گریشنا: شماره ۷۵۲ «الف»، نشریه داخلی انجمن شاعران و نویسندگان گراش، همزمان با جلسه ۸۵۲ انجمن ادبی، روز پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴ منتشر شد. مطالب برگزیده این شماره را میتوانید در ادامه بخوانید، و کل نشریه را نیز میتوانید به فرمت pdf از گریشنا دریافت کنید (کلیک کنید).
پارکینگ
نسرین خندان
دنبال پارک می گشت. ماشین جلویی جایی پیدا کرد. زمزمه کرد: خوش به حالش. نزدیک که شد، دید جای معلولین پارک کرده.
عطر یاس
طاهره ابراهیمی
عالم همه مدیون عطر یاس زهراست
عصمت گواهینامه ی احساس زهراست
پیوند او فخر تمام کائنات است
عشق به حیدر در دل حساس زهراست
هستی ز باران نگاهش جان بگیرد
دیدار مولا هر دمش، وسواس زهراست
باهر دو دستان دامن پاکش بگیرید
رمز شفاعت در ید عباس زهراست
داستان ترجمه ۲۹
انتخاب و ترجمه از راحله بهادر
The Painter’s Wife
Brian Castleberry
The poet had been sleeping with the painter’s wife for three months when, in a wave of guilt, he confessed everything. The three never spoke again. But the painter’s wife went on to become a physicist of world renown, author of equations that helped explain the formation of matter, recipient of many awards and honors. At age 72, she heard that the poet and the painter had died on the same day many years before. That evening she wrote out the story of her life, beginning with the words “The poet had been sleeping with the painter’s wife–”
زن نقاش
برایان کسلبری
شاعر با زن نقاش به مدت سه ماه رابطه داشت تا وقتی که در موجی از احساس گناه، همه چیز را اعتراف کرد. آن سه نفر دیگر هرگز با هم حرف نزدند. اما زن نقاش همچنان ادامه داد به این که فیزیکدان دنیای جدید باشد، نویسندهی معادلاتی که کمک میکرد شکلگیری ماده را توضیح دهد و برندهی بسیاری از جوایز و نشانها. در هفتاد و دوسالگی، شنید شاعر و نقاش هر دو سالها پیش در یک روز مردهاند. آن شب، او داستان زندگیاش را نوشت، با این کلمات شروع کرد که: «شاعر با زن نقاش به مدت سه ماه رابطه داشت…»
برایان کسلبری دستیار ویراستار مجموعه داستانی ریچموند نویر (نشر آکاشیک، ۲۰۱۰) بوده و در حال حاضر به تدریس نویسندگی خلاق و ادبیات در دانشگاه ویلیام و مری مشغول است. آثار او توسط موزهی هنرهای زیبای ویرجینیا، مجلات یوفونی، بارن استورم و دیگر نشریات منتشر شده است.
کتابخواری ۸
عارفه رسولینژاد
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
ناشر: انتشارات معین
موضوع:
داستانهای فارسی
قرن ۱۴
تعداد صفحه: ۳۵۴
قطع: رقعی
نوع جلد: گالینگور
نخستین سال نشر: ۱۳۸۴
نوبت چاپ: ۲۰ (۱۳۹۴)
محل نشر: تهران
قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان
طبق قرار هفتهی گذشته نمونهای دیگر از اتوبیوگرافی را انتخاب کردهام و پس از شش هفته بیگانهپرستی سهوی در انتخاب کتاب، بازگشتهام به نویسندهای هموطن. این بار نامآشنا و خاطرهبازانهطور!: هوشنگ مرادی کرمانی که «مهمان مامان»ش را شاید و «قصههای مجید»ش را حتما دیدهاید؛ دو فیلم موفق از چندین فیلمی که بر پایهی کتابهایش ساخته شدند.
«شما که غریبه نیستید» نگارش خاطراتی از کودکی تا نوجوانی نویسنده است که به خاطر صداقتاش، تخیلاش و اغراقاش خواستنی شده.
مرادی کرمانی در روستایی از توابع کرمان زاده شد. مرگ مادر و بیماری پدر، او را به زندگی در کنار پدربزرگ و مادربزرگ واداشت و ریشهی تنهایی و فقری شد که بر درونمایهی بیشتر داستانهایش سایه افکنده است. همانطور که زندگی واقعی هیچگاه یکسره شادی یا یکسره غم نخواهد بود، هیچ زندگینامهای هم نمیتواند شامل تنها یکی از این دو باشد؛ ناگزیر است که این دو را در کنار هم داشته باشد، باید بجا بخنداند و بجا بگریاند. با این حال مرادی کرمانی سعی کرده کفهی سنگین غم را با طنز کلامش لاپوشانی کند.
مرادی برای کودکان و نوجوانان مینویسد و این است که اولین چیزی که دربارهی آثارش میتوان گفت «سادگی» است. بهره بردنش از واژگان عامیانه و محاورهای، ضربالمثلها و اشاراتش به آداب و رسوم هم بر این سادگی میافزایند.
شعرنوشت ۵
فرزانه استوار
کل نشریه را از اینجا دریافت کنید.