی است حتی خبر این مسابقات را در کانال یا صفحههای خبری خود هم منتشر نکردند.
به علاقهمندان به این رشته چه توصیهای میکنید؟
فقط میتوانم بگویم خودکفا باشید تا پیشرفت کنید، با سند و مدرک قابل ذکر است که مچاندازی هیچ چیز از کشتی کمتر ندارد پس آن را دست کم نگیرید.
و کلام آخرتان؟
جا دارد تشکر کنم از خانوادهام که همیشه پشتم بودند و حمایتم کردند و هرجا زمین خوردم بلندم کردند. میخواهم تشکر کنم از همهی آنهایی که حمایتم کردند؛تشویقم کردند. یک تشکر ویژه هم از مربیهایم آقای متین،خانم جنگجو و خانم خاکینهاد. جا دارد از زحمات رئیس هیأت بدنسازی گراش،جناب آقای دانشور هم قدردانی کنم. همچنین سرکار خانم کریمی، سرپرست و مربی تیم مچاندازی استان فارس،باشگاه آبشار اندیشه و کادر زحمتکش آنها کمال تشکر را دارم.