محسن عبداللهی: هر اجتماعی در زندگی انسان ها،چه از نوع کوچک خود یعنی خانواده یا بزرگتر از آن یعنی یک آبادی یا شهر ویا یک کشور دارای افکار وخلقیات یا آداب و رسوم خاصی هستند که شکل دهنده ی فرهنگ آنهاست. فرهنگ را می توان این چنین تعریف کرد:فرهنگ مجمو عه ای ست از اندیشه ها،ذهنیات،باور ها وایمان ها که بروز و تجلی آن در رفتارها،خلقیات، سنت ها،آداب و مراسم های اجتماعی است.از آنجایی که فرهنگ یک ملت یا یک شهر بستر و زمینه همه ی فعالیت های اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی و…آنهاست پس مقوله بسیار مهم و قابل توجهی است.
در باب فرهنگ،خواسته یا ناخواسته کارهاو فعالیت ها زیادی در شهرمان توسط افراد و گروه های مختلف چه بصورت سازمان یافته و یا خودجوش صورت می گیرد که عده ای از آنها در پی حفظ یک فرهنگ هستند و عده ای در پی تغییر آن.
فعالیت های فرهنگی باید سه مرحله ای باشد اول شناسایی و شناخت یک فرهنگ، دوم قیاس آن با ارزشهای درست و قابل اطمینان که عاقلانه ترین و مدبرانه ترین منبع این ارزشها همین دینمان هست و سوم ارایه راهکارهایی برای حفظ وتقویت آن فرهنگ و یا تغییر آن که اغلب نیاز به گذشت زمان دارد.البته این کارها ،کارهای بسیار سختی است، چون فرهنگ پویا است و در زندگی جریان دارد تغییر آن مثل این ست که شما برای تغییر مسیر یک رودخانه بزرگ تلاش می کنی و برای تغییر مسیر،روی لبه های آن رودخانه را هی خاک می ریزی و در هر بار فقط کمی از خاک در لبه آن باقی می ماند و باعث تغییر مسیر می شود و بقیه خاک ها را آب می برد.
عوامل مختلفی می تواند بر فرهنگ شهرمان مؤثر باشد بطور مثال این عوامل عبارتند از:اینترنت و تبعات آن،دانشگاه و دانشجویان غیر بومی شهر،مؤسسه هاو کانون های فرهنگی،کتاب ها و نشریات،سخنرانیها و همایش ها،صدا وسیما و موارد دیگری که جایش در این مطلب نیست. پس با وجود این همه محرک،خیلی باید مواظب افکار و باور هایمان باشیم که دستخوش تغییرات غلط قرار نگیرد.
در جبهه های جنگ تحمیلی هم فرهنگ خاصی حاکم بود که هر کس وارد آن می شد دلکندن از آن برایش تلخ بود و حالا خاطراتش شیرین است.ذهنیات و خلقیاتی که آنجا وجود داشت و رزمندگان با آن زندگی می کردند و الان در یاد و خاطرشان هست با جامعه امروز فاصله دارد. پس رزمندگان شهرمان حالا هم میتوانند با خلقیات خوب آن زمان در خط مقدم باشند، در خط مقدم نو آوری.