هفتبرکه (گریشنا): آتشسوزی و غرق شدن نفتکش سانچی داغی است که هنوز تازه است، و رسانههای مختلف همچنان به دنبال ابعاد پیچیدهی این فاجعه هستند. در این نوشته، مرتضی مهرابی بخشی از سوالهایی را که دربارهی آتش گرفتن و غرق شدن کشتی سانچی به وجود آمده توضیح میدهد. مهرابی نزدیک به سه سال است که به عنوان راهنما pilot کشتی در بندر نوشهر مشغول است. او مدرک کارشناسی دریانوردی از دانشگاه خارک دارد.
مرتضی مهرابی: این سوال بیتردید درذهن همه ما هست که چطور ممکن است در دریایی به این وسعت و بزرگی، دو کشتی با هم تصادم کنند؟ طبق آمار سازمان جهانی دریانوردیInternational Maritime Organization بیشترین علت تصادمهای دریایی منشاء خطاهای انسانی (خستگی، خوابآلودگی، بیتجربگی و…) دارد و بقیه عوامل (نقص فنی، شرایط آب هوایی و …) در ردههای بعدی قرار میگیرند. تمام ابعاد یک حادثه تصادم دریایی باید با در اختیار داشتن تمامی اطلاعات موجود قبل و بعد از حادثه و توسط کارشناسان خبره این بخش، به طور دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
حال اگر بخواهیم حادثه سانچی را نسبت به دیگر حوادث دریایی بررسی کنیم، متوجه میشویم که در نوع خود از نظر خسارت جانی و مالی در دنیا سابقه نداشته است. طبق شواهد موجود و تجربه حضور چندسالهی من بر روی کشتیهای جمهوری اسلامی ایران، لازم است چند نکتهای را به طور خلاصه دربارهی این حادثه و گمانهزنیها عرض کنم. کشتیهای نفتکش به دلیل ماهیت و نوع کالایی که حمل میکنند، در ردهبندی کشتیهای ایمن، باکیفیتترین و مجهزترین کشتیهای دنیا قرار میگیرند، که ناوگان دریایی ملی نفتکش ایران هم جزو برترین ناوگانهای دنیا است.
بررسی ابعاد قبل از حادثه
طبق گزارشها و اخبار موجود حادثه در ساعت ۲۰۰۰ به وقت محلی (کشور چین) به وقوع پیوسته است. طبق روال همیشگی در این ساعت افسران ناوبر بعد از انجام چهار ساعت کار ناوبری بایستی با افسر ناوبر دیگری جابهجا شوند.
۱) بعید به نظر میرسد که خطری از فاصله چند مایلی متوجه هر دو کشتی شده باشد و توسط رادارهای کشتی به افسران ناوبر هر دو کشتی هشدار داد شده و بیتوجهی آنها (به خاطر خوابآلودگی، خستگی و…) به این مساله منجر به این حادثه شده باشد. در نتیجه درصد خطای انسانی در این حادثه کمرنگ خواهد شد.
۲) طبق بازرسیای که قبل از عزیمت کشتیها صورت گرفته است، هر دو کشتی از نظر سال ساخت تانکر (سانچی ۲۰۰۸ و فلهبر کریستال ۲۰۱۱) و از نظر فنی در شرایط ایدهآلی بودند. حال چند فرض را میتوانیم تصور کنیم: اگر فرض کنیم که همه دستگاههای ناوبری خراب بودهاند، در اینصورت مجوز دریانوردی نداشته است. اگر فرض کنیم دستگاههای یکی از این دو کشتی در حین دریانوردی خاموش یا خراب شده باشد، باید مد نظر داشته باشیم که هنگامی که دو کشتی در مسیرهای خود به سمت مقاصد خود در حرکت باشند، رادار کشتی دیگر و یا از طریق چراغهای ناوبری که در شب با دید غیر مسلح که از فاصله ۶ مایلی (۱۰ کیلومتری) قابل رویت است، هشدار تصادم و برخورد با یکدیگر را میدهند. در فرض سوم، هیچ یک از افسران کشتی به وظیفهای که در کنوانسیون بینالمللی جلوگیری از تصادم در دریاcolreg1972 آمده است عمل نکردهاند و یا از طریق ارتباط بیسیمی به کشتی مقابل اطلاع ندادهاند تا از این فاجعه انسانی و زیست محیطی جلوگیری کنند. اینجا هم باید گفت که با توجه به زمان و فضای مناسبی که داشتهاند، احتمال این مورد هم ضعیف به نظر میرسد. در نتیجه، اگر رادارهای هر دو کشتی سالم بودهاند و این هشدار از فاصله چند کیلومتری داده شده است، زمان و فضای کافی برای پیشگیری از این حادثه وجود داشته است تا قطعا از بروز این حادثه جلوگیری شود.
بررسی ابعاد بعد از حادثه
نکتهی اول این است که کشتی سانچی طبق کنوانسیون MARPOL دارای بدنه دوجداره Double hull از جنس فولاد به ضخامت حداقل ۲.۵ سانتیمتر بوده و جهت ایمنی بیشتر، این دیوارها به فاصله یک متری از هم، بدنه بیرونی و بدنه داخلی نفتکش را تشکیل میدادهاند. بین این دو دیواره فولادی، آب توازن کشتی وجود داشته است و پشت این دو لایه فولادی، مخازن اصلی محموله نفتی قرار داشته است. خود مخازن هم از همدیگر مجزا هستند، که سوراخ شدن یکی از آنها منجر به از دست رفتن کل محموله و یا غرق شدن کشتی نشود.
طبق فیلم و عکس اولیه که از کشتی کریستال و سانچی موجود است، کشتی کریستال از جلو به سمت راست سانچی برخورد داشته است. خسارت جزیی به کشتی کریستال با توجه به حداکثر سرعتی که در موقع حادثه میتوانسته داشته باشه (۲۰ کیلومتر در ساعت)، در مقابل پارگی سمت چپ بدنه سانچی با توجه به بدنه محکم این کشتی، ابهاماتی در مورد برخورد این دو کشتی به وجود آورده است.
نکته دوم این است که اگر کشتی در همان زمان تصادم دچار آتشسوزی شده باشد، با انتشار گازهای سمی، همه خدمه جان خود را از دست میدهند. پس چطور ممکن است افراد فرصت پوشیدن لباس ضد حریق داشته باشند؟ چون برای پوشیدن این لباس زمان لازم است.
سوال سومی که پیش میآید این است که اگر سانچی در لحظه تصادم دچار انفجار شدید شده، پس چرا کشتی کریستال تحت تاثیر این انفجار قرار نگرفته و همه خدمه آن زنده هستند؟ و دهها سوال دیگری که هنوز بیجواب مانده است.
از طرفی دیگر، نباید از عدم تعهد انسانی و بینالمللی در مورد نجات خدمه کشتی سانچی و عدم پذیرش درخواست کشورهای متقاضی برای نجات آنها به آسانی گذشت. عدم حضور کشتی کریستال و کشتی امدادی در صحنه تصادم بعد از این حادثه، و از دست رفتن زمان طلایی برای نجات افراد، به خودیِ خود به گمانهزنیهایی منجر میشود، مخصوصا این که بدانیم مقصد کشتی سانچی کره جنوبی بوده، و این تئوری به وجود میآید که مقصد اصلی سانچی کشوری مانند کرهشمالی بوده و از طرف هواپیمای آمریکا مورد حمله قرار گرفته است. و یا با توجه به شرایط جوی آن لحظه، کشتی سانچی حق تقدم داشته و چینیها برای دستکاری کردن جعبه سیاه کشتی، قبل از غرق شدن کشتی، آن را خارج کردهاند.
در آخر باید گفت برای مشخص شدن تمام ابعاد این حادثه، باید منتظر رمزگشایی از جعبه سیاه کشتی و بررسی تمامی عوامل دخیل در این حادثه توسط کارشناسان باشیم.