هفتبرکه (گریشنا): پایانبخش گفتار اول یادداشتهای یک گراشی از دبی توضیحات نویسنده در مورد اهداف خود از نوشتن و مطرح کردن این موضوع است. اگر تاکنون این یادداشتهای را نخواندهاید میتوانید آن را مرور کنید.
پیش از این سه پاره از یادداشتهای گراشی از دبی منتشر شده است:
پاره اول: فراخوان: چگونه سرمایههای «بندرروها» در خدمت توسعه منطقه قرار میگیرد؟
پاره دوم: گفتار یکم: انتقال ثروت باید به سمت کارآفرینی برود
پاره سوم: ادامه گفتار نخست: اقتصاد لار فقط به ظاهر به در آمد خارج وابسته نیست
پنج نکته:
۱- بر خود واجب و فرض میدانم از سایتهای خبری و فرهنگی آفتاب لارستان، گریشنا گراش، ستارههای اوز که درانتشار این نوشتهها اهتمام و همیاری داشتهاند تشکر کنم. علیرغم اینکه خودم شخصا با هیچ کدام از مدیران و گردانندگان این سایتها آشنا نیستم و شناختی درمیانمان نیست بدون هیچگونه دخل و تصرف در نوشتههایم و یا ایراد و سئوالی با من کمال همراهی و همکاری داشتهاند و ممنونشان هستم و باید به خوانندگان محترمی که با ایمیل تماس گرفتهاند و از من خواسته بودند که مطالبم را به سایتهای دیگر منطقه و یا رسانههای چاپی بفرستم باید عرض کنم که چون من از چگونگی روابط و ساز و کارهای همکاری بین رسانههای مجازی و چاپی منطقه آگاهی ندارم اگر سایتی و یا رسانهای به هر دلیل نخواهد باز نشر دیگری باشد. خوشحال خواهم شد که همزمان برای آنها نیز ارسال کنم. ایمیل تماس من gerashiazdubai@gmail.com است. همچنین از خوانندگان علاقمند در کشورهای جنوبی خلیج فارس که موضوع نوشتههایم را در فیسبوک و یا تلگرام با دوستانشان به بحث و گفتگو گذاشتهاند سپاس و تشکر دارم.
۲- آنچه من از تجربه کاریام و دانشم آموختهام این است که برای تغییر بنیادی اقتصاد یک منطقه صرفا مصرفی؛ به جایگاه مناسب کارآفرینی و تولید ثروت، نبایستی خود را محصور یک جغرافیا کوچک شهرستان مثلا لارستان و یا بستک کرد. بایست افق دید و همکاری را تا آنجایی که ممکنات و اشتراکات فرهنگی، زبانی و مالی اجازه میدهد بالا برد. برای همین است که در سرمایهگذاری پویا و ماندگار نمیتوان خود را در مرز قوم محور و شهر محور محدود کرد. یک مثال ساده. آب سد سلمان کافی نیست؛ منابع آبی زیر زمین هم جوابگو نیاز نیست. تا دو دهه دیگر تکلیف چیست؟ کوچ دسته جمعی اهالی منظقه از خانه و دیار و یا پیدا کردن راه چاره وحل مشکل بی آبی. فرض کنید بخواهیم به سنت اجدادی جای کندن برکه، دسته جمعی دنبال یک آب شیرین کن اساسی برای کل منطقه باشیم. در این صورت راهی نداریم جز اینکه افق همکاری را تا بستک و غرب هرمزگان بالا ببریم. برای همین است که بحث اساسی من منطقه محور میباشد و نه قوم و شهر محور. (در آینده در گفتار دیگری بدان خواهم پرداخت.)
۳- در حال حاضر پیشنهاد من برای سرمایهگذاری آنی و فوری نیست. به قول دولت قبلی زود بازده هم نیست؛ بلکه مطالعه علمی برای بسترسازی و فراهم آوردن ساز و کار و یا چهارچوب و برنامهای برای کل منطقه است. از ساحل دریا تا شمالیترین روستاهای خنج و لارستان که سرمایه گذاران و صاحبان فکر و دانش با میل و خیال راحت بتوانند به کار مشغول شوند. خود من هم دوست دارم که این مهم هر چه زودتر اتفاق افتد تا حداقل بتوانم عوض دنیا گشتن و پیدا کردن جای مناسب برای توسعه کار و صنعت خودم عوض مناطق آزاد جنوب شرقی آسیا و یا مراکش وغیره، با خیال راحت در سرزمین خودم این کار را انجام دهم. برای همین است که بی انتظار و منت قبول کردهام که اگر علاقمندی و یا فرهیختهای بخواهد مطالعه و یا بررسی یک موضوعی در این ارتباط شروع کند. بدان توجه لازم مبذول دارم. موضوعات فراوانی هست که بایستی مطالعه و بررسی شود. مثل همین موضوع چگونگی تامین آب برای آینده.
۴- ایمیلهایی دریافت کردهام که ضمن اظهار سپاس و قدردانی از آنها، کمی نومیدکنند بوده است. اکثر این عزیزان به ضرورت کار اعتراف داشتهاند و جمعی هم چندین سال با دوستانشان در این راستا زحمت و کار کردهاند ولی در نهایت کمی از وضعیت و نتیجه زحمتشان ناخرسند هستند. یعنی تا کنون نتیجهای نگرفتهاند. با احترام به همهی این همزبانان و همشهریان باید عرض کنم شما زحمت خود کشیدهاید و کوشش خود هم کردهاید ولی مقصر شما نیستید و در عالم کار و کوشش و با داشتن چنین هدفی امکان عدم موفقیت هم گاهی بوجود میآید. ولی من فقط میتوانم بگویم «گر چه وصالش نه به کوشش دهند. در طلبش هرچه توانی بکوش» همین قدر که چند جوان دانشجو و استاد بر روی موضوعی در این راستا کار کنند و نتیجه کارشان در اختیار همه قرار گیرد برای من لذت بخش خواهد بود هر چند هم هزینهای کرده باشم. اگر در کل به هدف نرسیم یقیناً کار مطالعاتی آنها روزی به کار خواهد آمد.
۵- بعضی از خوانندگان در ایمیلشان به نکات درستی اشاره داشتهاند مثلا؛ صاحبان سرمایه و یا کسانی که دنبال سرمایهگذاری هستند با دنیا مجازی کمتر سر و کار دارند و به سایتها رجوع نمیکنند و یا خوانندگان و رجوعکنندگان به این دو سه سایت که نوشته شما را منتشر میکنند معدود و مختصر هستند و مخاطبان عمده و اصلی از نوشتهها و هدفتان که شاید با خواست آنها نیز مشترک باشد باخبر نمیشوند و در جریان نخواهند بود. یادآوری درستی کردهاند. راستش را بخواهید جوابی ندارم فقط اطلاع دارم در دبی خیلی از تجار با وجود داشتن سن بالا و نداشتن سواد آکادمیک به خوبی از فضای مجازی و سایتها استفاده می کنند ویا توسط فرزندانشان از مسائل باخبر میشوند و اخیرا عزیزی اوزی میگفت من نوشتهها را پرینت میگیرم و به فلانی که نقش اساسی در کارهای عام المنفعه اوز دارد میدهم که اگر نظری دارد بیان کند. معدود افرادی هم در فیس بوک و تلگرام در این مورد اطلاعرسانی کردهاند، امیدوارم علاقمندان به عمران و آبادی شهر و دیارمان یاری کنند که کمکم بذر همکاری ریخته شود و مخاطبان بیشتری را درگیر نمایند. یا دانشجویان و نخبگان بیشتری به این کار عنایت داشته باشند. و یا اگر با مدیر رسانهای نزدیک هستند میتواند پیشنهاد دهند حداقل این کار عامالمنفعه را نشر دهند.
هشت پاسخ کوتاه
ایمیلهای فراوانی از جاهای مختلف کشور و خارج دریافت کردهام که همگی ضمن تشویق و اظهار همکاری سوالات متعددی پرسیده بودند. برای بعضی جواب ایمیل را دادهام ولی اکثریت پرسشهای مشابه مطرح کرده بودند که در اینجا به اختصار و در حد نیاز و توان فقط جوابها را مینویسم.
۱- به دو دلیل ضروت ندیدم که با اسم و شناسنامه رسمی بیایم. اول این که حتی اگر با اسم و مشخصات رسمی و شناسنامهای خودم هم می آمدم چندان تفاوتی نمیکرد؛ باز هم به همان اندازه گراشی از دبی برای شما و حتی در خود شهر گراش هم ناشناس بودم و هستم. دوم این که در معاشرت و داد و ستد با مردمان منطقه خودمان در کشورهای جنوبی خلیج فارس به این تجربه و شناخت رسیدهام که متاسفانه عادت اکثرمان بر این امر اشتباه است: که ما کاری به چه چیزی که میگوید نداریم بلکه قضاوتها اغلب بر این است که چه کسی میگوید؛ درست بر خلاف فرموده و نصیحت امام علی (ع) «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال». خواست من این است که بیشتر توجه به هدف شود.
۲- خیر. تعصب خاص در این موضوع روی گراش ندارم شما میتوانید مرا به نام یک خوری و یا بستکی از دبی بنامید. به دلیل این که اطلاعات بیشتری از گراش دارم و این که به درست و یا به غلط در کشورهای خلیج فارس، گراشیها به مردمان زحمتکش و پرکار و در ایران به مردمان خیر و وطن دوست اشتهار دارند این نام را انتخاب کردهام. این را چندان مهم ندانید. به موضوع بیشتر توجه کنید.
۳- خیر و نه، دنبال خرید و یا استفاده از پروژهای نیستم و دنبال فروش و یا پیشنهاد دادن پروژهای هم به کسی نیستم. تجربه من این است که هر مهندس و یا اهل کار و دانشی اگر پروژهای داشته باشد که از نظر عملیاتی و باز دهی اقتصادی مشخص و روشن باشد بدون واسطه میتواند با صاحب سرمایهای ایده و نظراتش در میان گذارد و اگر برای سرمایه گذار ثابت شود که اصل سرمایهاش تضمین و سودی هم عایدش میشود در سرمایه گذاری شک نخواهد کرد. هر کسی دنبال ازدیاد سود و سرمایهاش است. و اوست که بهتر از هر کسی میداند چه کار کند و به چه کسی اعتماد کند. من خودم تجربه موفقی دارم و مدیون سرمایهدارانی هستم که در ابتدای کارم با اعتماد، با من همکاری کردهاند .
۴- بله. هم از ایام کودکی تا سنین جوانی تجربه کار و کاسبی سنتی همانند اکثریت مردمان منطقه در بازار دبی دارم و با کار و فرهنگ این سنخ از تلاشگران به دلیل همکار بودن با آنها آشنایی نزدیک و شناخت فراوان دارم و هم دانش علمی و تحصیلات دانشگاهی بالا و معتبری دارم. بیشترین تجربهام در صنعت و تجارت بین المللی است چه شخصی برای خودم و چه به عنوان مشاور و عضوی از اطاق فکر و یا مجری پروژه و برنامههای استراتژیک مناطق صنعتی در امارات و چند کشور دیگر.
۵- بله با مشکلات و دردسرهای کارهای صنعتی و تولیدی در ایران آشنا هستم. هم به عنوان ارائه کننده پروژههای مختلف و یا فروشنده و تامین کننده ماشینآلات و دستگاههای صنعتی و مواد اولیه هم به عنوان مشاور و یا سخنران مدعو در سمینارهای صنعتی با ایران کار کردهام.
۶- اطلاعات میدانی نزدیک از شهرکهای صنعتی شهرستانهای منطقه ندارم. باعث تاسف است که بعضی از واحدهای ایجاد شده گرفتار مشکلات شدهاند. بله خیلی دوست دارم که خودم هم بتوانم روزی در یکی از این مناطق کاری انجام دهم و برای همین است فعلا دنبال این هستم که با همکاری همگانی اول بستر مناسب و افق روشنی از کارآفرینی و تولید ثروت در منطقه مهیا شود. چون با وجود این که هم اکنون شدیدا دنبال جایی برای توسعه کار صنعتی و تولیدی خودم هستم، شرایط برای کار در منطقه مهیا نیست.
۷- خیر. دنبال مقایسه پیشرفتهای کشورهای خلیج فارس با ایران نیستم. ما باید کار خودمان را انجام دهیم. افسوس و حسرت کمکی به ما نخواهد کرد و دنبال مقصر گشتن هم راه چاره نیست. من خیلی راحت و ساده میگویم اگر پدران ما در این طرف آب توانستهاند در ساخت این کشورها نقشی داشته باشند چرا ما نتوانیم در ساختن دیار خود نقشی فراتر بازی کنیم.
۸- هزینه تز و یا پروژههای دانشجویی در مقطع لیسانس اگر از دانشگاهای معتبر و طراز اول کشور باشد و کمکی در راستای هدفمان باشد فقط به عنوان تشویق آن عزیز دانشجو پرداخت خواهد شد. ولی برای دانشجویان فوق لیسانس و دکترا با تایید استاد راهنمایشان به شرطی که کار تحقیقاتی آنها به نحوی برای منطقه مثمر فایده باشد پرداخت میشود. استادان و دانشجویان میتوانند مستقیم با ایمیل gerashiazdubai@gmail.com تماس بگیرند. مثلا دانشجویان و اساتید دانشگاههای صنعتی و یا فنی میتوانند روی بهترین روش تلفیقی شیرین کردن آب دریا با توجه یه شرایط جوی و محیطی منطقه و انتقال آب به اقصاء نقاط منطقه تحقیق کنند. فقظ دقت داشته باشند که کسانی که در آینده تحقیق آنها را مطالعه خواهند کرد.