هفتبرکه (گریشنا): چرا وقتی به خیابانهای گراش میآییم، احساس آرامش نداریم؟ چرا نه تنها در خیابان شلوغ و پرسروصدای اصلی، بلکه در بیشتر خیابانهای شهر، هیچ حسی از زیبایی و هماهنگی وجود ندارد و کسی از قدم زدن در آنها لذت نمیبرد؟ آیا به غیر از وضعیت پیادهروها و معابر، نما و منظر ساختمانها هم در این بدقوارگی سهیم است؟ آیا این نماها و مناظر با فرهنگ ما سازگارند؟ معمارها در این خصوص چه نظری دارند؟ و قانون میگوید؟
اینها سوالاتی است که به گفتهی مهندس سلمان مهرابی باید از طرف جامعهی مهندسان و معماران شهر به بحث و بررسی گذاشته شود، اما انجمن شاعران و نویسندگان به جای آنها جرقه طرحشان را زده است. مهندس مهرابی در سمت مدیر معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی لارستان، متولی اصلی رسیدگی به این سوالات است. او و چند تن از معماران و مهندسان گراش، هفتهی گذشته مهمان «سین بیست و یکم» انجمن شاعران و نویسندگان گراش بودند تا نمای ساختمانهای شهر را از دیدگاه فرهنگ، معماری و قانون بررسی کنند. عنوان جلسه این بود: «شهر صورتزخمی».
تعریف کاربردی شهرسازی
جلسه با صحبت مهندس مهرابی شروع میشود. او میگوید: «من احساس میکنم موضوعی بسیار مرتبط به شهرها به ویژه گراش است. این که موضوع از طرف گروهی وابسته به فرهنگ و ادبیات مطرح شده است، جالب است.»
مدیر معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی لارستان مروری کلی روی مطالبی که آماده کرده است میکند: «بعد از پذیرش مسئولیت جدید، موضوع سیما و منظر از دغدغههای من بود و در این مورد به موفقیتهایی هم رسیدهایم. بحث را با چند تعریف شروع میکنیم و بعد به موارد قانونی اشاره میکنیم.»
از بین تعاریف بسیار برای واژهی فرهنگ، مهندس مهرابی این یکی را برگزیده است: «فرهنگ راه و روش زندگی است که هر قوم دارد و از یک نسل به نسل دیگر منتقل میشود.» او این تعریف را هم برای معماری انتخاب کرده است: «در تعریف معماری هم آمده است معماری ایدهها و ارزشهایی است که منظور عناصر را بیان میکند. البته چند تعریف دیگر هم وجود دارد. به تعداد اندیشمندان هر حوزه تعریف وجود دارد. اگر عمران را در سمت علم قرار دهیم، معماری بیشتر به سمت هنر گرایش دارد. ارتباط معماری با فرهنگ جداییناپذیر است. آداب و رسوم باعث به وجود آمدن یک شیوه خاص معماری شده است. معماری و فرهنگ در طول تاریخ از هم تاثیر پذیرفتهاند. در طول این سالها تلاشهای زیادی برای معماری ایرانی-اسلامی شده است که هنوز الگوی مشخصی ارائه نشده است.»
و حالا میرسیم به بحث تخصصی مهندس مهرابی، یعنی شهرسازی: «شهرسازی در میانه این دو قرار دارد. شهرسازی تلاش میکند روابط بین عوامل شهری را مدیریت کند. برنامه شهرسازی افق شهر را ترسیم میکند.»
تعریف و ویژگیهای نما
مهندس مهرابی از یک پاورپوینت کمک میگیرد تا مطالبش را ارائه کند. او روی یکی از اسلایدها میگوید: «مصوبه ۲۸ آبان ۱۳۶۹ نما را تعریف کرده است. شهرداری اگر میخواهد پروانه پایان کار بدهد، باید نمای ساختمان هم کار شده باشد. اما در شهرداریها در این مورد سختگیری نمیشود.» و بعد هم به تعریف نما از منظر قانون میرسد: «نما هم شامل نمای اصلی ساختمان و هم نمای جانبی آن است. بخشی از نما محل اتصال نما به زمین، بخشی بازشوها و پنجرههای ساختمان، و بخشی هم خط افق ساختمان است.»
و حالا میتوان به جواب یکی از سوالهای بحث رسید: چطور میتوانیم نمای مناسب و هماهنگ داشته باشیم؟ مهندس مهرابی قانون را میخواند: «باید برخی از این موارد رعایت شود: هماهنگی مصالح وجود داشته باشد؛ هماهنگی بافت و رنگ وجود داشته باشد؛ هماهنگی بالکنها و بیرونزدگیها هم وجود داشته باشد. وقتی قرار است مصالحی برای نما انتخاب کنیم، باید نسبت به صدا و گرما عایق باشد و در برابر زلزله مقاوم باشد. مقاومت در برابر آتشسوزدگی و یخزدگی هم از مواردی است که در مصالح باید مورد توجه قرار گیرد. زیبایی، قیمت و سرعت اجرای خوب هم مهم است.»
نما ضوابط خاصی ندارد؟ دارد.
مهندس مهرابی بر یک نکتهی مهم در خصوص عملکرد مهندسان ناظر و شهرداریها اشاره میکند، و آن عدم آشنایی خیلی از آنها با ضوابط قانونی است. او میگوید ضوابط قانونی زیادی در این مورد وجود دارد، و آنها را اینطور برمیشمرد: «ضوابط مربوط به نما در قانون وجود دارد. به نظر میرسد که برخی از مراجع به سراغ ضوابط و مقررات نما نمیروند و میگویند نما ضوابط خاصی ندارد. مقررات شورای عالی معماری و شهرسازی و سه جلد مقررات ملی ساختمان برای کل کشور در این زمینه موجود است و باید رعایت شود. به جز اینها، طرحهای توسعه شهری مانند طرح هادی، طرح جامع و طرح تفضیلی هم هست. گراش طرح جامع دارد و طرح تفضیلی از سال ۱۳۹۵ تدوین آن شروع شده است. کمیته سیما و منظر هم میتواند مصوباتی برای هر کدام از شهرها داشته باشد. مورد بعد هم طرحهای خاصی مانند طرحهای میراث فرهنگی است.»
با این حساب، پس چرا در زمینهی نما ساختمان در شهرها کوتاهی میشود؟ مهندس مهرابی هم دلیل را ذکر میکند، و هم در ادامه به راه حل میپردازد: «در گراش، طرح جامع در سال ۱۳۸۹ تدوین شده است، اما هیچ ضوابط و مقرراتی در مورد سیما و منظر ندارد، به جز اشاره کوتاهی در مورد ارتفاع و طبقات. مثلا در مورد پیشآمدگی ساختمان، رنگ مصالح و غیره، هیچ چیزی ذکر نشده است. همین باعث شده است که راه فراری برای شورا و شهرداری به وجود بیاید که با هر نوع نمایی موافقت کنند.»
گراش شهری زنده با شهرسازی آرایشی است.
مهندس مهرابی عقیده دارد: «زیبایی شهر گراش به این خاطر است که شهری زنده است. شهرسازی گراش در دوره شهرسازی آرایشی قرار دارد. از جمله این که بتوانند پوسته شهری را تغییر دهند.» او مثالهایی هم برای این بزک کردن شهر، چه از طرف شهرداری و چه از طرف شهروندان میزند: «مثلا در نمای کامپوزیت و سرامیک ساختمانها، رنگهایی مانند قرمز یا نارنجی استفاده میشود که خیلی عجیب است. استفاده از تابلوهای بازتابی و LED که در گراش وجود دارد نیز میتواند برای رفت و آمد خطرناک باشد. اینها ممنوع است.»
راهکارهای قانونی
اما چه میشود کرد که زیبایی و آرامش به خیابانها و معابر برگردد؟ این خلا قانونی را چطور میشود پر کرد؟ مهندس مهرابی میگوید: «طرح جامع گراش از این موارد گذشته است. اما در طرح تفضیلی روی این موارد تاکید داریم. کمیتهی ارتقای کیفی سیما و منظر شهری که من از همان ابتدای حضورم در این سمت به دنبال تشکیل دادنش بودم، در این مورد صاحب نظر است. این کمیته اختیار خود را از مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی میگیرد و مصوبات آن برای شهرداریها و مهندسین و غیره لازمالاجرا است.»
او به ذکر مثالهای واضحی از مواد قانونی در مورد نما بسنده میکند: «مثلا در بحث تابلوهای شهری، به جز این که اندازه و ارتقاع مقررات دارد، هر فروشگاه تنها میتواند از یک تابلو استفاده کند. وجود تاسیسات مانند کولر در نما ممنوع است. در تقاطعها و میدانها اگر ساختمانی ساخته میشود، طرح نمای آن باید حتما در کمیته سیما و منظر تصویب شود. در شهرهایی مانند گراش، استفاده از پوشش شیبدار (مثل سقف شیروانی) ممنوع است. نماهای پردهای و استفاده از شیشه و آلومینیوم و کامپوزیت در بناهای عمومی و دولتی ممنوع است.»
مهندس مهرابی در جواب سوال یکی از اعضا دربارهی استفاده از نماهای خلاق و غیر متعارف، شبیه نماهایی که در اروپا مرسوم است، نیز میگوید: «این موارد باید در کمیته سیما و منظر مطرح شود و در موردشان تصمیمگیری شود.»
مدیر معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی لارستان میگوید ادارهی تحت نظارتش این موراد را در شهر لار برای همه نماها ممنوع کرده است. او امیدوار است که با تهیه طرح تفضیلی، این موارد در گراش هم قانونمند شود. او اضافه میکند: «در حال حاضر برای دریافت پروانه ساخت، به جز پلان باید حجم و نمای ساختمان هم تحویل شهرداری شود و همان هم اجرا شود. برای نما، ما مستندات قانونی بالادستی هم داریم، اگر بخواهیم اجرا کنیم. مرجع اولیه برای نظارت در این مورد، شهرداری و صادرکننده پروانه ساختمان است. در مرحله بعد نظام مهندسی وظیفه نظارتی دارد. به ویژه ناظر عالی جایگاه قانونی دارد. نوع معماریای که در شهر ما در حال شکلگیری است، فرهنگ ما را تغییر میدهد.»
نمای ساختمان، نمای فرهنگ و اجتماع
بعد از صحبتهای مهندس سلمان مهرابی، بحث و تبادل نظر در بین حاضران جلسه داغ میشود. مهندس عبداللهی با پخش مستند کوتاهی دربارهی طرح یک معمار برای بازسازی شهر ویرانشدهای در سوریه، نشان میدهد که مباحث شهرسازی و معماری چقدر با فرهنگ و شیوهی زندگی و خلقوخوی مردم عجین است. مهندس نادرپور از احساس عدم امنیت و آرامش شهروندان در مواجهه با خیابانها و معابر شهر صحبت میکند، و مسعود غفوری اعتقاد دارد این ناهماهنگی و خشونتی که در نماها و طراحی شهرهای گراش و کل ایران میبینیم، ریشه در ناهماهنگی و خشونتی دارد که در جامعهی ما وجود دارد. محمد خواجهپور هم استفاده از نماهای کامپوزیت و رومی در گراش را مصداق تبرج یا خودنمایی میداند که مسالهای فرهنگی اجتماعی است؛ و مهندس نادرپور از سختیهای مشاوره دادن به شهروندانی که این نوع نماها را سفارش میدهند گلایه میکند.
وقتی جلسه تمام میشود، صورت شهر همچنان زخمی است و نماهای نامتقارن، نازیبا و ناهماهنگ با فرهنگ و روحیهی ما همچنان ساخته میشوند. اما دست کم جواب سوالهایی که قبل از جلسه در اذهان مطرح بود، حالا واضحتر است؛ و امید به تغییرات آینده، روشنتر.