نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کمد ۳: سه قصه از آدم‌های تک‌رو

 هفت‌برکه – گریشنا: «کمد» جایی است که نویسندگان هفت‌برکه به معرفی کتاب، موسیقی و درام (فیلم و تئاتر) مورد علاقه‌‌شان می‌پردازند و لذتی را که از خواندن، شنیدن و دیدن برده‌اند، به اشتراک می‌گذارند.

 

فاطمه یوسفی: تابستان گند ورنون، کیان پورتراب و سه بیلبورد …

#کمدکتاب: تابستان گند ورنون

یک پسر نوجوان کمی خل‌وچل که از بدشانسی متهم به کشتار دسته‌جمعی دانش‌آموز‌های یک مدرسه است. ورنون گرگوری در این داستان بی‌گناه است اما ثابت نشدن این بی‌گناهی او را به بند اعدامی‌ها می‌کشاند. ممکن است تا همین‌جا هم موضوع آنقدر برای شما کشش داشته باشد که شما را بنشاند پای رمان ۴۹۱ صفحه‌ای «تابستان گند ورنون» اولین اثر «دی بی سی، پی‌یر» با ترجمه‌ی مریم محمدی‌سرشت. ذهن ورنون، شخصیت اصلی داستان، زاویه‌‌ی دیدی است که نویسنده برای روایت کردن این رمان انتخاب کرده است. این موضوع کمک زیادی به نویسنده برای نشان دادن درون‌گرایی، تضادها و تفاوت‌های ذهنی ورنون با جامعه‌اش کرده است.

لحن طنز و بی‌محابای راوی در نشان دادن جامعه‌ی مادی‌زده با افرادی خودخواه که اولویت اصلی‌شان ارضای نیازهایی چون جلب توجه و مشهور شدن، خوردن و جلب ترحم است، در کنار داشتن خونسردی و بی‌تفاوتی، عصبانیت دائمی و سکوت ورنون، موقعیت‌های جالبی را به تصویر می‌کشد. از من می‌شنوید لذت همراه شدن با ورنون در حالی که در حال فرار است و یا وقتی که در بند اعدامی‌ها با زندانیان محکوم به اعدام ملاقات می‌کند را نباید از دست داد.

شباهت شخصیت ورنون در این کتاب با هولدن کالفیلدِ ناتوردشت و شخصیت هاکلبری فین نیز می‌تواند امتیاز و تشویق دیگری باشد برای شما که خواندن این کتاب را از دست ندهید.  این رمان در سال ۲۰۰۳ موفق به کسب جایزه بوکر شده است.

#کمدموسیقی: کیان پورتراب

با کیان پورتراب یک روز بعد از باران پروپیمان در یک مه غلیظ صبحگاهی آشنا شدم. زمین خیس خیس بود و مه نمی‌گذاشت تا ۵ قدم آن‌طرف‌تر را ببینم. لپ‌تاپ به دوش و هدفون به گوش داشتم به سمت محل کارم می‌رفتم، که شروع کرد به خواندن. پورتراب از آن خواننده‌های همه‌کاره‌ای است که هم می‌نوازد و هم آهنگسازی می‌کند و هم ترانه‌سرا است. انتخاب کردن شعرهایش را می‌پسندم و صدایش که درست شبیه همان روز مه‌آلود مبهم است و دلنشین و متفاوت.

او فعالیتش را در حوزه موسیقی و در سبک آلترناتیو راک از سال ۸۶ با گروه پرطرفدار «کامنت» یا کامنت بند شروع کرد و سال ۱۳۸۸ اولین آلبوم گروه با عنوان «میرم بالاتر» منتشر شد.. پورتراب، موسس، خواننده و آچارفرانسه‌ی این گروه بود تا این که تصمیم گرفت آلبومی را به صورت شخصی و انفرادی منتشر کند و تجربه‌ی متفاوتی را به دست آورد. به نظر می‌رسد ترجیح او بیشتر به سمت کار انفرادی است و این موضوع روی سبک خوانندگی‌اش نیز تاثیر گذاشته است. او این روزها بیشتر در سبک پاپ – راک می‌خواند.

گفت‌وگوی او را با خبرنگار پایگاه خبری- تحلیلی موسیقی ما (اینجا) از دست ندهید. و آهنگ «فراموشی محض» را بشنوید:

#کمدفیلم: سه بیلبورد بیرون از ابینگ، میزوری

سه بیلبورد که سال‌هاست بلااستفاده مانده، به خودی خود نمی‌تواند هیچ جذابیتی داشته باشد. اما گول اسم این فیلم را نخورید. داستانی که پشت این اسم منتظر شما است، ویژگی‌های جذاب زیادی دارد. فیلمی که شخصیت‌های آن در اوج نفرت، کینه و داشتن خشونت، عشق، گذشت و خوب بودن را از یاد نبرده‌اند.

داستان از هفت ماه بعد از تجاوز و قتل فجیع دختر جوان و زیبای خانم میلیرد هِیز شروع می‌شود. او که از پیگیری‌های قانونی پرونده‌ی قتل دخترش ناامید شده است، از طریق این سه بیلبورد اعتراضش را به کم‌کاری پلیس نشان می‌دهد و این تازه شروع ماجرا است.

اگر همین چند ماه قبل پیگیر نوزدهمین مراسم اسکار بوده باشید، بدون شک اسم و آوازه‌ی این فیلم به گوشتان خورده است. مارتین مک‌دونا، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ی این فیلم است. فرانسیس مک‌دورمند در نقش میلیرد به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن و سم راکوِل در نقش دیکسون به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد با بازی درخشان خود در این فیلم توانستند جایزه اسکار را از آن خود کنند.

خروج از نسخه موبایل