نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

در صفر درجه بخندید

هفت‌برکه (گریشنا): نمایش «صفر درجه زیر صفر در گرما» از چهارشنبه به روی صحنه‌ی سینما فرهنگ گراش رفته است و امشب، یعنی جمعه ۱۵ اردیبهشت، ساعت ۲۱ اجرای پایانی‌اش انجام می‌شود.

این کمدی اجتماعی را گروه تئاتر فانوس بستک به کارگردانی فریبا آذر، سرپرستی حسن اماسه و تهیه‌کنندگی عبدالله احمدنژاد به روی صحنه می‌‌برند، که هر سه از فرهنگیان باسابقه شهر بستک هستند. «صفر درجه …» داستان اهالی یک روستا است که از یک طرف در تدارک عروسی‌اند و از طرف دیگر درگیر حفاظت از گوسفندان‌شان در مقابل حمله گرگ‌ها؛ و در این زمینه‌ها از مشورت فردی به نام کتابدار استفاده می‌برند، کسی که به نظر نمی‌رسد دلش برای مردم روستا بسوزد.

این شاید اولین اجرای جدی یک گروه نمایشی مهمان در گراش باشد. مهدی آینه‌افروز، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش، درباره‌ی این موضوع می‌گوید: «با توجه به این که این نمایش در شهرهای مختلفی به روی صحنه رفته است و افتخاراتی هم کسب کرده است، و همچنین نظر مثبت هیات‌های بازخوان و بازبین نمایش را نیز جلب کرد، تصمیم به صدور مجوز برای اجرای آن در گراش گرفتیم.» آینه‌افروز اضافه می‌کند: «البته متاسفانه امور تدارکات و تبلیغات این نمایش خیلی دیر شروع شد، اما امیدواریم استقبال شهروندان از این نمایش، زمینه‌ساز اجرای گروه‌های دیگر در طول سال باشد.»

در ادامه، یادداشت کوتاهی به قلم مسعود غفوری، دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی، درباره این نمایش را بخوانید.

مسعود غفوری: «صفر درجه زیر صفر در گرما» یک تراژدی‌کمدی آشناست: مردم ساده‌ای که گوش به حرف‌های یک فردی می‌سپارند که ادعای دانایی می‌کند، و همین اعتماد کور آنها را قدم‌به‌قدم به نابودی می‌کشاند. تماشاگر در همان لحظه‌ای که می‌خندد (و اطمینان دارم که این لحظات خندیدن زیاد اتفاق می‌افتد)، به این فکر می‌کند که چه سرنوشت تلخی در انتظار این مردم است.

«صفر درجه …» بسیاری از خصوصیت‌های نمایش‌های طنز‌آمیز جنگ‌ها و میان‌پرده‌ها را دارد: شخصیت‌های آشنا مثل گدا و کدخدا و جوان داماد و عروس و …؛ بداهه‌گویی‌های مدام و طنزآمیز همراه با لهجه‌ی شیرین بستکی؛ صحنه‌های رقص محلی بستکی و داربازی محلی در عروسی؛ و … همین خصوصیت‌ها، دیدن این نمایش را برای علاقه‌مندان جُنگ‌های شاد لذت‌بخش می‌کند. اما در کنار اینها، نمایش یک لایه‌ی نمادین هم دارد، که آن را برای تماشاگران جدی تئاتر هم جذاب می‌کند، به طوری که توانسته نظر هیات داوران جشنواره‌ی تئاتر شب‌های لارستان را هم جذب کند.

آدم‌هایی که در تونل فاضلاب کار می‌کنند؛ کتابداری که برای گول زدن مردم مدام به کتاب بزرگش متوصل می‌شود؛ و گرگ‌هایی که همیشه در کمین گله‌های روستا هستند؛ همه اینها به نمایش وجهی نمادین می‌بخشد. البته معنی این نمادها را بی هیچ دردسری می‌توان کشف کرد، و همین لحظه‌ی کشف، می‌تواند هم لذت‌بخش باشد و هم دردناک: لذت می‌بریم چون نمایش توانسته است آن را به خوبی در ذهن ما شکوفا کند؛ و دردناک است چون به زندگی و تجربه بسیاری از ما خیلی نزدیک است.

در یک خوانش فوکویی، نمایش «صفر درجه …» درباره‌ی «قدرت ناشی از ادعای دانا بودن» است. هر کس بتواند دیگران را متقاعد کند که او «دانش» برتر را در اختیار دارد، می‌تواند آنها را تحت سیطره خودشان در آورد. نکته اینجاست که لزوما نیازی به وجود آن دانش هم نیست؛ همین که فرد یا گروهی بتوانند این «ادعا» را توجیه کنند، قدرت را نیز در دست خواهند داشت. در این نمایش، مرد کتابدار فقط به خاطر کتابی که در دست دارد، می‌تواند روستاییان بی‌سواد را مجاب کند که او بیشتر از بقیه می‌داند، و از همین طریق آنها را استعمار کند.

اجرای این نمایش در گراش، با فاصله‌ی چند روز از اجرای خوب نمایش کودک «غول جنگل سبز» از گروه صبا به کارگردانی علی فخری، اتفاق بسیار خوبی برای جامعه هنری گراش است. امیدوارم این تعامل و تبادل‌های فرهنگی با حمایت انجمن نمایش و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش ادامه داشته باشد.

 

 

خروج از نسخه موبایل