هفتبرکه (گریشنا): دکتر ابراهیم مهرابی، فعال علمی اجتماعی سیاسی گراش، یادداشتی دربارهی سفر استاندار فارس به شهرستان گراش نوشته و انتظارات و نتایج این سفر را بررسی کرده است.
یقینا نفس حضور استاندار و هیئت همراه، نیکو و پسندیده است و انتظار خیر از آن میرود. اما اینک پس از سفر، میتوان پرسید که دستآورد این بازدید برای شهرستان چه بوده است؟ طبق گفته استاندار، وی انتظار دیگری از گراش داشته و آنچه مشاهده کرده، نه آن است که پیشتر در تصور خویش داشته است. مگر چه اتفاقی افتاده است و یا چه اتفاقی نیفتاده است که انتظار استاندار (و نیز انتظارات مردم) برآورده نشده است؟
یک. شاید ایشان منتظر حضور قدرتمند سرمایهداران گراشی و بخش خصوصی با اندیشههای منطقهای و ملی در این جلسه بودهاند، اما از بد حادثه، با حضور تعدادی محدود سرمایهگذار که تولیداتشان در حد متوسط و پایین بوده، روبهرو میشوند. و مُطالبات این جمع نیز اندک و بسیار ابتدایی بوده است. از طرف مسئولین نیز پیامهای بسیار ناامیدکنندهای به سمع صاحبان کارگاهها و مولدین شهرک صنعتی رسیده است. به عنوان مثال برای هر انشعاب آب، هفتاد تا نود میلیون تومان مطالبه کردهاند.
سوال این است که: چرا در این جمع، دیگر بزرگان و سرمایهداران و سرمایهگذاران دعوت نشدهاند؟ یا اگر دعوت شدهاند چرا دعوت مسئولین را لبیک نگفتهاند؟ تحلیل و آسیبشناسی این نقیصه را بر عهده رسانههای محلی میگذاریم.
دو. در جلسه حرفها و مطالبات بزرگ و مطابق نیاز و شان شهرستان بیان نشده است وگویا گراش پیش چشم استاندار خرد، شکسته و تحقیر شده است.
سه. گامهای برداشته شده در معرفی طرحهای در حال اجرا و نیمهتمام، چندان مطالبهگرایانه نبوده است و گویا استاندار از این رفتار نیز ناخرسند بوده و (مثلا در جریان بازدید از مجتمع اداری) گفتهاند که خوب مرا آوردهاید اینجا که چه بشود و چه کنیم؟!
چهار. در شهرستان همسایه، جلسه اصلی در اختیار نخبگان و نمایندگان احزاب بوده و یک فضای زنده، فعال و پرامید را همراه با نقد و پیشنهاد و … پیش چشم استاندار آوردهاند؛ ولی در جلسه گراش، با لکنت زبان و بیان خواستههای شخصی و کوتاه، گراش را در کسوت یک شهرستان عقبافتاده و بدبخت و بیروح معرفی کردهاند.
پنج. تاکید استاندار بر حضور بیش از پیش خیرین، تکرار همان نظر یکسویهی مسئولین سابق است که گراش را به پول و سرمایه میشناختند و از دیگر توانمندیهای شهر و شهرستان بیخبرند و یا به سادگی و شاید هم به عمد از کنار آن میگذرند.
شش. شاید به عمد این رویه اتخاذ شده است تا مُطالبات اصلی شهرستان به گوش استاندار نرسد؟ مُطالباتی که به دلیل تکرار شدنش، همه از آن خبر دارند: مانند محدوده، چاههای نفت، استقرار حقیقی ادارات، به کارگیری نیروی انسانی شهرستان در پستهای مدیریتی منطقه و استان و …
هفت. نماینده محترم (اصولپایداریگرا) هم که پیشتر حرص و ولع فراوانی برای همراهی مسئولین رده بالا از خود نشان میدادند، این بار گویا صلاح ندیدهاند به گود مطالبات (ولو اندک) شهرستان گراش وارد شوند. شاید کسی از او نمایندگی میکرده و حضورشان غیر ضروری تلقی شده است (الله اعلم). ولی گویا در جلسه لار با دست پر و تیغ تیز شرکت کرده بودند. (رجوع به فرمایشات اخیر معاون سیاسی استانداری فارس جناب آقای پژوهش، در دخالت نمایندهها در عزل و نصب مدیران و … میتواند مفید باشد.)
علی ای حال به نظر میرسد اگر هشت موردی که از ناحیه جناب آقای فرماندار محترم گراش و مواردی که از ناحیه رئیس محترم شورای و شهردار محترم بیان شده، عملیاتی نگردد، این سفر سفری عقیم، بیثمر و تشریفاتی برای مردم خوب شهرستان بوده است. امید است نتایج واقعی (و نه ادعایی) این سفر، پیش چشم مردم عزیز ما به صورت ملموس جلوه کند و بخشی از مُطالبات بحق، لباس تحقق بپوشد. ان شاء الله. در غیر این صورت، نتیجه ملموس سفر عبارت است از «تباه شدن گراش نزد آقای تبادار». والسلام.
د. ابراهیم مهرابی
۲۶ آذر ۹۶