افسانه گراش – شیدا شرقی: دهم تیرماه، روز صنعت و معدن بود. روزی که بیسروصدا گذشت تا همچنان صنعت در گراش بخشی فراموش شده باشد. به مناسبت همین روز، با غلامرضا عباسی، صنعتگر فعال در عرصه تولید و فراوری کنجد و خرما گفتگو کردهایم. غلامرضا عباسی، چهل و نه ساله، از صنعتگران شهرک صنعتی است که حدود بیست و پنج سال است در این شغل فعالیت دارد. او ابتدا در یک کارگاه کوچک در خیابان تمیز کار را شروع کرد، و در سال ۹۲ برای پیشرفت در کار و به خاطر نیاز به مکان بزرگتر، در شهرک صنعتی شرکت فسیل را راهاندازی کرد.
شکلگیری شرکت از کی و کجا بوده است؟
شغل شیرهپزی شغل اجداد ما بوده است و من هم ادامهدهنده راه پدرم هستم. وقتی دیدم که کشاورزان در فروش خرما و کنجد مشکل دارند، تصمیم گرفتیم که این کار را انجام دهیم تا بتوانیم به کشاورزان هم کمکی کرده باشیم.
مراحل ثبت شرکت چگونه طی شد و زیر نظر کجاست؟
از نظر صنایع، ما زیر نظر استان هستیم ولی از نظر بهداشت، گراش مستقل است. البته مشکلات کوچکی داشتیم. اوایل در مراحل ثبت به ما گفتند که این محصولاتی که شما تولید میکنید، نیاز به این همه هزینه و امکانات و مکان بزرگ ندارد و میتوانید در خانه هم بستهبندی کنید و به بازار عرضه کنید. در حال حاضر در شهرک صنعتی هم کار کارگاه به پایان نرسیده است و سوله کنجدی با هفتاد درصد تجهیزاتاش آماده است و کار میکنیم، ولی سوله خرما هنوز آماده نشده است که برای تکمیل نیاز به وام داریم و اگر امکاناش باشد شرکت را وثیقه میکنیم تا بتوانیم وام را برداشت کنیم.
مشکلات حال حاضر شرکت شما چیست؟
مشکل که زیاد داریم،مثلا دو سال گرفتار یک خط تلفن بودم و کار به عصبانیت و دعوا با اداره مخابرات کشید و آخر سر با کلی دردسر تلفن را دادند. مقداری از مشکلات برمیگردد به دولت و مقداری دیگر به شرکت شهرکهای صنعتی. مهمترین مشکل ما در حال حاضر مشکل مالی است که برای تجهیز شرکت به آن نیاز داریم. ما تنها صنایع تبدیلی هستیم. در همایشی که در تهران برگزار شد و دعوت بودیم، از بین چهل شرکت حاضر در این همایش تنها شرکت ما و یک شرکت دیگر صنایع تبدیلی از نظر محوصل سبز تاییدیه داشتند.
الان مشکل اصلی شما با شهرک صنعتی چیست؟
مشکل این است که هر وقت قانون به نفع خودشان است میگویند و جایی که به نفع صنعتگر است. اطلاعات دقیق و جزییات نمیدهند. من برای ۱۵ نفر مجوز گرفتم ولی برای همین مشکلات کنار کشیدند.
چند شرکت فعال در شهرک وجود دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم در حال حاضر فقط شرکت لیتک، فرغونسازی، پلاستیکسازی، تیرچه فلزی، شرکت آقای دارا، اسدی و شرکت ما، هفت شرکت فعال شهرک صنعتی هستند.
در چند نمایشگاه هم شرکت کردهاید و جوایزی کسب کردهاید. در این مورد هم توضیحی بدهید.
در نمایشگاه بهاره مشهد، سیزده روز شرکت کردیم. با این که نمیشناختیم، مسئولین از ما خریداری میکردند و در اردیبهشت جزو بیست شرکت محصولات سالم کشوری انتخاب شدیم. از استان فارس فقط ما دعوت شده بودیم و سیب زرین سلامت را دریافت کردیم و به انجمن ارگانیک هم رفتیم.
خیلی روی جنس سالم تاکید دارید؟
از گروه پایش که به گراش آمده بودند، خواستم که تبلیغ جنس سالم را داشته باشند، حتی اگر شرکت من نباشد. شرکتهایی هستند که استاندارد نیستند، ولی به راحتی برچسب استاندارد دریافت میکنند. ولی ما برای به دست آوردن استاندارد، چه سختهایی میکشیم! هنوز تشکیل پرونده ندادهاند، از بس از ما مدارک میخواهند. در حالی که تنها شرکت دارای مجوز برای صادر کردن ارده ما هستیم.
محصولات تولیدی شما چیست و با چه برندی در بازار فعال هستید؟
محصولات ما با نام کنجد فراوری شده ایرانی، کویته، ارده، حلوا ارده، روغن کنجد است. کنجد سبوسدار را هم که برای تقویت حافظه و جلوگیری از پیری و آلزایمر زودرس موثر است، شروع کردهایم که وارد مدارس کنیم. محصول جدیدی هم به نام خمیر خرما در آینده وارد بازار میشود. تمامی محصولات ما با نام فسیل وارد بازار میشود که علاوه بر ایران در امارات، قطر و سوئد نیز توزیع میشود.
از نظر کارآفرینی چند نیرو در شرکت مشغول فعالیت هستند؟
در حال حاضر سیزده نفر نیروی مستقیم و شصت نفر نیروی غیر مستقیم مشغول فعالیت هستند. اگر سیصد میلیون به شرکت تزریق شود، بسیاری از کارها که به سزمایه نیاز دارد، حل میشود و میتوانیم دستگاههای بیشتری خریداری کنیم و اشتغالزایی کنیم تا نیروی کارمان به دو برابر افزایش یابد.
در طی این مدت از شروع این کار پشیمان نشدهاید؟
مسئولین باید برای این مشکل فکری کنند من اگر همین سرمایه را مثل خیلیهای دیگر روی زمین و ملک گذاشته بودم کلی سود میکردم. اما زمین خیابان تمیز را فروختم که بتوانم این کارگاه را راه بیاندازم. در یک اقتصاد درست نباید این طور باشد. اما از خودم راضی هستم. به بقیه هم گفتهام که کارآفرینی یک جور کار خیر است که از مسجد ساختن هم ثواب بیشتری دارد. افراد مختلف را هم دعوت کردهام که کارآفرینی کنند.
این گفتگو در شماره ۵۱ نشریه افسانه گراش منتشر شده است.