ملاک شیعگی ما ولایت هادیست
تمام دلخوشی ما محبت هادیست
میان جامعهای در گذار ایامیم
که نور جامعهاش از روایت هادیست
چه خوب شد که خداوند قادر متعال
نمی ز بحر کریمش ولادت هادیست
چه خوب شد که جهان اعتقاد نو شدهاش
به سمت واسعهی با کرامت هادیست
به جان این دل عاشق شراره میافتد
هرآن زمان سخنی از شهادت هادیست
کبوترانه خیال همیشه حق طلبم
درست گرم قنوت زیارت هادیست
همین که شیعه مولا شدم خدا را شکر
نشاط روح به دست هدایت هادیست
پدر به شیوه مادر همیشه میگوید
دلشکسته دخیل ارادت هادیست
سکوت اهل صفا بیقرار یک لطف است
تبسمی که به لطف و عنایت هادیست
قلم به عجز نشیند در آستانه او
که نثر «جامعه» گویای قامت هادیست
بدون رخصت او واژهها زمینگیرند
همین غزل نفسی از قیامت هادیست
سوم خرداد ۱۳۹۱