نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

«از افاضات شیخ انصاری» در سین هفدهم انجمن ادبی

Rashed Ansari Sin 17 4

هفت‌برکه (گریشنا): انجمن شاعران و نویسندگان گراش در آخرین جلسه سال ۹۵، میزبان راشد انصاری، یکی از بزرگ‌ترین طنزپردازان کشور، بودند و از جدیدترین کتاب‌های طنزش رونمایی کردند.

«افاضات شیخ انصاری» عنوان هفدهمین جلسه‌ی سین بود؛ نشستی که به رونمایی از مجموعه شعر طنز «از افاضات شیخ انصاری» از راشد انصاری (خالو راشد) اختصاص داشت. اما وقتی خالو راشد ساعت چهار و نیم عصر پنج‌شنبه، ۲۶ اسفندماه، به جلسه‌ی ۹۲۶ انجمن شاعران و نویسندگان گراش در موسسه هفت‌برکه آمد، اعلام کرد یک کتاب دیگر هم همین دیروز توسط نشر اقلیما از او منتشر شده است. این کتاب یک مجموعه طنز به نثر است و به همین خاطر، «طنزهای انثاری» نامگذاری شده است. خالو راشد می‌گوید این کتاب، قطورترین کتابش تا امروز است.

کتاب «از افاضات شیخ انصاری» شامل چند بخش است: غزلیات، دوبیتی‌ها، رباعیات، تقدیمی‌ها، و سپیدکاری‌ها. خالو می‌گوید: «این کتاب را چون حوزه هنری منتشر کرده است، سانسوری نداشت. طبق عادت، انتظار نداشتم بعضی شعرها چاپ شود.» خالو راشد درباره‌ی پرکاری این سال‌ها هم گفت: «پرسیدند چرا اینقدر کتاب چاپ می‌کنی این سال‌ها؟ گفتم اول این که من ۷ سال بود کتابی چاپ نکرده بودم تا پارسال! دوم این که دیدم دزدی‌ها از شعرهایم زیاد می‌شود و اگر چاپ نکنم، شعرهایم به نام کسان دیگر چاپ می‌شود.»

 

علی‌اکبر شامحمدی، از دبیران انجمن، درباره خصوصیت اشعار راشد انصاری می‌گوید: «نزدیک بودن حال و هوای جنوب، شعرهای راشد را برای ما ملموس می‌کند.» خالو نیز با پذیرفتن این خصوصیت می‌گوید: «بعضی‌ها می‌گویند چرا به گویش بندرعباسی شعر نمی‌گویم. من سعی می‌کنم به گویش معیار، حال و هوای آنجا را بسازم. علاوه بر این، به خاطر متفاوت بودن گویش‌ها در محلات بندرعباس، اگر به این گویش شعر بگویم فوق فوقش در سطح شهرستان خوانده می‌شود.»

 

محمد خواجه‌پور، یکی دیگر از دبیران انجمن، از انصاری پرسید آیا قصد ندارد شعرهایی که به زبان محلی دیده‌بانی سروده‌ را منتشر کند؟ خالو در جواب گفت: «هر وقت بازنشسته شدم، آنها را گردآوری می‌کنم و بیشتر رویشان کار می‌کنم. اتفاقا دوست دارم بعد از بازنشستگی بیایم و در منطقه زندگی کنم.»

خواجه‌پور پرسید: «شما قدرت این را دارید که شعرهایتان را اجرا کنید. به طور کلی، آیا فکر می‌کنید طنزسرایی به سمت استندآپ کمدی می‌رود؟» که خالو جواب داد: «من این توانایی را در خودم می‌بینم. حتی به خندوانه هم دعوت شدم اما به توافق نرسیدیم. من دوست دارم شعر و استندآپ کمدی و تقلید صدا ار هم جدا باشند!»

سوال بعدی خواجه‌دور درباره تاثیر کار ژورنالیستی بر شعرهایش بود. خالو راشد گفت: «کار ژورنالیستی برای من هم خوبی دارد و هم بدی: خوبیش این است که من یک هفته هم ایست نداشته ام و همیشه کار کرده‌ام. و بدی‌‌اش این است که مجبور می‌شویم به ضرورت موضوع و صفحه‌آرایی، شعرها را بلند و کوتاه کنیم.»

و بحث آخر نیز درباره تحقیقات خالو درباره طنزنویسی در ایران بود. خواجه‌پور پرسید: «خیلی از طنزنویس‌ها به سمت مطالعه و تحقیق رفته‌اند. شما هم این را گذشته‌اید برای زمان بازنشستگی؟» و خالو جواب داد: «بله، من دست‌نوشته‌هایی هم گرد‌آوری کرده‌ام و آماده دارم. بررسی طنز معاصر را هم گذاشته‌ام برای بعد از بازنشستگی.»

و در پایان جلسه سین هفدهم، راشد انصاری چند شعر از کتاب «از افاضات شیخ انصاری» و چند شعر جدید منتشرنشده خواند، از جمله دو شعر زیر را. برای خواندن اشعار دیگری از خالو راشد، به کانال تلگرامی او (اینجا) سر بزنید.

 

شمیم نوروز

 

به زودی طبق تقویم جلالی،

طبیعت شاهد فصلی جدید است

 

شمیمش پر شده در کوی و برزن

همان عیدی که مقداری سعید است!

 

دگرگون می شود حال من و تو

اگر چه با چنین وضعی بعید است…

 

زنان گویند با صوتی دل‌انگیز

کجایی عشق من؟! وقت خرید است

 

شکم نه؛ چاه ویل است این یقینا

شعار دایمش «هل من مزید» است!

 

سفر کردم شبی تا عمق جیبم

ولی قحطی در آن جا هم شدید است

 

زنم گفته ببر ما را سفر کیش

چه باید کرد؟ دستورش اکید است!

 

فرار از خانه طرحی بود و لو رفت

بله، هنگام دید و بازدید است

 

ندارم سکه‌ای در هفت سین‌ام

به جای آن دو تا برگ شوید است

 

علی‌رغم تمام این مسایل

دل ما منزل شوق و امید است

 

میان ما تفاهم‌نامه جاری ست

همیشه من مرادم او مرید است!

 

زنم در گردگیری یکه‌تاز است

از این رو عیدها گردآفرید است!

 

شگفتا سبزه‌ای که ریخت «راشد»

شده قد خودش از بس رشید است!

 

خانه تکانی!

عید آمد و فصل بی‌ریالی شده است

هر گوشه دچار خشکسالی شده است

 

دزد آمد و برد هر چه در منزل بود

خوشحالم از این که خانه خالی شده است!

 

Rashed Ansari Sin 17 4
خروج از نسخه موبایل