گریشنا: «ما در سایر جلسات در مورد کلیات صحبت میکنیم، اما امروز لازم به ذکر دو-سه مورد از جزئیات هستیم. اول تشکر میکنم از افرادی که ما آنها را اکثراً در نماز جمعه میبینیم، و در مرحله بعد گلایه و تقاضا کنیم از برخی روسای ادارات، از عزیزانی که هرگز حضور ندارند و یا این که کم حضور دارند. ما متاسفانه در اینجا اصلا روسای ادارات را در دوازده ماه سال نمیبینیم.»
این جملات ابتدایی سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید رضا حسینی، امام جمعه گراش، در جلسه شورای اداری امروز بود. جلسهای که به تودیع و معارفهی بخشداران ارد اختصاص داشت (خبر در گریشنا) و امام جمعه گراش از فرصت سخنرانیاش بعد از فرماندار شهرستان گراش، امام جمعه ارد و بخشدار پیشین ارد، و قبل از هاشمی، مدیر کل سیاسی و انتخابات استانداری فارس، استفاده کرد و انتقادات صریحی به عملکرد روسای ادارات و مسئولین، بخصوص در مورد عدم شرکت آنها در نماز جمعه، وارد کرد. گلایهها و انتقاداتی که هرچند پیش از این نیز در موقعیتهای مختلف ابراز شده بود، ولی شاید نه به این صراحت و تندی.
حجت الاسلام حسینی سخنرانیاش را با این جملات معنادار شروع کرد تا نشان دهد حرفهای بعدیاش شامل تعریف و تعارفات معمول نخواهد بود، و بر این حدس صحه هم گذاشت: «این یک گلایه است. تا الان تمجید و تعریف کردیم، اما بگذارید یک بار هم در جمع گلایه کنیم. من بارها به خود آقای فرماندار هم عرض کردم. گفتم همهی افرادی که در این جلسه شورای اداری حضور دارند، که بعضی افراد معتمدین محلات هستند، یک سوم صف نمازجمعه هم نمیشود. ما به صفهای شما نیاز نداریم، اما این حضور شماست که خیلی لازم است. حتی در وسط هفته.»
کجایید عزیزان خوششانس؟
امام جمعه قاعدتا ترجیح میداد از کسی نام نبرد و تندی سخناش را متوجه شخص خاصی نکند، اما همین ترفند باعث شده بود این جملات سکوت خاصی بر جلسه تحمیل کند: «من نمیدانم این روسای عزیز ما کجایند؟ کارمند شیرازید یا این که در گراش دارید خدمت میکنید؟ ما شاید هر چهار سال یک بار هم شیراز یا تهران نمیرویم. هر سمینار یا جلسهای هم دلیل نمیشود که ما برویم. بنده حقوق بگیر دولت یا مقام معظم رهبری نیستم، اما هر روز در دفترمان هستیم، حتی اگر مریض شویم، حتی اگر از سیسییو بیمارستان هم برگردیم، فردای آن روز در دفتریم. ما میبینیم روسای ادارات ما در طول هفته نیستند. پنجشنبه و جمعههایی هم مثل الآن که در تاسوعا و عاشورا میگیرد، هیچکدام از مسئولین را نمیبینیم. از بعدازظهر سهشنبه حضرات آقایان تشریف میبرند تعطیلات. آقا! اگر کارمند شیرازید که همان شیراز خدمت بفرمایید.»
به اینجا که رسید، حجت الاسلام حسینی احتمالا حس کرد باید صراحتاش را بیشتر هم بکند: «من رک عرض میکنم. شاید الآن برای خیلیها مایهی تعجب باشد، چون خیلی از طرف مسئولین بالا تاوان پس دادم و در فشارم که آقا، شما خیلی بیش از حد با دولتیان معاشرت میکنید. به هر حال شما کجا هستید ای عزیزان؟ این مردم چه گناهی کردهاند که باید با درهای بسته روبهرو شوند؟ بعضی از ادارات ما تککارمند و دو-کارمند هستند. هر روز هر روز این طرف و آن طرف! مگر ما ساعت اداری و نظام اداری نداریم؟ واقعا این کار چطور باید انجام شود؟ مشکلاتی هست در زمینهی خدماترسانی به مردم. منتهی شانس آوردید که مردم چندان شرور نیستند. نجیباند. هی پیگیر نیستند.»
شما هم قدمی بردارید
من از شما عزیزان سوالی دارم: بینی و بین الله، یک بسته مهر برای نماز جمعه تهیه کردهاید؟ اگر بحث بودجه است، پس بحث دینی و شخصیتان کجا رفت؟ آن وقت امام جمعه مرتب در خطبهها، حیثیت خودش را در دفاع از شما میگذارد. اگر این حرفها را اینجا نزنیم کجا بزنیم؟ همیشه تعریف و تمجید میکنیم و پشتیبان شما هستیم. ولی عزیزان! دوست داریم شما هم قدمی بردارید. اما در کدام مناسبت؟ کدامتان آمدید قدمی برداشتید؟ اگر کسی هست، بگوید آقا، من آمدم دفتر امام جمعه و این مقدار هزینه کردم برای کارهای تبلیغاتی. اگر این کار را کردید، بلند شوید تا من جوابتان را بدهم.»
کسی بلند نمیشود. شاید به تایید سخنان امام جمعه، و شاید هم به احترام او و عدم تمایل به رودررو شدن با او. به هر دلیل، کسی بلند نشد. امام جمعه هم لحناش را کمی آرامتر کرد: «ولی عزیزان! این نقص کار است. برای رضای خدا بیایید همهی ما از جلسات بیفایده و کمفایده پرهیز کنیم. صرفهجویی در وقت شود و در عوض به کار مردم رسیدگی شود. اکثر این جلسات نتایجی به دنبال ندارد.»
مامور به تلنگر زدن
پایان سخنان امام جمعه با آرامش بیشتری همراه بود. او خود را «مامور» با ابراز این گلایهها میدانست و میخواست حرفهایش «تلنگر» محسوب شود: «این عرض بنده بود. اگر باعث کدورت شدم، من عذرخواهی میکنم. ولی این اولین باری است که من در این چهار سال دارم با شما عزیزان به این سبک حرف میزنم، چون دیدهام و واقعا تحت فشارم. عزیزانی از مسئولین بالا به من خیلی گلایه میکنند، که آقا، به هر حال یک تلنگری باید زد. از اول تا به الان گفتیم ما اینجور مسائل را از پشت سر، با رایزنی، تلفنی یا جلسهای مطرح میکنیم، نه در خطبهها. لذا عزیزان امیدواریم این عرایض برادرانهی بنده موجب پند و تذکر بشود، نه خدای نکرده باعث دلخوری باشد. توفیق خدمت به خلق همان خدمت به خدای رب العالمین است.»
پایان انتقادات یا شروع یک روند؟
امام جمعه گراش قبلا هم در موقعیتهای مختلف نشان داده بود که ابایی از انتقاد تند و مستقیم از مسئولین ندارد. او اینبار جلسهی شورای اداری را برای اظهار نارضایتی خود انتخاب کرده بود. اما با مشخص شدن موضوع ماندگاری او در گراش، شاید این گلایهها و انتقادات به موقعیتهای دیگر نیز راه یابند. امام جمعه در چند سخنرانی دیگر از جمله جلسه معارفه شهردار گراش و حضور معاون استاندار در گراش نیز لحنی انتقادی داشت.