نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کمد ۱: لذت اشتراک کتاب، موسیقی و درام

Komod 02 هفت‌برکه گریشنا: «کمد» جایی است برای نگه داشتن کتاب، موسیقی و درام. اما اینها را نباید محبوس کرد، بلکه باید به اشتراک گذاشت؛ چون لذت ادبیات و هنر در شریک شدنش با دیگران است. به مناسبت تعطیلات نوروز، نویسندگان هفت‌برکه در این سلسله مطالب به معرفی محصولات فرهنگی مورد علاقه‌‌شان می‌پردازند و لذتی را که از خواندن، شنیدن و دیدن برده‌اند، به اشتراک می‌گذارند.

مسعود غفوری: اگر بخواهم یک کتاب، یک آلبوم موسیقی و یک فیلم معرفی کنم، کدام‌ها را انتخاب می‌کنم؟ معمولا از زیر این سوال در می‌روم، مگر اینکه سردبیر مجبورم کند! این انتخاب‌ها تازه‌ترین آثاری بودند که باهاشان ارتباط گرفته‌ام.

#کمدکتاب

زبان فارسی مزخرفات زیاد دارد. کسی که دائم کارش با این زبان باشد، مثلا یک نویسنده یا مترجم یا ویراستار، این چیزها را هر روز تجربه می‌کند. رضا شکرالهی، نویسنده و مترجم و ویراستار، چند سال است که در روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف درباره‌ی همین مزخرفات زبان فارسی می‌نویسد. شکرالهی در معرفی یادداشت‌هایش اینطور می‌نویسد: «یادداشت‌هایی کوتاه که جنبه‌ی آموزش عمومی دارند و در آن‌ها کوشیده‌ام، بدون وارد شدن به مباحث تخصصی، برخی ظرائف زبان فارسی روزمرّه را به زبان ساده‌ و با کمی چاشنی طنز بیان کنم. توجه دادنِ کاربر عامِ ‌زبان فارسی به فکر کردن به واژه‌ها و اصطلاحات و نیز نگارش پاکیزه و شیوا مهم‌ترین هدف من در این یادداشت‌ها بوده است.»

او حالا این یادداشت‌ها را در کتابی به نام «مزخرفات فارسی» جمع‌آوری کرده است؛ کتابی جذاب و خواندنی که انتشارات ققنوس آن را در آذر ۱۳۹۶ منتشر کرد، و چند روز پیش به چاپ دوم هم رسید. این کتاب ۱۳۵ صفحه‌ای، فقط ۹ هزار تومان است. می‌توانید آن را هر جایی با خودتان داشته باشید (در داشبورد اتوموبیل برای وقتی که منتظر کسی هستید؛ در کیف دستی‌تان، برای وقتی که در میانه‌ی خرید خسته می‌شوید؛ در میان کتاب‌های درسی، برای وقتی که کلاس درس عمومی خسته‌کننده می‌شود) و در عرض چند دقیقه، یکی از یادداشت‌ها را مثل راحت‌الحلقوم ببلعید.

در وبسایت شکرالهی، معرفی کتاب را به قلم خودش بخوانید، و لینک خرید اینترنتی کتاب و نسخه الکترونیکی آن را هم ببینید (اینجا).

#کمدموسیقی

آهنگ‌های گروه بمرانی برای من حس‌وحال خوردن آب‌نبات جرقه‌ای (یا به قول ما گراشی‌ها «بُرمِت تِرَک‌تِرَکه») در بچگی را زنده می‌کند: تازه، خوشمزه، عجیب و کمیاب. تازه به خاطر امروزی بودن و زبان ساده و عامیانه ترانه و موسیقی‌شان؛ خوشمزه به خاطر طنز سرخوشانه‌ای که در بیشترشان موج می‌زند؛ و عجیب و کمیاب به خاطر این که آخر مگر چند گروه موسیقی در ایران داریم که سبک موسیقی بلوز و کانتری آمریکایی را با موسیقی ایران تلفیق کنند؟ خلاقیت این گروه جوان، به قول یکی از دوستان اهل موسیقی، آدم را از حسادت دق می‌دهد!

گروه بمرانی از زمان شروع به کارش در کافه‌ها و فضای مجازی در سال ۱۳۸۸ با تغییراتی همراه بوده، اما بهزاد عمرانی، خواننده و نوازنده گیتار ریتم گروه، هسته مرکزی آن بوده است. علاوه بر آلبوم «جوراب‌های لخت» که به صورت غیر رسمی منتشر شد، آنها از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ سه آلبوم منتشر کرده‌اند: «اتوبوس قرمز»، «مخرج مشترک»، و «گذشتن و رفتن پیوسته». این آلبوم آخر کمی از سرخوشی دو آلبوم اول فاصله گرفته، ولی کافی است آهنگ «به من بخند» را از این آلبوم گوش کنید تا شمایی کلی از مزه‌ی آهنگ‌هایشان را لمس کنید.

 

#کمدفیلم

ما که از فیلم‌های جشنواره سی و ششم فیلم فجر خیر زیادی ندیدیم، به جز فیلم درخشان هومن سیدی، «مغزهای کوچک زنگ‌زده» که حالمان را در شب آخر حسابی جا آورد. اما متاسفانه این فیلم نتوانست اکران نوروز ۱۳۹۷ را که از ۲۳ اسفند شروع شده بگیرد، و فیلم‌هایی که انتظارشان می‌رفت این شانس را پیدا کردند: «به وقت شام» حاتمی‌کیا، «لاتاری» مهدویان و انیمیشن «فیلشاه». اما یک فیلم کمدی هم در اکران نوروزی ۱۳۹۷ به چشم می‌خورد که اتفاقا ارزش دیدن دارد: «مصادره» اولین فیلم مهران احمدی در مقام کارگردان، و با بازی‌های خیلی خوب رضا عطاران، هومن سیدی و بابک حمیدیان.

«مصادره» یک فیلم کمدی است که در لحظاتی، به لطف بازی عطاران و سیدی، و به خاطر نزدیک شدن به خط قرمزها، واقعا بامزه و خنده‌دار می‌شود. قصه‌ی فیلم از قبل از انقلاب شروع می‌شود، و درباره یک ساواکی خُل‌وچل است که مجبور می‌شود دار و ندارش را بگذارد و از کشور فرار کند. اما چند سال بعد، پسرش را به دنبال زنده کردن اموالش که در ایران مصادره شده است می‌فرستد. تصور کنید چنین داستانی چقدر می‌تواند دستمایه‌ی طنز و شوخی داشته باشد.

خلاصه اگر نوروز به مسافرت رفتید، در برنامه‌ی سفرتان، دیدن این فیلم در سینما را هم بگذارید. ما هم دعا می‌کنیم که سینما فرهنگ گراش راه بیفتد و این فیلم را در تعطیلات نوروز اکران کند، چون ارزش یک بار دیگر با خانواده تماشا کردن را دارد.

 

خروج از نسخه موبایل