گریشنا (هفت برکه): خردسالان پنج تا هفتسالهی گراشی همراه و همزمان با کودکان نقاط دیگر کشور، دوشنبه بیست و پنجم آبانماه در حسینیهی حضرت ابوالفضل (ع) جمع شدند و به یاد بانوی بزرگوار سهساله عزاداری کردند. این برنامه با حضور آیینهافروز، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش، و درویشی، مدیر آموزش و پرورش برگزار شد.
گزارش این سوگواره را به قلم فاطمه ابراهیمی میخوانیم؛ امشب لبخند یاسها باریدند. امشب همه کودک شده بودند. سر و صدای بازی بچهها تمام فضا را احاطه کرده بود. دور تا دور حیاط حسینیه مادرانی حسینی نشسته و چشم به بازی کودکانشان داشتند. مادری نوزادش را پتوپیچ کرده بود تا سردش نشود. نزدیکتر رفتم و پرسیدم سردش نمیشود؟ گفت: «هوا که سرد است اما مطمنم مریض نمیشود.» گفتم در خانه میماندی. جواب داد:«امشب دعوتم. نمیشود که میهمان دعوتی را رد کند. آن هم وقتی رقیه سه ساله میزبان باشد. با لبخندی از مادر دور میشوم و دنبال سوژه بعدیام میروم. هوا سرد بود. خودم را حسابی با چادرم پوشانده بودم. اما مادر راست میگفت وقتی طبیب رقیه سه ساله باشد باید خیالم راحت باشد. کمی آنطرفتر دقیقا روبهروی سقاخانه حیاط پیرزنی توجهام را جلب کرد. از سن و سال و چهرهاش میتوانستی به راحتی حدس بزنی که به خاطر نوهاش آمده باشد.
نزدیک میروم و میگویم مادر جان این برنامه برای بچههاست. میخندد و قبل از این که حرفم تمام بشود میگوید: «میدانم. من هم به خاطر نوهام آمدهام. نوهام مطهره از بچههای مهد لبخند یاسها است. دوست داشتم من هم در کنارش حضور داشته باشم. مادر مطهره که در کنار مادربزرگ نشسته است از من میخواهد به حرفش گوش کنم. میگوید: «مطهره از وقتی سه ساله شد قصه حضرت رقیه(س) را برایش تعریف کردم. الان که دو سال از آن وقت میگذرد همیشه حجابش را رعایت میکند. مثلا همین امروز صبح که بیدار شد چند بار سراغ چادرش را از من گرفت تا برای برنامه امشب آماده کنم. مطهره این چند روز مانده به برگزاری مراسم را با شمارش روز و شبها میخوابید و بیدار میشد.»
مادربزرگ مطهره مثل این که چیزی یادش آمده باشد میگوید: «این بچه از وقتی داستان رقیه(س) سه ساله را شنیده است مانع رفتن پدرش به کربلا میشود.» مادربزرگ انگاری بغض کرده است و با صدای لرزانش میگوید:«دخترم بچه بابایی شده است.» مادربزرگ اشک میریزد و تسبیحی که در دست دارد را یکی یکی میاندازد و زیر لب چیزی میگوید.
مادربزرگ و مادر مطهره را در خاطرم ثبت میکنم و حیاط حسینیه را مدام دور میزنم تا سوژهای حالم را خوب کند. آن طرف سقاخانه خیمهای برپاست. چیزی با پارچه سبز رنگ پوشانده شده است. دختری با قد و قوارهای کوچک آنجا خلوت کرده است و مدام اشک میریزد. تمامی روایت و قصههایی که از بچگی مادرم برایم تعریف کرده است میگوید این همان تشتی است که سر بابای رقیه(س) …. خدای من! بیشتر از این نمیتوانم به ذهنم مجال بدهم تا قصه بی سر بابا را برای دلم روضه بخواند.
محو خیمه شدهام که با صدای طبل حواسم جمع میشود. خودم را به گوشهای پناه میدهم. صدای طبل مثل پتکی بر قلبم زده میشود تا به خودم بیایم. کودکان دور سقاخانه زنجیر میزنند و مادران هم نوای آنها لالایی اشک میخوانند.
زنجیرزنیشان که تمام میشود برای سینهزنی کودکانهشان آماده میشوند. دستهای کوچکشان آنقدر محکم به سینه زده میشود که تو هم کم میآوری و پا به پای آنها سینه میزنی. مراسم که تمام میشود دنبال کسی میگردم که فقط بگویم دستش درد نکند. کسی که امشب عجیب با دلمان بازی کرد. خانم جعفرزاده، مدیر مهد لبخند یاسها را به من نشان میدهند. نزدیک میروم و میگویم واقعا ممنون از اینکه با برگزاری این مراسم حال و هوایمان را حسینی کردید. میگوید:«من فقط واسطهام کار اساسی را بیبی رقیه(س) کرده است.»
لیلا جعفرزاده در مصاحبهای که با او ترتیب دادم گفت: «هدف از برگزاری این مراسم نهادینه کردن فرهنگ حسینی در قلب و جان این مردم است. این مراسم با خون و زندگی همه ما عجین شده است. همان طور که دشمن روی بچههایش کار میکند ما هم روی بچههایمان این گونه هدفمند کار میکنیم.»
وی در ادامه افزود: «برگزاری این مراسم سراسری است و مختص کوکان پنج تا شش سال است اما ما تمامی سنین را پذیرا شدیم حتی هفت سالهها. جعفرزاده در پایان صحبتهایش لبخندی میزند و میگوید: «تا قبل از شروع مراسم کارها را راست و ریست کردیم اما از شروع برنامه کارها را به دست صاحب اصلی مجلس رقیه سه ساله سپردیم و خیالمان راحت است.»
زهرا خوشابیزاده، مسول امور فرهنگی سازمان بهزیستی در مصاحبه با خبرنگار گریشنا گفت: «مجوز فعالیت مهد کودک زیر نظر سازمان بهزیستی است. آغاز به کار مهد لبخند یاسها متقارن با محرمالحرام بود و با وجود این که تازه تاسیس است فعالیتهای مذهبی خوبی را از خود نشان داده است. برگزاری مراسم شام غریبان در مسجد امیرالمومنین(ع)، آموزش امر به معروف و نهی از منکر و برگزاری مراسم شام شهادت حضرت رقیه(س) از اهم فعالیتهای این مهد بوده است.» خوشابیزاده در ادامه به بیان این نکته اشاره کرد که برگزاری برنامهها در ستاره گرفتن مهد کمک میکند.
مهدی آیینهافروز؛ رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت:«این یک واقعه احساسی است و به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم. تمام این خاندان الگوی ما هستند. کودکانههای ما گذشت اما حالا باید کاری کنیم که این خاندان سرمشق و الگوی فرزندانمان باشند و امیدواریم فرزندانمان حسینی بزرگ شوند.»
روز سهشنبه، بیستوششم آبان ماه نیز مراسم شهادت حضرت رقیه(س) در مهد قرآن شکوفهها، زیر نظرجمعیت هلالاحمر برگزار شد که گزارش تصویری آن را با هم میبینیم.