مهدی فتاحی: ظابطیان، چارتار، انیگما
#کمدکتاب
«چای نعنا» پنجمین کتاب منصور ضابطیان است. پس از مارک و پلو، مارک دو پلو، برگ اضافی و سباستین؛ که خود این روند را میتوان پیشرفتی در زمینهی انتخاب نام کتاب دانست و به گمانم خود نویسنده هم به این نتیجه رسیده است که اگر خاطرات هر سفر (به هر کشور) را در کتابی جدا بنویسد، هم نام و هم گرافیک کتاب خاصتر و دلنشینتر میشود.
«چای نعنا»، خاطرات سفری است که منصور ضابطیان در بهار ۱۳۹۶ به کشور مراکش داشته و در پنج شهر بزرگ این کشور قدم زده است. قدمهایی که گاهی به کافهای دنج در کوچهپسکوچههایی دنجتر میرسد و گاهی سر از کاخهای باشکوه تاریخی در میآورد.
ضابطیان در آخرین پاراگراف مقدمهی کتاب نوشته است: «قبل از شروع مطالعهی کتاب توصیه میکنم، دستهای نعنای تازه بخرید، آن را با کمی چای سبز یا چای سیاه توی قوری دم کنید، پنج دقیقه صبر کنید و… حالا کتاب آمادهی خواندن است.» که البته من دیدن فیلم «کازابلانکا» را هم قبل از مطالعهی کتاب پیشنهاد میکنم.
#کمدموسیقی
تلفیقی. این نامی است که هواداران و منتقدان دنیای موسیقی به جریانی دادهاند که چند سالی است در فضای موسیقیایی ایران شکل گرفته و با تلفیق سبکهای مختلف موسیقی، طرفداران زیادی را به سمت خود کشانده است. خوانندگان و گروههای زیادی در این سبک کار میکنند که هیچیک برای من «چارتار» نمیشوند!
گروه چارتار، به صورت منظم، هر دو سال یک آلبوم را روانه بازار موسیقی کرده است. در این مطلب قصد دارم آلبوم جدیدشان را به شما معرفی کنم؛ آلبوم «دریا کجاست؟» اگر از یکی-دو قطعهی فوقالعادهی آلبوم اول آنها بگذریم، این آلبوم بهترین و پختهترین آلبوم این گروه است. ترانههایی محکم و عمیق که احسان حائری به زیبایی نوشته و صدای خاص آرمان گرشاسبی. این دو، به اضافهی آهنگساز و تنظیمکننده (که اگر خواستید نامشان را بدانید میتوانید در نت جستجو کنید)، چهار عضو چارتار هستند که اتفاقا خودشون هم تلفیق خوبی از آب درآمدهاند!
برای نمونه قطعهی «دریا کجاست؟» از آلبومی به همین نام را در ادامه بشنوید و اگر مورد پسندتان بود، آثار این گروه را از سایتهای قانونی خریداری کنید، از قبیل سایت خوب بیپتونز (اینجا)، که خرید کردن از آن بسیار راحت است و آلبومها را با چند کیفیت در اختیارتان میگذارد.
#کمدفیلم
به واسطهی رفتوآمدهای زیاد بین گراش و شیراز در برههای خاص، بسیاری از فیلمها را من در اتوبوس تماشا کردهام که به آنها فیلمهای اتوبوسی میگویم! The Imitation Game یا «بازی تقلید» یکی از آنهاست.
فیلم در سالهای جنگ جهانی دوم جریان دارد و گروهی از نخبهترین ریاضیدانان، سعی دارند تا دستگاه انیگما را که توسط نازیها برای ارسال پیامهای رمزنگاریشده استفاده میشود، رمزگشایی کنند. نقش اول فیلم بندیکت کامبربچ است که ایفای نقش آلن تورینگ را بر عهده گرفته است. داستان اصلی فیلم حول همین تلاشهای تورینگ و همکارانش میگذرد و علاوه بر تکیه داشتن بر نمایش رمزگشایی انیگما، زندگینامهی این دانشمند را نیز به نمایش میگذارد.
این فیلم که محصول کشور آمریکاست، در اسکار ۲۰۱۵ نامزد کسب جایزه در هشت بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامهی اقتباسی، بهترین تدوین، بهترین موسیقی متن اوریجینال و بهترین طراحی صحنه شد که تنها موفق به کسب جایزهی بهترین فیلمنامهی اقتباسی گردید.
قبل از تماشای بازی تقلید، کمی در مورد ماشین انیگما، آلن تورینگ، رمزنگاری، جنگ جهانی دوم و… تحقیق کنید تا تماشای فیلم برایتان دلنشینتر شود.
کمدهای پیشین در گریشنا:
کمد ۱: لذت اشتراک کتاب، موسیقی و درام
کمد ۲: مغالطات، کاکوبند، ابد و یک روز
کمد ۳: سه قصه از آدمهای تکرو
کمد ۴: قصههای رنج، امید و رستگاری
کمد ۵: دنیای خانهبهدوشان و اجارهنشینان