هفتبرکه (گریشنا): حبیبالله مهرابی در انتخابات شورای شهر چهارم در سال ۱۳۹۲ با صد رای بعد از علیاصغر حسنی قرار گرفت و عنوان نایبرییسی شورا را از آن خود کرد. این عنوان تنها دو سال برای او باقی ماند و با استعفای حسنی از شورای شهر برای شرکت در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۴، او بر صندلی ریاست شورای چهارم تکیه زد. در انتخابات این دوره، او باز هم تنها ۶۷ رای کمتر از علیاصغر حسنی کسب کرد، اما با درخشش خورشیدی در انتخابات این دوره، به مقام سوم رسید. با توجه به این که او تنها بازماندهی شورای چهارم در شورای پنجم است، و بعد از عضویت در شوراهای اول و چهارم، اکنون باسابقهترین عضو شورا محسوب میشود، میتوان او را یکی از کاندیداهای ریاست این دوره نیز محسوب کرد.
نباید از یاد برد که به خاطر فعالیتهای چشمگیرتر حبیبالله مهرابی و عبدالرضا هرمزی، شورای چهارم گاهی «شورای دو نفره» نامیده میشود. با این که این دو نفر متعلق به دو طیف سیاسی مختلف هستند، همواره از همکاری و تعامل یکدیگر تعریف کردهاند. مهرابی و هرمزی روز ثبت نام برای انتخابات شورا به همراه شیبانی، صلاحی و خواجهپور به فرمانداری گراش رفتند، و در روز انتخابات نیز با هم برای رای دادن به مدرسه نرجس خاتون رفتند. حال که هرمزی از حضور در جمع پنج نفر اصلی شورا باز مانده است، باید دید مهرابی چگونه یارگیری خواهد کرد.
نکتهای که این یارگیریها در شورای پنجم را اجتنابناپذیر میکند، اختلافاتی است که بین مهرابی و حسنی رخ مینماید. این اختلافات در زمان حضور حسنی در شورای چهارم به چشم ناظران شورا آمد؛ اما در رقابتهای انتخاباتیِ این دوره علنیتر شد. هر دوی آنها در سخنرانیهای تبلیغاتیشان، طرف مقابل را با دادن کدهای مشخص، از بحث در مورد محدوده گرفته تا عدم کارآیی شورا، زیر سوال بردند.
از قرابت دیدگاه سیاسی و پایگاه اجتماعی مهرابی با مصطفی خورشیدی و احتمال نزدیک شدن این دو نیز نمیتوان گذشت. در سابقهی خورشیدی، دو نکته برجسته است: فرماندهی پایگاههای مقاومت بسیج و معلمی (معرفی خورشیدی در گریشنا)؛ و این همان سابقهایست که برای مهرابی نیز میتوان یافت: او نیز ۳۰ سال مداوم مدیر مدارس گراش بوده است، و فرماندهی گردان عاشورای گراش را نیز بر عهده داشته است. در اواخر هفتهی تبلیغات شورا نیز یک لیست انتخاباتی به اسم «فهرست هوالمحبوب» در فضای مجازی دستبهدست شد که منبعش به درستی معلوم نشد، اما نشاندهنده نزدیکی مهرابی و خورشیدی بود.
البته در سالهای اخیر و در چند مورد، مهرابی با سپاه زاویه پیدا کرد؛ از جمله در مورد تعداد تابلوهای تبلیغاتی ناحیه مقاومت و همچنین مسالهی پروانه ساختمانی مغازههای روبهروی ناحیه مقاومت، که مهرابی برای دفاع از حقوق شهروندان، نظرات فرمانده ناحیه را نپذیرفت. با این حال، کاریزمای او به عنوان یک فرمانده بسیجی هنوز بر سر زبانهاست.
به هر حال، حبیبالله مهرابی مرد حرفهای ناگفتنی است. او همیشه میگوید حرفهای زیادی دارد، اما بیشتر اوقات مطرح کردن آنها را به آینده موکول میکند. گوشهای از یک پرونده را نشان میدهد، اما بنا به مصلحت، پرونده را باز نمیکند. زمانی که مدیر مدرسه بود، هیچ حرکت و رفتاری از چشمان تیزبینش دور نمیماند. اما اگر میدیدی مصمم به سمت یک دانشآموز میرود…
سوابق در شورا
حبیبالله مهرابی فرزند تقی، متولد پانزدهم شهریور ۱۳۴۱ و دارای مدرک کارشناسی مدیریت است. او سی سال، از ۱۳۶۲ تا ۱۳۹۲ در آموزش و پرورش خدمت کرده است، و ۲۶ سال مستمرا در مقاطع دبیرستان و راهنمایی و هنرستان مدیر بوده است. مسئولیت شورای حل اختلاف به مدت هفت سال و عضویت در کمیته ارتقای گراش از دیگر مواردی است که در کارنامه او دیده میشود. او چند سال فرمانده گردان عاشورای گراش نیز بوده است. حضور در شورای اول و چهارم را نیز به این خلاصه کارنامه اضافه کنید.
در زمان انتخابات دور چهارم شورای شهر، مهرابی یکی از حامیان ستاد مردمی «جوانان و فرهنگسازان سیاست» بود. هادی هادیپور، یکی از اعضای این ستاد در سال ۹۲ میگوید: «این ستاد به سفارش علیاصغر حسنی و حمایت حبیبالله مهرابی و محمد ناصری و همچنین به همت جوانان شهر شکل گرفته است و نامگذاری ستاد بر عهدهی حاج مصطفی خورشیدی بوده است.» (خبر در گریشنا).
مهرابی و حسنی در دوره قبل در ستاد مشترک و مردمی دیگری به اسم «توسعهی پایدار گراش» با حضور جعفر یوسفی نیز شرکت داشتند. تا حدی به خاطر همین حمایتها بود که یوسفی توانست به عنوان یکی از جوانان طیف اصولگرا در گراش به شورای چهارم راه پیدا کند. و به همین خاطر، چرخش یوسفی در انتهای شورای چهارم به سمت مصطفی خورشیدی، پیام مشخصی برای مهرابی داشت. میتوان یکی از دلایل ریزش ۴۰درصدی آرای مهرابی نسبت به دوره قبل را نیز در همین اختلافات جستجو کرد. مهرابی دوره قبل ۱۰۷۰۱ رای داشت، و این دوره ۶۴۵۹ رای. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که حضور در شورا به صورت طبیعی باعث ریزش آرای افراد میشود.
از طرفی دیگر، میتوان گفت مهرابی با پشتوانهی حضور مداومتر در ساختمان شورا، توانست بخش زیادی از اعتماد عمومی را به سمت خود جلب کند. این حضور و جلب توجه به حدی بود که چند تن از اعضای جوانتر شورای چهارم همواره به او اعتراض داشتند. جعفر یوسفی بارها گفته بود که حضور مداوم اعضای باسابقهتر در ساختمان شورا و نسپردن کارها به جوانترها باعث شده جوانها در سایه قرار بگیرند. او به همین خاطر با تردید برای نامزدی در انتخابات این دوره اقدام کرد، و در نهایت هم به حمایت از مصطفی خورشیدی از رقابتها کنار رفت (خبر در گریشنا). فاطمه خواجه هم چنین نظری را در میزگرد زنان هفتبرکه ابراز کرده بود و از ضعیف بودن جایگاه زنان در شورا گلایه کرده بود (میزگرد زنان در گریشنا). دکتر مرتضی فتحی، نفر پنجم لیست منتخبان شورا، نیز در یک گروه واتساپی به این مساله اینگونه اشاره کرد: «بنده از نزدیک در تماس با شورا و شهرداری بودهام و همه میدانند قدرت مانور افراد متفاوت است. آقایان مهرابی و هرمزی فعالتر بودند، ولی کار شورا جمعی است. سایرین هم در توان خودشان کار کردهاند.» خود مهرابی هم این مساله را نفی نمیکند، اما توپ را به زمین جوانها میاندازد. این بخش از صحبتهای مهرابی در دومین شب مناظره نامزدهای شورا در سینما فرهنگ، ناظر به همین قضیه است: «توانایی افراد در شورا متفاوت بود. یک نفر تمرین کرده بود برای خدمت، و یک نفر هم نفسنفس میزد.»
برنامهی تبلیغاتی
حبیبالله مهرابی اینبار با شعار «آمدهام برای ادامه خدمت صادقانه» در میدان رقابتهای انتخاباتی شورای اسلامی شهر گراش حضور یافت، که نسبت به شعار دورهی قبلش، یعنی «توسعهی شهرستان گراش و حمایت همهجانبه از حقوق مردم» کمی محتاطانه و واقعگرایانهتر به نظر میرسید. جنگجو، مسئول ستاد تبلیغاتی مهرابی، میگوید او هیچ بروشور تبلیغاتی چاپ نکرده است: «کاندیداهایی که چند دوره در شورای شهر بودند و همچنین باتجربهترها، این دوره به دنبال شعار نبودند.»
با این وجود، او در سخنرانیها و مناظرهی نامزدهای شورا، شعارها و برنامههایش را مطرح کرد. بخشی از این صحبتها نیز در میزگرد هفتبرکه انعکاس یافت. البته همانطور که پیش از این گفته شد، مهرابی در شعار دادن محتاطتر از دیگران عمل کرد، و بیشتر شعارهایش مربوط به پیگیری پروژههایی بود که در شورای فعلی کلید خورده بود، و بیشتر صحبتهایش مربوط به بیان خدمات انجام شده و در حال انجامِ شورای چهارم.
ستاد مهرابی همانند چهار سال قبل روبهروی پارک لاله، کنار تکیهی شهدا قرار داشت. او در مدت تبلیغات پنجاه بنر در سایز پنجاه در هفتاد و همچنین حدود پانصد پوستر در سایز سی در چهل در سطح شهر پخش کرد. دو بنر بزرگ نیز در جلو ستاد او نصب شده بود.
در شبهای اول تبلیغات، او بعد از نماز مغرب و عشا در چند مسجد برنامهی سخنرانی داشت. دو شب نیز جلسهی پرسش و پاسخ در ستاد او برگزار شد که از ساعت ده و نیم شروع شد و تا ساعت ۱۲ ادامه داشت. جانباز وفاییفرد، اعضای انجمن ایکوموس، اعضای موسسهی فرهنگی و هنری هفتبرکه، مهندس مظفری، شهردار سابق، چند فرماندهی پایگاههای مقاومت بسیج و عدهای از جوانان شهر در طول مدت انتخابات به ستاد او رفتند. مهمانان با شربت، هندوانه، شیرینی و چای پذیرایی میشدند. پیادهروی نمادین برای ایجاد همدلی بین کاندیداها، چهار سال قبل به ابداع ستاد حبیبالله مهرابی شکل گرفت و امسال نیز این ستاد مبدا این پیادهروی بود که تا روبهروی گراش سنتر ادامه داشت.
شعارها و وعدهها
حضور حبیبالله مهرابی در شب دوم مناظرهی نامزدهای شورای شهر گراش، ۲۵ اردیبهشت در سینما فرهنگ، فرصتی بود که او در کنار علیاصغر حسنی بنشیند و از عملکردش در شورای چهارم دفاع کند و برنامههایش را ارائه کند (گزارش مفصل مناظره در گریشنا). مهرابی در این مناظره نظرش را دربارهی اولویتهای کاری شورای پنجم اینگونه ابراز کرد: «ما از دو سال و نیم قبل با انتخاب شهرداری کارآمد، کارهای عمرانی را سرعت دادیم. برنامه ۱۴۰۰ و ۱۴۲۰ را باید تدوین کنیم. بحثهای دیگر دوستان نامزد، فقط کارهای اجرایی است. باید کاری کرد که گراش جایگاهش بالا برود. گراش را به قطب گردشگری تبدیل کنیم، گراش به قطب درمان تبدیل شود، پیست اسبسواری و دوچرخهسواری راه بیندازیم، باید روی تبدیل گراش به قطب تجاری، با احداث مرکزهای بزرگ تجاری و تبدیل گراش به قطب تولید و اشتغال برنامهریزی کنیم.»
او در این مناظره با اشاره به زیاد بودن معضلات اجتماعی در گراش و لزوم ایجاد یک مرکز تحقیقات و پژوهش برای بررسی آن، بار دیگر به سراغ اولویتهای شهر رفت: «سردرگمی سرمایه در دست سرمایهگذاران یکی از این معضلات است. باید این سرمایهها را جهتدهی کرد.» او از پروژهی گراشلند به عنوان مثالی از این اعتمادسازیها یاد کرد. او سپس فعالیتهایش را برای جهتدهی کمکهای خیرین و همچنین سرمایهگذاران به سمت امور فرهنگی و اجتماعی ارائه کرد: «یکی از هنرهای شورای چهارم، همین جهت دادن کمکهای شورا به طرف خیرین است. ما همین سینما را با دو تا تماس تلفنی خریداری کردیم و به اداره فرهنگ و ارشاد اهدا کردیم. ما یک میلیارد تومان از خیرین جذب کردهایم و بیشتر هم به سمت کارهای فرهنگی و ورزشی و مذهبی سوق دادهایم و جلسات متعدد و موثری با خیرین داشتهایم.»
مهرابی دغدغههای دیگری نیز داشت که در فرصتی که در این مناظره داشت به صورت موردی به آن اشاره کرد. ایجاد مرکز تحقیقات، بحث محدوده، جاده چکچک، ورزش و جوانان، و ایجاد کمیته بحران شهرداری که نقاط حادثهخیز را شناسایی میکند، از جمله دغدغههای او هستند.
مهرابی در جمعبندی صحبتهایش در این مناظره گفت: «ما یک پکیچ تاریخی برای توسعه شهر ایجاد کردیم. جلسات زیادی با سمنها داشتیم. من هر روز در شورا حضور داشتم و کارها را پیگیری میکردم. ما بیشترین انسجام را در شورا داشتیم. اما توانایی افراد در شورا متفاوت بود. یک نفر تمرین کرده بود برای خدمت، و یک نفر هم نفسنفس میزد. بعضی آقایان نیز گسلهایی مثل برقروز و ناساگی ایجاد میکنند. من قسم یاد میکنم که این مساله اصلا مطرح نبود. برای این تخریبها باید جواب خدا را بدهند.»
رییس شورای چهارم در دورهی قبل هم بر لزوم همفکری و استفاده از خرد جمعی و بهرهگیری از تمام سلایق تاکید داشت. او به مثابه یک پیشکسوت و ریشسفید، از میزان ارتباطش با جوانان به هفتبرکه گفته بود: «من به جای اینکه از حضور جوانان ناراحت شوم و گله کنم، خیلی هم خوشحال میشوم. جوانان باید بیایند و ابراز وجود کنند و نظراتشان را بگویند. من حتی به کاندیداهای جوان راه و روش سخنوری، قوانین حاکم بر شورا و این که چطور به مردم قول بدهند را گفتم. حتی گفتم اگر جایی در ستادهایشان در پرسش و پاسخ گیر کردید، من آنجا مینشینم و کمکشان میکنم. باید به جوانان کمک کنیم تا جرات پیدا کنند.»
دیدگاه در مورد حیطهی عملکرد شورا
حبیبالله مهرابی حوزهی تاثیرگذاری شورا را محدود میداند، اما عقیده دارد اعضای شورا باید قَدَر باشند و خودشان را محدود و محصور به قوانین شورا نکنند. او این نظر را در میزگردی که با حضور دو رییس دیگر شوراهای قبلی، علیاصغر حسنی و مرتضی فتحی، با موضوع «حیطهی عملکرد شورا» در موسسه هفتبرکه برگزار شد، اظهار کرد (گزارش میزگرد در گریشنا). وقتی از او پرسیده شد حوزه تاثیرگذاری شورا چقدر است، او پاسخ داد: «ماده ۷۱ سی بند دارد که وظایف شورا را در آن مشخص کرده است و خیلی محدود است. اگر هر شورایی محدود به این سی بند باشد، هیچ کاری نمیشود کرد. ولی اگر شورای قدری باشد که برنامه داشته باشد و به راهبرد تبدیل کند و بر اساس راهبردش به هدف تبدیل کند، میتواند ۳۰۰ تا ۴۰۰ کار را برای شهر پیگیری کند. پس میطلبد که اعضای شورا افراد قدری باشند که خودشون را محدود و محصور به قوانین شورا نمیکنند. برنامههایی مثل ایدهسازی، تئوریسازی، و تغییر باور یک شهر. به عنوان مثال، اگر یک خیر میخواهد مبلغی خرج کند، او را به سمت ساختن پارک، موزه، و بنگاههای گردشگردی و تفریحی و تجاری بکشانیم.»
در این میزگرد، دربارهی توقع مردم برای انجام کار سیاسی از طرف شورا نیز صحبت شد. در نظرسنجیهایی که هم در دوره قبل و هم در این دوره از طرف موسسه هفتبرکه انجام شد، مردم گفته بودند ناموفقترین عملکرد شورا در زمینهی سیاسی بوده است. وقتی از مهرابی پرسیده شد منظور مردم از این مسائل سیاسی چیست و کجا نمود پیدا میکند، او وجود سلایق مختلف در شورا را رد نکرد، اما از لزوم هماهنگی به نفع شهر صحبت کرد: «وجود سلایق سیاسی در شورا نباید مانع کار باشد و بین خودشان اختلاف ایجاد کند. شورا باید یک هدف و مدیریت هماهنگ داشته باشد تا بتواند از همه تواناییهای شهر بهره بگیرد. مثلا در کار اجرا، شورا میتواند ناظر قوی باشد تا مجری قوی. شورا باید مصوباتش علمی و پیشبینی کرده باشد. ولی اگر شورا افتاد در کار اجرا، این میشود دخالت در کار شهرداری و این شورا آرامآرام رو به ضعف میرود.»
او همچنین در این میزگرد در جواب به میزان ارتباط با دولت مستقر و تاثیر شورا در تصمیمگیریهای سیاسی به نفع شهرستان گفت: «خواستهای مردم شاید از لحاظ توسعه سیاسی این باشد که شورا برای مردم شهر چکار میتواند بکند و مقایسه میکنند با شوراهای قبلی. ولی شاید در بعضی جاها، ارتباط با سیاسیون دولت مستقر موثر است. اگر شورا ارتباط سیاسی با دولت حاکم نداشته باشد، به بنبست میرسد. شورا موظف است با هر تفکری با دولت مستقر همکاری داشته باشد. ما عالیترین ارتباط را داشتهایم. از لحاظ توسعه در حد نیاز بودیم و از لحاظ ارتباط، بیشترین ارتباط را داشتیم.» با توجه به این که بخش مهمی از این ارتباط سیاسی در شورای چهارم از کانال مهندس هرمزی انجام میشد، باید دید چه کسی در شورا جای خالی این کانال ارتباطی را پر خواهد کرد.
اما شاید یکی از مهمترین سوالها دربارهی سرنوشت شورا در پایان این میزگرد پرسیده شد: «آیا به انتخابات مجلس هم فکر میکنید؟» مهرابی که بعد از فتحی و حسنی جواب میداد، خیلی کوتاه گفت: «به مجلس فکر نکردهام.» فتحی جواب دوپهلویی داد: «ببینیم چه اتفاقی میافتد.» اما حسنی جوابش آماده بود: «قصد دارم، اما اینکه عملی شود و بگذارند، دست خداست.»
آیا همانند دوره قبل، مهرابی منتظر استعفای حسنی برای شرکت در انتخابات مجلس میماند؟