هفتبرکه (گریشنا) – ارسالی خوانندگان: در یک کلام، حال و روز طبیعت خوش نیست …
چند صباحی است طبیعت دستخوش نامهربانیهای جمعی شده است، آن چنان که هر کس به تصور باطل خود احساس میکند باید سهماش را از طبیعت پیرامونی به هر نوع و شیوهای که میپسندد بستاند و از آن بهره برد!
گاهی پای فرهنگ عمومی به میان میآید و گاهی پای سودجویان و منفعتطلبان!
گاهی به دست خودمان و گاهی به امر تصمیمگیران!
گاهی به بهانه توسعه صنعتی و کشاورزی و گاهی به توجیه وقف!
از فرسنگها دورتر و از گرد و خاکی که به پا کردهاند، از ماشینهایی که در ترددند و محمولهای از جان زمین را بر دوش خود حمل میکنند، از صدای دلخراش دستگاهها و صدای تقتق بیل مکانیکی متوجه فعالیتشان میشوی. فکرش را که میکنی ترس و رعبی عجیب بر دلت مینشیند. انگار که موریانه زدهباشد به جان خسته این شهر از شمال و جنوب، شرق و غرب حملهور شدهاند و زمین را زیر پایت تهی میکنند! احساس میکنی سپاهشان هر آن به شهر نزدیک و نزدیکتر میشوند!
پیشتر که میروی زمین را میبینی که دهان گشادش را باز کرده و انگار منتظر است تا چیزی را ببلعد!
نزدیک زمانی است که در مسیر رسیدن به زیارتگاه تنگ لاغر تابلوهای زرد رنگی با عناوین محدوده عملیاتی، خطر انفجار، ریزش سنگ و برخورد با ماشینهای حمل ماده معدنی به چشم میخورد که با جمله «ورود افراد به محدوده کارگاهی اکیدأ ممنوع» دسترسی به منطقه طبیعی و تفرجگاهی را غیر ممکن نموده و مسیری عمومی را به حریمی شخصی مبدل ساخته است.
با وقوع این رخداد این سئوال را در اذهان عموم ایجاد نموده است که مسدود کردن این گذرگاه بر طبق مواد تبصرهای قانونی بوده است یا خیر؟
آیا برداشتهای شن و ماسه و یا سنگ لاشه از معادن این محدوده مجوزی بر بستن جاده دسترسی است؟ و یا برداشتهای گله به گله از هر جای این دشت و صخرههای آن مطابق با اصول و دستورالعمل های قانونی است؟
دستگاه متولی در صدور مجوز استخراج و بهره برداری از معادن، اداره کل صنعت، معدن و تجارت فارس و منابع طبیعی یکی از مهمترین و موثرترین استعلام شوندهها در روال اداری اخذ این مجوز هاست.