هفتبرکه (گریشنا): برای ما چه فرقی میکند چه کسی رییس جمهور باشد؟ گراش از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چه سودی از انتخاب روحانی یا رییسی میبرد؟ مگر نه این است که هر کس بر مسند ریاست دولت بنشیند، گراش و گراشیها راه خودشان را میروند و از هیچ دولتی سودی نمیبرند؟
اینها سوالاتی است که در ذهن و بر زبان بسیاری از شهروندان میچرخد. اعضای انجمن شاعران و نویسندگان گراش تصمیم گرفتند برای رسیدن به جوابهای مشخص احتمالی، این سوالات را از نمایندگان کاندیداهای ریاست جمهوری در گراش بپرسند، یعنی از مسئولان دو ستاد تبلیغاتی ریاست جمهوری در گراش: محمدهاشم درویشی، رییس ستاد رییسی؛ و کامران جعفری، رییس ستاد روحانی. به همین بهانه، از این دو نفر دعوت شد که همراه با چند تن از اعضای ستاد در روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ به جلسهی «سین بیست و سوم» انجمن با عنوان «گراش و انتخاب رییس جمهور» در موسسه هفتبرکه بیایند. هر دو ستاد از این پیشنهاد استقبال کردند.
ترکیب دو تیم ستاد رییسی و روحانی
کامران جعفری، رییس ستاد روحانی، همراه با دکتر ابراهیم مهرابی، و مهندس محمود نوروزی به جلسه آمد، و کمی بعد محمد پاکسرشت هم به جمع اضافه شد. در جناح مقابل، محمدهاشم درویشی، رییس ستاد رییسی، را حاج آقا غلامی همراهی میکرد. قرار بود دکتر مهدی نوروزی نیز نمایندگان ستاد رییسی را همراهی کند، اما در آخرین لحظات از حضور بازماند. حاج آقا غلامی هم مجبور شد در میانه برنامه جلسه را ترک کند تا درویشی در مقابل نمایندگان ستاد روحانی تنها بماند.
مدیران جلسه مسعود غفوری، سردبیر انجمن؛ و محمد خواجهپور، دبیر اجرایی انجمن بودند. غفوری در ابتدای جلسه گفت: «ما با علم به این که گراش از بقیه کشور جدا نیست، و تصمیمهایی که در گراش گرفته میشود باید با سطح کلان نیز سنجیده شود، این سوال را مطرح میکنیم: برگزیدن هر کدام از این نامزدها چه سودی برای گراش دارد؟ این سوال برای انسجام دادن به بحث مطرح میشود.» او از نمایندگان ستادها خواست روی موضوع مورد بحث تمرکز کنند و از کلکلهای سیاسی بپرهیزند. این تذکری بود که بعدا معلوم شد چندان هم لزومی نداشته است، چون با وجود داغ بودن بحث و اختلاف نظرهای شدید، هر دو تیم احترام همدیگر را نگه داشتند و تا حد زیادی به مقررات جلسه پایبند ماندند.
محمدهاشم درویشی در سخنان ابتداییاش گفت: «من عضو هیات نظارت انتخابات شوراها بودم. قبل از قبول مسئولیت ستاد، در این مورد سوال کرده بودم و گفته بودند تباینی وجود ندارد. اما بعد از قبول مسئولیت، اعلام کردند که باید یکی از دو گزینه عضویت در هیات نظارت یا فعالیت در ستاد انتخابات آقای رییسی، یکی را انتخاب کنم. چون به دوستان قول داده بودم، در ستاد آقای رییسی ادامه فعالیت دادم و از هیات نظارت استعفا دادم.»
کامران جعفری نیز سخنان ابتداییاش را در گفتن این نکته خلاصه کرد: «برای ایجاد شور انتخاباتی و عمل به دستور رهبری، از طرف طیفی که وابستگی فکری به اطلاحطلبی و اعتدال دارند، تصمیم بر این شد که مسئولیت ستاد روحانی را به من واگذار کنند.» هر دو رییس ستاد انتخاباتی حضور در انتخابات را بر اساس وظیفه شرعی را دانستند.
سوال اول: سرنوشت مسئولان ستادها بعد از انتخابات
خواجهپور به عنوان اولین سوال، از درویشی و جعفری پرسید: «چطور و طی چه فرآیندی به مسئولیت ستاد انتخاب شدند؟ و چرا به طور سنتی، بعد از انتخابات، معمولا مسئولین ستادها در گراش به پست و مقامی نمیرسند؟» در واقع سوال خواجهپور این نکته را مستتر داشت: «چطور پاسخگوی مردمی هستید که از آنها برای رای دادن به کاندیدای مورد نظرتان دعوت میکنید؟ بعد از انتخابات، این مردم چطور نتیجهی کارشان را از شما درخواست کنند؟»
درویشی در پاسخ به این سوال گفت: «از استان تماس گرفتند و من مسئولیت قبول را کردم. در راس ستاد شورای مرکزی جمنا است؛ و در فارس دکتر محسن فروردین و دوستان دیگر مانند دکتر موسوی نماینده سابق لامرد حضور داشتند که دعوت کردند. من هم بازنشسته هستم و قرار نیست بعد از این پستی را قبول کنم.»
مهندس نوروزی، یکی از همراهان رییس ستاد روحانی، صحبت درویشی را ادامه میدهد: «فرآیند انتخاب افراد برای مسئولیت ستاد مشخص است. اما انتظاراتی که از این فرد در اجتماع میرود، زیاد است. چون در گراش همه چیز بعد از انتخابات به فراموشی سپرده میشود. مسئولین ستادها باید با آن کسی که انتخاب میشود ارتباط داشته باشد و امکانات و امتیازهایی از او برای شهرش بگیرد. باید این احساس مسئولیت را داشته باشد که مشکلات مردم را منعکس کند و راهکار برایش پیدا کند.»
اما جعفری، رییس ستاد روحانی، روند انتخاب شدنش را اینگونه برمیشمرد: «دربارهی انتخاب، من باید بگویم جریان اصلاح طلبی که یک جریان ریشهدار در ایران است، در استان و گراش تصمیم بر این گرفتند که مسئولیت را به من بدهند. من با مهندس معافیان، مسئول ستاد استان، در ارتباط بودم.» جعفری نیز از این عقبنشینی بعد از پیروزی نامزد مورد نظر، شاکی است، و خودش را نیز جزو همین گروه شاکیان قرار میدهد: «بعد از انتخابات، متاسفانه روال بدی شکل گرفته است که بعد از پایان دوره به نوعی غیب میشود و نمیتواند پاسخگوی عملکرد ۴ یا ۸سالهاش باشد. دربارهی من هم بالطبع قضیه همین است.»
اینجاست که دکتر مهرابی، از نمایندگان ستاد روحانی، اجازه صحبت میخواهد و میگوید: «کسانی که در هر دو طیف در گراش خدمت میکنند، همه از طیف انقلاب هستند و الهی کار میکنند. پس من پیشنهاد میکنم از تاکید بر پذیرفتن مسئولیتهای بعدی خودداری کنیم. اصل قضیه این نیست. یعنی این نباید هدف باشد، ولی اگر فایده شهر در این باشد، خیلی هم خوب است. اگر فایده را در نظر بگیریم و نه هدف را، باید بگویم هر کدام از مسئولین ستادها مسئولیت بعدی را بپذیرند تا به نفع شهر کار کند و بتواند امتیازاتی را که میشود از این طریق برای شهر گرفت بگیرد.»
سوال دوم: چرا رییسی یا روحانی؟
«از نظر شما، چرا مردم گراش باید به روحانی رای بدهند؟» این سوالی است که خواجهپور از مسئول ستاد روحانی میپرسد، و جرقهی یک بحث داغ را میزند. جعفری در جواب میگوید: «وقتی مردم یک شهر آرای حداکثری به کاندیدای پیروز بدهند، این تاثیر دارد روی دیدگاهی که آن کاندیدا درباره آن شهر دارد. اما در مورد این که چه دولتی سر کار بیاید، مردم گراش باید فکر کنند کدام دولت به نفع گراش است. مردم گراش فکر میکنند از هیچ کدام از دولتها هیچ سهمی نداشتهاند و همه پیشرفتهای این منطقه از طرف کشورهای خلیج تامین شده است. بالتبع دولتی که بتواند سیاست تنشزدایی قوی داشته باشد و با کشورهای خلیج فارس رابطه و تعامل معقولی برقرار کند، به نفع مردم گراش است.»
مسئول ستاد روحانی در توضیح این مساله میگوید: «متاسفانه باید ناگزیر یک گریز به دولت قبل بزنیم: دولت قبل با اکثر کشورهای دنیا و مخصوصا کشورهای حوزه خلیج رابطهی بسیار ضعیفی داشت. چیزی در حدود بیست درصد از جمعیت کاری خلیجروی گراش در آن دولت از کار اخراج شدند، چون رییس دولت یک حرف ناسنجیده زده بود. این کشورها با اخراج نیروی کار ایرانی، جواب این سخن را دادند، که بسیاری از اینها گراشی بودند. اقتصاد گراش بسیار وابسته به همین است.»
اینجا بود که غفوری حرف جعفری را به خاطر طولانی شدن قطع کرد تا نوبت پاسخدهی به نمایندگان ستاد رییسی هم برسد. غلامی، نماینده ستاد رییسی، در واکنش به صحبت جعفری، سوالی به این مضمون مطرح کرد: «این اتفاقی است که به زعم شما در دولت قبل افتاده است. اما از کجا میشود برداشت کرد که سیاست رییسی ادامهی سیاست احمدینژاد است؟»
جعفری در پاسخ به این سوال میگوید: «اگر نگاه کنید به کابینه و افراد اطراف آقای رییسی، مشخص است که همان کابینهی احمدینژاد در اطراف آقای رییسی هم وجود دارند. پس میشود نتیجه گرفت که رییسی همان سیاست احمدینژاد را دنبال میکند.» و مهندس نوروزی نیز این بحث را ادامه میدهد: «یکی از دلایلی که ما فکر میکنیم انتخاب روحانی به نفع منطقه است، همین باز بودن باب مذاکره با کشورهای دنیا و منطقه است. ما معتقدیم باید با همین سیاست جلو برویم تا به نتیجه برسد.» نوروزی به واقعهی سفارت عربستان هم در بین صحبتش اشاره میکند.
و اینجاست که درویشی، مسئول ستاد رییسی، وارد بحث میشود: «اگر از دیوار سفارت عربستان میروند بالا، این کار مورد تایید هیچ کسی نیست. باید دید این اتفاق چرا افتاد. یک رجل عظیم که مورد حمایت ما بود را اعدام کردند. یک عده که معلوم نیست چه کسانی هستند سفارت را گرفتند. یک اتفاق نادری افتاد که همه اتفاقات بعدی را به آن وابسته نشان میدهند. ولی اینطور نیست.»
غلامی هم در رد صحبت جعفری، از لزوم کم کردن وابستگی به کشورهای حوزه خلیج صحبت کرد: «یکی از معضلات ما، وابستگی به کشورهای عربی است. شهر ما روی پای خودش نایستاده است. کاری که ما پیگیری کردهایم و با شعار کار و کرامت حاج آقا رییسی منطبق است، ایجاد اشتغال در خود شهرستان است. یکی از برنامههای او در شهرهای کوچک، تشکیل کارگاههای خانگی و کارگاههای جمعی در کانونها است. ما مثلا در یک مورد از این کارگاهها، ده نفر را شاغل کردهایم.»
درویشی هم این بحث اقتصادی را اینگونه ادامه میدهد: «برخی از سرمایههای ما در بانکها خوابیده است. البته این مربوط به دولت خاصی نیست. سیاست بانک ما اشتباه است. سرمایههای ما باید وارد بازار کار شود. چند کارخانه اندک در شهرستان داشتیم که حمایت اندکی از آنها شد و تعطیل شدند. ما حتی این هنر را نداشتیم که از بانکها کار بخواهیم. این بانکها برای ما چه کار کردهاند؟»
اما این بحث اقتصادی به اینجا ختم نشد. مهرابی وارد بحث شد و از غلامی پرسید: «آقای رییسی اینها را سامان میدهد؟» و غلامی در پاسخ گفت: «از مفهوم کار یا اشتغال در شهر گراش برداشت اشتباه میشود. مفهوم کار از شهر گراش بیرون میرود و به سمت دلالی میرود.» دکتر مهرابی نیز در رد صحبت غلامی گفت: «من فکر میکنم شما خلاف تفکر اقتصادی رییسی صحبت میکنید. من ایشان را میشناسم، و میدانم که او اینطور که شما فکر میکنید فکر نمیکند. اگر بین سود اقتصادی و سود تجاری تفکیک ایجاد نکنیم، این اشتباه پیش میآید. تیم رییسی و تفکر راست بیشتر در پی سود اقتصادی است، نه سود تجاری. ولی آقای روحانی دنبال سود تجاری است. یعنی اتفاقی که در چین، یا در بنگاههای بزرگ اصفهان میافتد. یعنی از طریق راهاندازی مشاغل پایدار، نه کارگاههای کوچک. چیزی که شما میگویید اصلا آن چیزی نیست که آقای رییسی میگوید.»
اما تیم ستاد رییسی هم این نظر مهرابی را بیپاسخ نگذاشت. غلامی در رد سخن مهرابی گفت: «چیزی که شما میگویید در عرصه کار رسیدهایم، این است. این چیزی است که ما در عمل دیدهایم.» و درویشی هم اعتراض کرد: «اگر ما از طرف آقای رییسی آمدهایم، بگذارید ما برنامه ایشان را تشریح کنیم.»
سوال سوم: سود سیاسی برای گراش
غفوری اینبار نوبت اول را به ستاد رییسی داد تا به این سوال جواب دهد: «از نظر سیاسی، انتخاب رییسی چه امتیازی برای گراش دارد؟»
درویشی که با رفتن غلامی، در مقابل تیم روحانی تنها شده بود، پاسخ را اینطور شروع کرد: «امتیازات و منافعی که دولتها میدهند، بستگی به ظرفیتهای آن منطقه دارد. وظیفه ما این است که پتانسیلهای خود را شناسایی کنیم. مثلا در مورد کارخانههای تعطیل شده، ما باید پتانسیلهای خود را بشناسیم.» او سپس به سراغ ذکر یک مثال رفت: «مثلا در مورد لامرد این اتفاق افتاد. که روابط سیاسی باعث پیشرفت اقتصادی شد.» او اعتقاد داشت گراش افراد زیادی در پستهای مهم خارج از شهر ندارد. او در پاسخ به این سوال که «شما گفتید که بازنشسته هستید و بعد از انتخابات نقشی زیادی نخواهید داشت»، گفت: «من نیستم، اما افراد دیگر چه در ستاد و چه در خارج از ستاد میتوانند وارد ساختار شوند.» او در توضیح این مساله، به عملکردش در مدیریت آموزش و پرورش اشاره کرد: «ما در آموزش و پرورش نیامدیم که جناحبندی کنیم. در زمان مسئولیت در هیات اجرایی و نظارت هم گفتیم سعی کنیم همه نیروها باشند.»
همین سوال را باید نمایندگان ستاد روحانی هم جواب میدادند. جعفری هم به نداشتن نیروی انسانی در مسئولیتهای مهم کشوری اشاره کرد و گفت: «اگر بخواهیم کوتاهمدت دنبال منافع باشیم، هیچ منافعی به دست نمیآید. نیروسوزی در گراش بسیار بیشتر از بقیه جاهاست. همین که ما دو نفر چطور به مسئولیت ستاد رسیدیم، به جو شدیدا محافظهکار شهر برمیگردد. خیلیها جرات نمیکنند برای ۴ یا ۸ سال پا جلو بگذارند و جواب این همه سوال را بدهند. نگرانیهایی هست که ما دور خودمان میچرخیم و نیروهایمان را حمایت نمیکنیم.»
سوال چهارم: سود فرهنگی و اجتماعی برای گراش
مناظره از زمان پیشبینیشده طولانیتر شده بود، ولی هنوز یک سوال مهم دیگر باقی مانده بود: «انتخاب هر کدام از نامزدها از نظر فرهنگی و اجتماعی چه تاثیری روی گراش میگذارد؟» غفوری این سوال را ابتدا از نماینده رییسی پرسید. درویشی در جواب گفت: «رییسی شخصیت روحانی و فرهنگی است و از اول انقلاب مسئولیتهای مهمی داشته است. اخیرا هم مقام معظم رهبری با شناخت ایشان را به آستان قدس فرستادند. اکثر مراجع هم از ایشان حمایت کردند. حضور ایشان در آستان قدس هم موفق بوده و فعالیتهای ایشان در یک سال حضور در آستان چشمگیر بوده است.»
از تیم روحانی، مهندس نوروزی برای جواب دادن به این سوال داوطلب شد. او گفت: «در انتخاب رییس جمهور، شخص را باید ارزیابی کرد. این که ما از مقام معظم رهبری برای ایشان سرمایهگذاری کنیم، اگر بعدا مثل آقای احمدینژاد مشکلاتی به وجود آورد، این به صلاح نیست. ما در زمان اصلاحات، از لحاظ فرهنگی بسیار جلو رفتیم و در مجامع جهانی بسیار مقبول افتادیم. ولی در دورهی بعد، همه اینها از دست رفت و علیه ما اجماع ایجاد شد.»
دکتر مهرابی هم نظرش را در مورد این سوال اینطور مطرح کرد: «گراش هم مثل همهی مملکت به یک تنفس نیاز دارد. ما از برخوردهای تند و سلبی سود نکردیم. از تعریف نکردن حقوق ملت هم سود نبردیم. اصل نهم قانون اساسی بسیار مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این اصل میگوید هیچ کسی حتی با وضع قوانین و به بهانه امنیت ملی نمیتواند امنیت فردی را تحتالشعاع قرار دهد. روحانی با طرح حقوق شهروندی میخواهد همین اصل را محقق کند. میخواهد آدمها در یک فضای آزاد، گفتگوی عقلانی و اسلامی داشته باشند. ولی چرا من به رییسی نه میگویم. خوب، ایشان از سن جوانی وارد قضاوت شدهاند و شاکله فکریاش سیستم قضایی است. نه دیپلمات است و نه ادبیات دیپلماتیک دارد. اگر ایشان انتخاب شود، ما باید تاوان بدهیم. این است که من میگویم روحانی در حال حاضر و در بین گزینههای موجود، بهترین گزینه است.»
و درویشی هم این سوال را اینطور جمعبندی میکند: «البته این که روحانی این خصوصیتها را دارد، نمیتواند دلیلی باشد بر این که رییسی این خصوصیتها را ندارد.»
سوال آخر: پیشبینی میزان رای
خواجهپور به عنوان آخرین سوال، از مسئول ستاد روحانی پرسید: «پیشبینی شما از میزان رای روحانی در گراش چقدر است؟» جعفری پاسخ داد: «ما برای بالای ۶۰ درصد مجموع آرای شهرستان آمدهایم.»
غفوری همین سوال را از مسئول ستاد رییسی پرسید. درویشی هم پاسخ داد: «دیدگاه شخصی من این است که رییسی بالاتر از ۶۰ درصد رای میآورد.»
با این امیدواری به تاثیرگذاری، جلسهی گفتگو بین نمایندگان ستادهای رییسی و روحانی در گراش به پایان رسید. البته گپوگفتهای دوستانهی بعد از جلسه چند دقیقهای به طول انجامید، و مسئولان دو ستاد با هم از پلههای موسسهی هفتبرکه بالا رفتند تا گفتگویشان را ادامه دهند.
بعد از رفتن آنها بود که یکی از حاضران جلسه گفت کاش یک عکس یادگاری دستهجمعی گرفته بودیم تا در آینده بتوانیم ثابت کنیم چه فضای دوستانهای بین رقیبان انتخاباتی وجود داشته است. و بعد از این حرف بود که ایدهی برگزاری این جلسه در فضایی بزرگتر برای عموم مردم شکل گرفت. ایدهای که باید دید میتواند به مرحله اجرا برسد یا نه.