هفتبرکه، شیدا شرقی – ظهر دیروز، هجدهم آبانماه، سری به ستاد سرشماری نفوس و مسکن در فرمانداری زدم تا پای صحبتهای ماموران آمارگیر بنشینم و مشکلات و خاطرات آنان را در طول این مدتی که از سرشماری میگذرد بشنوم. یکی بعد از دیگری با چهرههای خسته و آفتابسوخته از در وارد میشدند. هر کسی از راه میرسید با استقبال بقیه روبهرو میشد و با گفتن «خسته نباشید» و «خدا قوت» و با آب و چای و … از هم پذیرایی میکردند. وقت ناهار رسید و دور هم مشغول خوردن ناهار بودیم که یک به یک خاطرات این مدت را برایم تعریف کردند.
مامور آمارگیر هستیم، نه داعش!
فهیمه شایسته، یکی از ماموران آمارگیر سرشماری نفوس و مسکن، میگوید: «در طول این مدت بارها من و همکارانم را داعش خطاب کردند و وقتی در میزنیم به ما میگویند از کجا بدانیم که شما مامور هستید؟ شاید داعش باشید! با اینکه کارت شناسایی داریم، اما باز هم عدهای این باور غلط را دارند. ماموران سرشماری همه دارای کارت شناسایی هستند و از طرف فرمانداری شهرستان مامور شدهاند.»
شایسته به یکی از خاطراتش در این مدت اشاره کرد و گفت: «در منطقهای مشغول سرشماری بودم که به هر خانهای رفتم هیچکس در را باز نمیکرد، متوجه شدم در خانهای همان حوالی مراسم روضهخوانی است و همه زنان کوچه در آنجا هستند، به مراسم رفتم و بعد از پایان مراسم از خانمها خواستم برای سرشماری همکاری کنند اما توجهی نکردند. از روضهخوان مجلس خواستم تا در پایان مجلس روضهاش اشارهای هم به فواید سرشماری داشته باشد و از خانمها بخواهد بعد از اینکه از روضه به خانه برمیگردند با شماره تماسی که روی در گذاشتهایم تماس بگیرند تا سرشماری انجام شود.»
سرشماری بهتر است یا آسفالت؟
محمدحسن، بلبلی یکی دیگر از آمارگیران، خاطرهاش را اینگونه تعریف میکند: «وقتی در خانهای را برای سرشماری زدم، صاحب خانه که خانمی بود گفت: این سرشماری به چه دردی میخورد؟ من که یارانهام قطع است. چه سودی برای ما دارد؟ به فرمانداری بگوید بیایند آسفالت کوچه را درست کنند.»
بلبلی در ادامه به خاطرات طنزش اشاره میکند و میگوید: «همیشه هم با اتفاقات بد و بداخلاقی مردم روبرو نمیشدم، گاهی مواردی هم پیش میآمد که خستگی را از تن بیرون میکرد، مثلا یکبار در خانهای را زدم پیرزنی آیفون را برداشت، گفتم مادر مامور سرشماری هستم مزاحم میشوم، در جوابم گفت، مراحمی بچم و آیفون را گذاشت. ده دقیقهای منتظر ماندم دیدم در باز نشد بازم در زدم بعد یادش افتاده بود که در را باز نکرده است. جدای همه اینا پیرزنها با من خیلی مهربان هستند مخصوصا وقتی از مراسم روضه برگشته باشند و من برای سرشماری سر برسم کلی خوراکی هم گیرم میآید.»
سجاد آگاه از ماموران سرشماری روستایی است که میگوید: «در جادهای خطرناک و کوهستانی با موتور به سمت کوه میرفتم تا خانوادهای که در بالای کوه ساکن هستند را سرشماری کنم. بخشی از مسیر را مجبور شدم پیاده بروم، وقتی نفس نفس زنان به بالای کوه رسیدم با تعدادی سگ روبرو شدم، با سرعت به سمت پایین برگشتم و فرار کردم. مجدد راه میانبری انتخاب کردم و این بار از پشت کوه رفتم و سرشماری آن منطقه را انجام دادم. سرشماری در روستا برایم جذاب هم است در طول این مدت با بناهای تاریخی و آثار باستانی هم آشنا شدم که تا بحال ندیده بودم. منطقه بنکویی میرزاخانلو (خلیلی) برایم خیلی جذاب بود.»
کد آماری را در جای مناسبی نصب کنید.
معصومه اشرفی خاطرهاش را اینگونه بیان میکند: «در خانهای را زدم خانمی در را باز کرد خودم را معرفی کردم، در حین ثبت اطلاعات از این خانم پرسیدم چندتا فرزند دارید، اول یه نگاهی به دور و برش انداخت و یواشکی گفت ده تا، ازش پرسیدم چرا اینقدر آروم گفتید اینجا که کسی نیست، گفت میترسم کسی بشنوه چشم بخورم. در مورد دیگری وقتی در زدم به صاحبخانه گفتم لطفا کد آماری را برایم بیاورید در جوابم گفت مگه کوری خوب زدیم روی در مگه خودتون نگفتید که روی در منزل بزنید؟ بعد از کلی گشتن در تاریکی دیدم که کد اماری زدن بالای در خانه که اصلا در دید نیست.»
ماموران آمارگیر همه روزه از ساعت ۸ صبح الی ۱۳ و عصرها از ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۹ به منازل مسکونی مراجعه و ثبت نام میکنند. اگر کسی در منزل نبود، یک فرم اطلاعیه خانوار غایب به در چسبیده میشود که بعد میتوانند با شماره ۵۲۴۵۲۹۲۱ تماس بگیرند و اطلاعات خود را جهت ثبت نام به مامور مستقر در ستاد ارائه دهند.سرشماری نفوس و مسکن تا پایان آبانماه ادامه دارد.